رمان تاوان پارت 66 - رمان دونی

 

 

 

اشتباه کردم…..باید اول دمشو میچیدم تا قُد قُد نکنه

 

یقشو گرفتم و کوبوندم به دیوار

زور زد از زیر دستم بیاد بیرون ولی نتونست

 

_گداصفت….وقتی طرفت منم حواستو جمع کن چون اراده کنم تو و اون زندگیه دوزاریتو…باهم میخرم همه رو میریزم تو دریا….فهمیدی؟؟

 

خندید کثافت و دستاشو گذاشت تو دستام تا خودشو آزاد کنه

 

_چیه؟؟ سراغ یه دختر دیگه رفتی کلاهِ اونم برداشتی که الان باد به قبقبت میندازی؟من دیگه اون فربد سابق نیستم که……ول کن….

 

فشارم و روی گردنش بیشتر کردم که اون پسر خودشو انداخت وسط و با حرص برگشتم سمتش

 

_تو بکش کنار…..

 

_اینجا اومدیم حرف بزنیم…..

 

_حرف زدنی بود صورتشو کبود نمیکردی پس گمشو عقب…..

 

با حرفش برگشتم سمت اون بی همه چیز…..

 

_چیه داغ….. کردی….حرف حق تلخ بود نه؟؟……

اونقدر میخواستت و خر بود که دوباره بعد از بلایی که سرش آوردی زنت شده پس تو گه زدی بهش الان برای من شدی ادم حسابی؟؟

 

از تو خالی شدم و دستام شل شد

چون راست میگه

حروم…..

 

دستمو که شل دید راحتتر حرف زد

 

_من هر غلطی کردم با تو بود…..زنت بود اون….

 

 

 

 

 

 

#تاوان

#پارت۲۷۷

 

 

زدم به سیم آخر و فشار دستامو دوباره بیشتر کردم

 

_کثافت خواهر تو بووووود….توی بی غیرت بی ناموس باید منو میکوبوندی به دیوار و ازم حساب میگرفتی…..

 

 

داشت به خر خر می افتاد که ولش کردم

و همونجا پخش زمین شد

 

نفس منم تند شده بود

 

دعوا سر بی غیرتی بود

چیزی که تا ۶ سال پیش تو خوابم نمیدیدم

 

خاک تو سرم که خودم و درگیر این حیوون کردم

 

این خودش بس بود برای خورد کردن این دختر

 

دختری که وایساده بود بی سرو صدا و گریه میکرد

نه زورش میرسید و نه نمیدونست چیکار کنه مثل من که نمیدونستم چیکار باید بکنم

 

چون اون حرفا تو همین چند دقیقه که از دهن کثافتش بیرون اومد پتک شد تو سرم و هی ضربه میزد

 

گذشت تا یه نفس بلند کشیدم

 

_دو روز وقت داری…..فقط دو روز مثل آدم بیاری حقشو پسش میدی…..با سودش تو این ۵ سال و وجود نحستو از زندگیش ببری بیرون…..

 

 

عوض اینکه آدم بشه جریح تر شد

 

راست میگه این قدرت پوله وگرنه فربد چند سال پیش کجا و این آدمی که فکر میکنه به خاطره اون دو قرونش همه باید به صف بشن کجا؟؟

 

ولی با همه ی اینا هنوزم احمقِ

 

_از باغ وحش آزاد شدی؟ یه کاری نکن آتیش بگیرم دستم آتیشش…..

 

 

 

 

 

 

#تاوان

#پارت۲۷۸

 

 

مشتی که تو دهنش خوابوندم لالش کردم که صدای ترسیده ی جیغ مانند اون در اومد

 

_همون آتیشو میگیریم میندازمش تو زندگیت تا بفهمی گه خوری نکنی حتی تو دهنت چه برسه بخوای جرات کنی و حرفشو به زبون بیاری…..فهمیدی؟؟؟

 

ترسیده بود

 

انگشت اشارمو آوردم بالا….که تیر خلاصو زدم بهش

 

_فقط تا فردا که اینجام وقت داری….

ولی……اگه بخوای دورم بزنی زندگیتو ازت میگیرم…..الانم گمشو برو بیرون….هِررری….

 

**

الان یه ساعت گورشو گم کرده و من تو حیاط نشستم

 

هنوزم فکر کردن به حرفاش و گفتن اینکه شبیه اونم مغزمو منفجر میکنه

 

من مثل اون نیستم دلیل داشتم ولی اون هم خونشو ناموسشو فرستاد طرف من تا خودش سبک بشه…..راحت بشه

 

نمیدونم داره چیکار میکنه

ولی وقتی سرش پایین بود و بی صدا رفت تو گفتم یه ذره تنها باشه

 

کثافت جلوی اون غریبه چه چیزایی بهش گفت و الان میدونم داغونِ

 

ساک اونو و چمدون خودمو برداشتم رفتم تو

 

یه نگاه به سالن کوچیک انداختم

 

نبود ولی صدای آب میگفت تو حمومه…..

 

چمدون خودمو گذاشتم وسط و ساک اونو بردم سمت حموم

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.5 / 5. شمارش آرا 91

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان شیطان کیست به صورت pdf کامل از آمنه محمدی هریس

      خلاصه رمان:   ویرجینیا بعد از مرگ پدر و مادرش، برای اولین بار نزد پدربزرگ و خانواده مادریش می‌رود. در آنجا با رفتارهای متفاوتی از سوی خاله‌ها و داییش و فرزندانشان مواجه می‌شود. پرنس پسرخاله‌اش که وارث ثروت عظیم پدری است با چهره‌ای زیبا و اخلاقی خاص از همان اول ویرجینیا را شیفته خود می‌کند. اتفاقات ناخوشایند

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان اغیار pdf از هانی

  خلاصه رمان :     نازلی ۲۱ ساله با اندوهی از غم به مردی ده سال از خود بزرگتر پناه میبرد، به سید محمد علی که….   به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 1 تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید

جهت دانلود کلیک کنید
رمان کی گفته من شیطونم

  دانلود رمان کی گفته من شیطونم خلاصه : من دیـوانه ی آن لـــحظه ای هستم که تو دلتنگم شوی و محکم در آغوشم بگیــری … و شیطنت وار ببوسیم و من نگذارم.عشق من با لـجبازی، بیشتر می چسبــد!همون طور که از اسمش معلومه درباره یک دختره خیلی شیطونه که عاشق بسرعموش میشه که استاد یکی از درسای دانشگاشه و…

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان رویای انار
دانلود رمان رویای انار به صورت pdf کامل از فاطمه درخشانی

    خلاصه رمان رویای انار :   داستان سرگذشت زندگی یه دختر عمو و پسر عمو هست که خیلی همدیگه رو دوست دارن و با هم قول و قرار ازدواج گذاشتن اما حسادت بقیه مانع رسیدن اون ها بهم میشه ، دختر قصه که تنهاست به اجبار بقیه ، با یه افغانی ازدواج می کنه و به زور از

جهت دانلود کلیک کنید
رمان عصیانگر

  دانلود رمان عصیانگر خلاصه : آفتاب دستیار یکی از بزرگترین تولید کنندگان لوازم بهداشتی، دختر شرّ و کله شقی که با چموشی و سرکشی هاش نظر چاوش خان یکی از غول های تجاری که روحیه ی رام نشدنیش زبانزد همه ست رو به خودش جلب میکنه و شروع جنگ پر از خشم چاوش خان عشق آتشینی و جنون آوری

جهت دانلود کلیک کنید
رمان هیچکی مثل تو نبود

  دانلود رمان هیچکی مث تو نبود خلاصه : آنا مفخم تک دختر خانواده مفخم کارشناس ارشد معماریه. بی کار و جویای کار. یه دختر شاد و سر زنده که با جدیت سعی میکنه مطابق میل پدرو مادرش رفتار کنه و اونها رو راضی نگه داره. اما چون اعتقادات و نظرات خانواده اش گاهی با اون یکی نیستن مجبوره زیر

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دسته‌ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x