⚘️ ⚘️ ⚘️ ⚘️

بعد از چند دقیقه حرف زدن به خانه رسیدیم.میخواستم از ماشین پیاده شوم که فرنود دستم را گرفت:

 

_حرف من و فراموش نکن ترنم.

 

سری به نشانه ی “باشه” تکان دادم و از ماشین پیاده شدم و نگاهی به ساعت مچی ام انداختم.

 

ساعت ۱۷:۰۰ بود، زنگ در را فشردم..

بعد از چند ثانیه در باز شد و چهره ی خندان بی بی را دیدم.

 

_سلام دختر عزیزم…فرنود کجاس؟

 

لبخند کشداری زدم و پاسخ دادم:

 

_سلام بی بی جان،فرنود هم داره میاد..

و وارد حیاط شدم‌ دیدم بی بی به حال جارو کشیدن حیاط است.

 

_بی بی جون ،میخوای من جارو بکشم؟شما کمرت درد میگیره.

 

همان موقع فرنود وارد شد و به بی بی سلام داد.

 

_نه دخترم تو برو خونه خسته ای ..

 

باشه ای گفتم و وارد خانه شدم بوی سوپ شیر در کل خانه پیچیده بود .شاید یکی از چیز هایی که جانم برایش میرفت سوپ شیر بود.

 

نگاهی به بقیه کردم و به همه سلام دادم فرید پاهایش را روی آن یکی پاهایش گذاشته بود و حتی جواب سلامم را نداد.

 

چشم غره ای نثارش کردم،فکر کنم به جای اینکه من طلبکار باشم.او هست.

 

به رفتار های فرنود توجهی نکردم و وارد آشپز خانه شدم .مادر داشت سالاد درست می کرد.

 

_سلام ترنم بالاخره اومدی…چقدر دیر کردین شما.

 

و این را با صدای بلند گفت به طوری که فرنود هم سرش را برگردانند و نگاه کرد به ما.

 

_خب…اتفاقی افتاده بود.میدونید دو ساعته نبودید..

 

و اخمی کرد،فیروزه خانم به سمت مادر اومد و با لبخند ملیح گفت:

 

_حالا چرا داری عصبانی میشی تابان؟

 

فرنود به سمت آشپز خانه آمد اما من حتی نمی‌توانستم این قضیه را برای مادر تعریف کنم.قضیه مزاحم…صحبت فرنود…

 

فرنود دست مادر را گرفت و با کنایه گفت:

 

_عمه جان،جای تشکرته دخترتون و رسوندم اینجا…وقتی که فرید اون و پرت کرده بود چیزی بهش گفتید.پس چرا عصبانیتتون و رو سر من خالی می کنید؟

 

فیروزه خانم زبانش را گاز گرفت و اشاره کرد تا فرنود حرف نزند.اما فرنود رک تر از اینا بود. مادر زبانش را خیس کرد و روبه من گفت:

 

_خب ترنم..توضیح از تو میخواستم کجا رفته بودین؟

 

مادر انگار خیلی عصبانی بود که با چشم های به خون نشسته به من نگاه می کرد. سعی کردم خودم را ریلکس کنم و آرام پچ زدم:

 

_ترافیک بود..به خاطر همین دیر اومده بودیم..

 

مادر نگاهی به فرنود کرد و گفت:

_فرنود..نیازی نیست بهم درس اخلاق بدی ..خودم بلدم چیکار کنم

 

فرید از مبل بلند شد کنار من آمد.فیروزه خانم سعی داشت عصبانیت مادر را مهار کند .

 

_مامان فرنود حرف بدی نزد‌..چرا ناراحت میشی؟

 

_چون خوبیت نداره که یه دختر و پسر دوساعت تنها پیش هم باشن.

 

فرید شانه ی مادر را مالش داد و با آرامش تمام که انگار مشکلی پیش نیامده گفت:

 

_عمه جون قربونت برم نیازی نیست با حرف زدن به اینا خودت و خسته کنی.خودت میبینی که نمیفهمن

 

و به فرنود با تشر گفت”تو هم برو گمشو بلد نیستی جواب بزرگتر و بدی”

 

با مشتم محکم به اوپن ضربه زدم و گفتم:

 

_همه ی اینا تقصیر توعه بعد میای حرف از مهربونی و وفاداریت میزنی؟ اینجا ما بدیم و فقط تو خوبی؟

 

فیروزه خانم دستش را به علامت سکوت بلند کرد و گفت:

 

_الان که اتفاقی نیوفتاده همتون دارید جر و بحث می کنید.

 

فرنود بدون اینکه به جواب فیروزه خانم اهمیت بدهد یک تار ابروهایش را بالا برد و با لحن مسخره گفت:

 

_خیلی جالبه هااا اینکه ترنم چند دقیقه با من باشه زشته اما هر چقدر دلش خواست با فرید باشه اشکال نداره…شما یه طوری حرف میزنی انگار رفتم ….

 

با صدای بی بی همه ی ما برگشتیم و نگاهش کردیم اخمی پررنگ در صورتش داشت و گفت:

 

_خجالت نمی کشید سر اینطور چیزا بحث می کنید؟مگه بچه اید ..الان تابان تو چت شده، چرا جبهه میگیری تا حالا شده یکبار به حرف دخترت گوش بدی؟؟

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 1 / 5. شمارش آرا 2

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
رمان دنیای بعد از تو
دانلود رمان دنیای بعد از تو به صورت pdf کامل از مریم بوذری

    خلاصه رمان دنیای بعد از تو :   _سوگل …پیس  …پیس …سوگل برگشت و  نگاه غرانش رو بهم دوخت از رو نرفتم : _سوال ۳ اخمهای درهمش نشون می داد خبری از رسوندن سوال ۳ نیست … مثل همیشه گدا بود …خاک تو سر خرخونش …. پشت چشم نازک شده اش زیاد دلم شد و زیر لب غریدم

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان خواب ختن به صورت pdf کامل از منیر کاظمی

  خلاصه رمان:   می‌خواستم قبل‌تر از اینها بگویم. خیلی قبل‌تر اما… همیشه زمان زودتر از من می‌رسید. و من؟ کهنه سواری که به غبار جاده پس از کوچ می‌رسیدم. قبلیه‌ام رفته و خاک هجرت در  چشمانم خانه کرده…   خوابِ خُتَن   این داستان، قصه ای به سبک کتاب «از قبیله‌ی مجنون» من هست. کسانی که اون داستان رو

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سس خردل جلد دوم به صورت pdf کامل از فاطمه مهراد

        خلاصه رمان :   ناز دختر شر و شیطونی که با امیرحافط زند بزرگ ترین بوکسور جهان ازدواج میکنه اما با خیانتی که از امیرحافظ میبینه ، ازش جدا میشه . با نابود شدن زندگی ناز ، فکر انتقام توی وجود ناز شعله میکشه ، این دفعه نوبت ناز بود که اومده بود انتقام بگیره و

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نفرین خاموش جلد دوم

    خلاصه رمان :         دنیای گرگ ها دنیای عجیبیست پر از رمز و راز پر از تنهایی گرگ تنهایی را به اعتماد ترجیح میدهد در دنیای گرگ ها اعتماد مساویست با مرگ گرگ ها متفاوتند متفاوت تر از همه نه مثل سگ اسباب دست انسانند و نه مثل شیر رام می شوند گرگ، گرگ است

جهت دانلود کلیک کنید
رمان کی گفته من شیطونم

  دانلود رمان کی گفته من شیطونم خلاصه : من دیـوانه ی آن لـــحظه ای هستم که تو دلتنگم شوی و محکم در آغوشم بگیــری … و شیطنت وار ببوسیم و من نگذارم.عشق من با لـجبازی، بیشتر می چسبــد!همون طور که از اسمش معلومه درباره یک دختره خیلی شیطونه که عاشق بسرعموش میشه که استاد یکی از درسای دانشگاشه و…

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بانوی رنگی به صورت pdf کامل از شیوا اسفندی

  خلاصه رمان:   شایلی احتشام، جاسوس سازمانی مستقلِ که ماموریت داره خودش و به دوقلوهای شمس نزدیک کنه. اون سال ها به همراه برادرش برای این ماموریت زحمت کشیده ولی درست زمانی که دستور نزدیک شدنش، و شروع فاز دوم مأموریتش صادر میشه، جسد برادرش و کنار رودخونه فشم پیدا میکنن‌. حالا اون جدا از کار و دستور، یه

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
7 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
****
****
1 سال قبل

واقعا دلم مسخواد تابان و فرید رو خفه کنم یا اون دوس دختر بیخاصیتش

رضا میر
رضا میر
پاسخ به  ****
1 سال قبل

بریم با هم بزنیمشون؟

****
****
پاسخ به  رضا میر
1 سال قبل

هستم بریم بزنیم بترکونیمشون🤬🤬

مینا
مینا
پاسخ به  رضا میر
1 سال قبل

زدن کمه من باشم اون زن و تیکه تیکه میکنم ميندازم جلو سگا

****
****
پاسخ به  مینا
1 سال قبل

کاملا موافقم باهات

مینا
مینا
پاسخ به  ****
1 سال قبل

والا بخدا من شک دارم مادر واقعیش باشه حس میکنم با فرید معامله ای کرده سر دخترش

****
****
پاسخ به  مینا
1 سال قبل

والا حرف حق جواب نداره 👊🏻

دسته‌ها
7
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x