_سلام خاله……چه عجب اینورا…من فکر کردم دیگه نمیای….

 

حالا نیم وجبی تا صبح میخواد سوال جواب کنه

 

_سلام عزیزم…..علی مامانم و بچه ها نیستن…نمیدونی کجان؟؟

 

انگار که حرف عجیبی زده باشم….

 

_پیش شما نیستن مگه؟! خاله فریبا به مادرم گفته بود دارن میان تهران….

 

پیش من؟!

شانس و ببین….امروز باید بیان پیش من حالا؟

 

ولی میتونم برم خونه ی خاله ملیحه بهش از اونجا زنگ بزنم که همین امروز برگردن…..

 

_خاله ملیحه چی؟! اونا کی میان؟!

 

خندید

 

_دو سه روزه رفتن دهات شوهرش….حالا شانس تو هیچ کس نیست…..

 

_الان؟ وسط آبان آخه؟!مگه یلدا مدرسه نمیره؟

 

_مثل اینکه حال مادر شوهرش بد شده رفتن عیادت….

 

یه کم از اضطرابم کم شد….

خندیدم تو روش….

دماغش و گرفتم و فشار دادم طبق عادت….اونم دوست داشت

 

_فوضول خان از همه چی ام خبر داری آره؟!

 

_مامانمم همین و میگه ولی به نفع همه… وگرنه کی بهت آمار میداد الان…..

 

حتی هم کلام شدن با علی کوچولوام حالم و بهتر کرد

 

#جزرومد

#پارت۳۶۸

 

 

ای کاش هیچ وقت از تهدیدای مسخره ش نمیترسیدم و نمیرفتم….

 

فعلا برم پیش خاله زهره از اونجا به مامان زنگ بزنم تا ببینم چی میشه دیگه

فقط خدا کنه تازه راه افتاده باشن…..

 

_خیلی خب معلمِ هادی….مامان خونه س؟!

 

_آره…..

 

از کنارش رد شدم ولی حرفی که زد….

 

_ خاله به هادی بگو خیلی بی معرفته چند ماهه رفته تهران یه زنگ بهم نزده از رفیقش خبر بگیره….

 

صورتم جمع شد و تو دلم خالی….

 

اشتباه گفته نه؟!

 

_علی…….یعنی چی چند ماهه؟!مگه امروز نرفتن سمت تهران؟!

 

_امروز چیه؟ میگم تو این شش هفت ماهی که اسباب کشی کردن تهران دیگه….انگار نه انگار باهم صنمی داشتیم……خلاصه که بهش بگو…..

 

_کی…..کی گفته تهرانن؟!

 

_خود خاله فریبا به مامانم گفته…یعنی به همه گفته….دروغ گفته؟

 

دروغ؟؟چرا؟!

 

_چرا به من نگفتن؟!

 

شونه بالا انداخت

 

_نمیدونم…..یعنی پیش تو نیستن؟! شاید به خاطره خواهر منوچهر بهت نگفت….میدونست اعصابت خورد میشه…..الان کجان پس؟؟

 

چرا نمیفهمم من؟!

 

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 138

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان یکاگیر

    خلاصه رمان:         ارمغان، تکنسین اتاق عمل که طی یه اتفاق مرموز از یک دختر خانواده دوست و برونگرا، تبدیل به دختر درونگرا که روابط باز با مردها داره، میشه. این بین بیمار تصادفی توی بیمارستان توجه‌اش رو جلب می‌کنه؛ طوری که وقتی اون‌و چند روز بعد کنار خیابون می‌بینه سوارش می‌کنه و استارت آشناییش

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دستان به صورت pdf کامل از فرشته تات شهدوست

    خلاصه رمان:   دستان سپه سالار آرایشگر جوانی است که اهل محل از روی اعتبار و خوشنامی پدر بزرگش او را نوه حاجی صدا میزنند دستان طی اتفاقاتی عاشق جانا، خواهرزاده ی بزرگترین دشمنش میشود چشم روی آبروی خود میبندد و جوانمردانه به پای عشق و احساسش می ایستد به ظاهر همه چیز با یک معامله شروع میشود.

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان برای مریم

    خلاصه رمان :         روایتی عاشقانه از زندگی سه زن، سه مریم مریم و فرهاد: “مریم دختر خونده‌ی‌ برادر فرهاده، فرهاد سال‌ها اون رو به همین چشم دیده، اما بعد از برگشتش به ایران، همه چیز عوض می‌شه… مریم و امید: “مریم دو سال پیش از پسرخاله‌اش امید جدا شده، دیدن دوباره‌ی امید اون رو

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سودا
دانلود رمان سودا به صورت pdf کامل از ملیسا حبیبی

  ♥️خلاصه رمان: دختری به اسم سودا که عاشق رادمان هم دانشگاهیش میشه اما وقتی با خواهرش آشناش میکنه عاشق هم میشن و رادمان با خواهر سودا ازدواج میکنه سودا برای فراموش کردم رادمان به خارج از کشور میره تا ادامه تحصیل بده و بعد چهارسال برمیگرده اما میبینه هنوزم به رادمان بی حس نیست برای همین تصیمیم میگیره ازدواج

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان داترو به صورت pdf کامل از شیوا الماسی پور

        خلاصه رمان:     داترو…رئیس بزرگترین گروه مافیایی که همه اونو با این لقب می‌شناسنش! خوش گذرون و پر شیطنت و توی کارش درجه یکه! همه چیز توی یک شب عوض میشه. شبی که دست روی با ارزش‌ترین دارایی داترو می‌زارن، شبی که الماس قلب اقیانوس دزدیده میشه…! همراز شمس، دختر قدرترین رقیب داترو! دختری مغرور

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان الماس pdf از شراره

  خلاصه رمان :     دختری از جنس شیشه، اما به ظاهر چون کوه…دختری با قلبی شکننده و کوچک، اما به ظاهر چون آسمانی پهناور…دختری با گذشته‌ای پر از مهتاب تنهایی، اما با ظاهر سرشار از آفتاب روشنایی…الماس سرگذشت یه دختره، از اون دسته‌ای که اغلب با کمترین توجه از کنارشون رد می‌شیم، از اون دسته‌ای که همه آرزو

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
0 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
جدیدترین پست های سایت
دسته‌ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x