رمان جزر و مد پارت 54 - رمان دونی

 

 

 

اونم با ابروهای بالا پریده و بعد اخمی که جاشو گرفت اومد سمتم

 

_صورتت چیده؟

 

دست کشیدم رو پیشونیم

از کلافگی نمیدونستم چی بهش بگم

 

حیف نمیتونم وگرنه دست دختره رو میگرفتم میفرستادمش بیرون تا چند ساعت جلوی چشمم نباشه امیرم دنبالش تا باز خرابکاری نکنه

 

_اون مهم نیست….چیکار داشتی باهام؟

 

نشست ولی نگران بود

 

_نه دیگه اگه من صورتم کبود بود تا فیها خالدون قضیه رو روشن نمیکردی ول کن نبودی…..حالا بگو….

 

اون نمیدونه من باهاش فرق دارم و باید حواسم بهشون باشه؟؟

 

تیز نگاهش کردم و لحنم مثل همیشه شد

 

_امیرحسام…..

 

_خب بابا…..اصلا برای چی اومده بودم؟ آهان ریحانه چی شد؟

 

همون موقع در کشیده شد و خانم ظاهر شد

 

_سلام….

 

دیگه تعجب امیر حسام و بهت تو نگاش که مدام بین من و اون رد و بدل میشد تیر خلاص بود تا چند ساعت ولم نکنه

 

بلند شد رفت سمتش

 

_تو اونجا چیکار میکردی؟اصلا صورتت چی شده؟

 

_شلوغش نکن….رفته بود صورتشو تمیز کنه…..

 

#جزرومد

#پارت۲۰۲

 

 

_شلوغش نکنم؟ خسیس تو حتی نمیذاری من پامو اونجا بذارم…..

 

نمیذارم راست میگه….چون همه جا رو بهم میریزه به خاطره مسخره بازیاش

 

_نکنه باهم دعوا کردید؟؟؟ریحانه مشت زده وتو چنگش انداختی هااان؟؟…..نه تو هیچ وقت چنگ نمیندازی مشت میزنی…..چنگم کار دخترونس ولی پس چرا قیافه هاتون برعکسِ…

 

آی پدو تقریبا رو میز پرت کردم و نگاهم بهش دادم

مثل همیشه حساب کار دستش میاد که داره زیاده روی میکنه…

 

دستاشو آورد بالا

 

_خب دیگه آروم…..قانع شدم…..حالا بگو صورتت چی شده؟

 

ریحانه&

 

_صورتتون چی شده؟

 

حالم دیگه داره از این سوال بهم میخوره

 

به اون خیره شدم تا مثل همیشه خودش جمع کنه قضیه رو ولی با خونسردی ابرو بالا فرستاد انگار بگه بیا و گندتو جمع کن

منم یه به جهنم تو دلم گفتم

باشه پس از این به بعد بیخود میکنه تو کارای من دخالت کنه

 

سرمو چرخوندم سمت مامان بزرگ

 

_خوردم زمین

_خورده به شاخه ی….

 

هم زمان گفتیم ولی عجب سوتی ای شد

هر دو با حرص به هم نگاه کردیم

 

لعنتی تا حالا لال بود که چی شد باز؟

 

_راستشو بگید ببینم

 

مجبورم….

وسط چشم غره های اون

همه ی قضیه رو تعریف کردم که چشماش پر شد

 

خیلی حساسه روم….

 

#جزرومد

#پارت۲۰۳

 

 

_چرا الان گریه میکنی آخه؟؟ خودم حساب زن رو رسیدم…..

 

_اگه زبونم لال خدای نکرده یه بلایی سرت میومد من جواب باباتو چی میدادم؟

 

یه نگاه کوتاه به اون انداختم و بعد دوباره به مامان بزرگ

 

سوگند وقتی خرابکاری میکنه چیکار میکنه؟آها….خودشو لوس میکنه مامان بزرگم یادش میره…..

 

بلند شدم رفتم کنارش و دستمو انداختم دور سرشونه ش

 

_چه خبرته بابا چیزی نشده که……تازه…..

 

با ابرو به پسره اشاره کردم…

 

چی صداش کنم حالا؟؟……محمد طاها نه….پسر عمو هم….. نه پرو میشه دیگه

فهمیدم

 

_آقای شمس……گفته جوازِ دکترو باطل میکنه مگه نه؟!

 

با ایرو بهش اشاره کردم

کلافه پلک زد و با حرص ازم نگاه گرفت

 

چش شد باز؟منکه جمعش کردم

 

_بله مادر شما نگران نباشید……کسی حق نداره به نوه ی شما چپ نگاه کنه…..خودشم قول داده دیگه بمونه خونه پیش شما…..

 

کی گفته؟؟

 

_خیر ببینی که مواظبشی محمد طاها…..این دختر امانتِ عموته….

 

_خیالتون راحت…..

 

نشستم سر جام…..با اعتماد به نفس و خوشحالی مشغول خوردن شدم

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.4 / 5. شمارش آرا 76

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان میراث هوس به صورت pdf کامل از مهین عبدی

          خلاصه رمان:     تصمیمم را گرفته بودم! پشتش ایستادم و دستانم دور سینه‌های برجسته و عضلانیِ مردانه‌اش قلاب شد. انگشتانم سینه‌هایش را لمس کردند و یک طرف صورتم را میان دو کتفش گذاشتم! بازی را شروع کرده بودم! خیلی وقت پیش! از همان موقع که فهمیدم این پسر با کسی رابطه داشته که…! باورش

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شوهر آهو خانم

  خلاصه رمان :           شوهر آهو خانم نام رمانی اثر علی محمد افغانی است . مضمون اساسی این رمان توصیف وضع اندوه بار زنان ایرانی و نکوهش از آئین چند همسری است. در این رمان مناسبات خانوادگی و ضوابط احساسی و عاطفی مرتبط بدان بازنمایی شده است. این کتاب جایزه بهترین رمان سال را از

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان کلنجار

    خلاصه رمان :       داستان شرحی از زندگی و روابط بین چند دوست خانوادگی است. دوستان خوبی که شاید روابطشان فرای یک دوستی عادی باشد، پر از خوبی، دوستی، محبت و فداکاری… اما اتفاقی پیش می آید که تک تک اعضای این باند دوستی را به چالش میکشد و هرکدام به نحوی با این مسئله و

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان آتش و جنون pdf از ریحانه نیاکام

  خلاصه رمان:       آتش رادفر به تازگی زن پا به ماهش و از دست داده و بچه ای که نارس به دنیا میاد ولی این بچه مادر میخواد و چه کسی بهتر و مهمتر از باده ای که هم خاله پسرشه هم عشق کهنه و قدیمی که چندین ساله تو قلبش حکمفرمایی می کنه… به این رمان

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان انتقام آبی pdf از مرجان فریدی

  خلاصه رمان :   «جلد دوم » «جلد اول زندگی سیگاری»   این رمان از یه رمز شروع می شه که زندگی دختر بی گناه قصه رو زیر و‌رو می کنه. مرگ پدر دختر و دزدیده شدن دلسای قصه تنها شروع ماجراست. یه ماجرای عجیب و پر هیاهو. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان جوانه عشق pdf از غزل پولادی

  خلاصه رمان :     جوانه عاشقانه و از صمیم قلب امیر رو دوست داره اما امیر هیچ علاقه ای به جوانه نداره و خیلی جوانه رو اذیت میکنه تحقیر میکنه و دل میشکنه…دلش میخواد جوانه خودش تقاضای طلاق بده و از زندگیش خارج بشه جوانه با تمام مشکلات میجنگه و زندگی سختی که با امیر داره رو تحمل

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
سیده فريبا خالقی
سیده فريبا خالقی
6 ساعت قبل

چه جالبن اینا هر دو لجباز

دسته‌ها
1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x