شوکه به عقب چرخیدم، با قباد سینه به سینه شدم و قبل از انکه تعادلم را از دست بدهم و بیوفتم، دستش به دور کمرم پیچید، نگاهم در چشمان آرام و گرمش گره خورد.

دستم را روی سینه‌ی ستبرش گذاشتم تا فاصله بگیرم، اما محکمتر من را به خودش چسباند:

 

_ برای کی پوشیده بودی؟

 

اب دهانم را قورت دادم، اخم کردم و سعی کردم عقب بکشم:

_ برا هیچکس…تو اینجا چیکار میکنی؟

 

نگاهش به گردن و سینه‌ام برگشت، به ارامی لب زد:

 

_ تو تنت قشنگه…

 

قلبم انگار از صخره‌ای هزار متری به پایین پرتاب شود، همانگونه لرزید و سقوط کرد:

 

_ ممنون…میشه، میشه بری بیرون؟

 

اخم کمرنگی به پیشانی داد:

_ چرا؟ نمیتونم زنمو برای چند دیقه داشته باشم؟

 

با بغض خیره‌اش شدم، دیدم تار شد و شاید دید، چطور داخل شد و نفهمیدم؟

 

_ زنت خیلی وقته ازت طلاق عاطفی گرفته…میشه بری عقب؟

 

یکی از دستانش بالا امد و گرد گردنم شد، فشار نداد، نترسیدم…فقط نوازش کرد:

 

_ گفتی شرع و قانون رو رعایت نکردم، بینتون فرق گذاشتم…

 

پوزخندی زدم:

_ حالا که نمیتونی باهاش بخوابی؟

 

خیره‌ی چشمانم شد، به ارامی لب زد:

_ مهمه؟

 

بود؟ نبود؟ چرا نمیتوانم جواب دهم؟ چرا نمیدانم چه بگویم؟

 

_ من چی؟ برات مهمم؟

 

لبخند کجی زد:

_ همیشه بودی…

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.5 / 5. شمارش آرا 11

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان مرا به جرم عاشقی حد مرگ زدند pdf از صدیقه بهروان فر

  خلاصه رمان :       داستانی متفاوت از عشقی آتشین. عاشقانه‌ای که با شلاق خوردن داماد و بدنامی عروس شروع میشه. سید امیرعباس‌ فرخی، پسر جوون و به شدت مذهبیه که به خاطر حمایت از زینب، دختر حاج محمد مهدویان، محکوم به تحمل هشتاد ضربه شلاق و عقد زینب می شه. این اتفاق تاثیر منفی زیادی روی زندگی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان قصاص pdf از سارگل حسینی

  خلاصه رمان :     آرامش دختر هجده ساله‌ای که مورد تعرض پسر همسایه شون قرار میگیره و از ترس مجبور به سکوت میشه و سکوتش باعث میشه هاکان بخواد دوباره کارش رو تکرار کنه اما این بار آرامش برای محافظت از خودش ناخواسته قتلی مرتکب میشه که زندگیش رو مورد تحول قرار میده…   به این رمان امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان رقص روی آتش pdf از زهرا

  خلاصه رمان :       عشق غریبانه ترین لغت فرهنگ نامه زندگیم بود من خود را نیز گم کرده بودم احساسات که دیگر هیچ میدانی من به تو ادم شدم به تو انسان شدم اما چه حیف… وقتی چیزی را از دست میدهی تازه ارزش واقعی ان را درک میکنی و من چه دیر فهمیدم زندگی تازه روی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان خاطره سازی

    خلاصه رمان:         جانان دختریِ که رابطه خوبی با خواهر وبرادر ناتنی اش نداره و همش درگیر مشکلات اوناس,روزی که با خواهرناتنی اش آذر به مسابقه رالی غیرقانونی میره بعد سالها با امید(نامزدِ سابقِ دوستش) رودررو میشه ,امید بخاطر گذشته اش( پدر جانان باعث ریختن ابرویِ امید و بهم خوردنِ نامزدیش شده) از پدرِ جانان

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان غیث به صورت pdf کامل از مستانه بانو

        خلاصه رمان :   همیشه اما و اگرهایی در زندگی هست که اگر به سادگی از روشون رد بشی شاید دیگه هیچ‌وقت نتونی به عقب برگردی و بگی «کاش اگر…» «غیث» قصه‌ی اما و اگرهاییه که خیلی‌ها به سادگی از روش رد شدن… گذشتن و به پشت سرشون هم نگاه نکردن… اما تعداد انگشت‌شماری بودن که

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شکسته تر از انار pdf از راضیه عباسی

  خلاصه رمان:         خدا گل های انار را آفرید. دست نوازشی بر سرشان کشید و گفت: سوار بال فرشته ها بشوید. آنهایی که دور ترند مقصدشان بهشت است و این ها که نزدیکتر مقصدشان زمین. فرشته ها بال هایشان را باز کرده و منتظر بودند. گل انار سر به هوا بود. خوب گوش نکرد و رفت

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
26 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
lilo
lilo
1 سال قبل

هعیییی اره با این حرفا این حورای ساده رو خر میکنه بعد ک ب خواستش رسید ولش میکنه میره 😐 😐 😐

صدیقه
صدیقه
1 سال قبل

بچها خدایی چقدر قباد آشغاله و حورا احمق که که لاله رو نمیتونه ترتیب بده امده سراغ این احمق اه اه اه

هیفا
هیفا
1 سال قبل

خیلی مهمی تا وقتی که لاله حامله و ناتوان در….

آرام
آرام
1 سال قبل

یعنی چی که نمیتونی جواب بدی حورای خاک بر سر
بهش بگو بره گم شه بیرون
قباد فقط بخاطر دستمالی کردن حورا وارد اتاق اون شده یعنی اگه بزاره که قباد لمسش کنه آبروی هر چی زنه برده

خواننده رمان
خواننده رمان
1 سال قبل

کاری نمیشه کرد جز تحمل

Tamana
1 سال قبل

قطعا قباد مسته ک اینطوری حرف میزنه

♡ روا ♡
♡ روا ♡
1 سال قبل

قباد میتونم به جرعت بگم فقط هوس بازه الان که لاله بارداره نمیتونه کاری کنه یادش اومده یه زن داره که اسمش حوراست خداییش یکم انسانیت هم خوبه

♡ روا ♡
♡ روا ♡
1 سال قبل

چقدر نویسنده حورا دلارای طلوع گاشدند پارت بدید دیگه چقدر گشاد اید شما دیگه

♡ روا ♡
♡ روا ♡
1 سال قبل

یه وقت فشارت نیوفته از بس پارت میدی واییی نگاه چقدر زیاد کور شدم از بس که تومار مینویسی اصلا

فلانی
فلانی
1 سال قبل

من باید یکم عق بزنم

خواننده رمان
خواننده رمان
1 سال قبل

میشه از رمانای دیگه امشب پارت بدی این یکی خیلی کم بوذ

فشار خورنده رمان حورا
فشار خورنده رمان حورا
1 سال قبل

فشار نیاد به نویسنده من نگرانشم

هاریکا
هاریکا
1 سال قبل

یه حسی بهم میگه قباد به حورا تجاوز میکنه و حورا ازش حامله میشه بچه شونم دخترمیشه وای خدایا کاش حورا بچه خودشو به دنیا بیاره❤😍

Tina&Nika
Tina&Nika
پاسخ به  هاریکا
1 سال قبل

اره درسته

آدم معمولی
آدم معمولی
1 سال قبل

این دیگه چیه ،اه😒🤬

خواننده رمان
خواننده رمان
1 سال قبل

حالا منکه خیلی رمان هارو دنبال نمیکنم ولی خدایی واسه طرفداراش کم بود
این فن نویسندگی هستش که باز میذارن تا طرف فکر کنه بهش ولی این دیگه زیاده رویه ۲ تا جمله هم گفته نشد

خواننده رمان
خواننده رمان
پاسخ به  خواننده رمان
1 سال قبل

هم اسم من هستین خوشبختم😂

خواننده رمان
خواننده رمان
پاسخ به  خواننده رمان
1 سال قبل

همچنین

کاربر
کاربر
1 سال قبل

حورای احمق ، واقعا خیلی خره اگهددلش با قباد صاف بشه .

mina Alan
mina Alan
1 سال قبل

سلام فاطمه جون خوبی قربونت
نی نی مون خوبه؟

mina Alan
mina Alan
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

سلااااام فداتم منم خوبم 😘
راستش به یه مشکلی بر خوردم بخاطر همین


.....
.....
1 سال قبل

مهم بودن برای قباد مساوی است با خوابیدن باهاش:)))

....
....
پاسخ به  .....
1 سال قبل

بیش از حد حق بود:)

تارا فرهادی
تارا فرهادی
1 سال قبل

میخوام ندی صد سال سیاه پارت😒

مریم
مریم
1 سال قبل

لعنتی……

دسته‌ها
26
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x