رمان حورا پارت 342 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

دستانش را جلو برد، داشت جان میداد برای یک لحظه لمس کردنش:

 

_ بدش…کیمیا!

 

کیمیا لبخند زنان، نوزاد لطیف و کوچک را به دستش داد، با احتیاط نگهش داشت، تمام ساعد و بازوهایش را حفاظ کودکش کرد، چانه‌اش از دیدن آن ظرافت لرزید، شباهت آن لب‌های قلوه‌ای به لب های حورا آشکار بود.

 

شباهت آن موهای خرمایی و تیره، پوست کم‌مو و نازک…

 

دستش را بالا اورد و به ارامی به دست دخترکش داد، انگشت کوچکش چنان قفل انگشتان قوی دخترکش شد که لب‌هایش به خنده باز شد و همزمان، بغض مردانه‌اش شکست، اشک از صورتش جاری شد و میان هق‌هق‌هایش خندید…

 

لبخند نرمی که میان خواب به لب‌های دخترکش نشست خنده‌اش را شدت بخشید، لب به پیشانی‌اش چسباند و عمیق بوسید:

 

_ بابایی ببخشید میپرم وسط عشق و حالتاااا، باید بریم بساط مراقبتامونو بزنیم!

 

با صدای پرذوق پرستار جوان، چرخید و به ارامی و صورت اشکی، دخترکش را در کالسکه برگرداند:

 

_ ممنون…

 

دست در جیب کرد، سریع و قبل از انکه وحید یا کیمیا بخواهند کاری کنند، چند تراول بیرون کشید و به دست پرستار که روی دسته‌ی کالسکه بود داد:

 

_ هوای دخترمو… خانممو داشته باشید، ممنون ازتون!

 

پرستار لبخند زد و با تشکری از راهرو رفت، به در اتاق عمل چشم دوخت، طولی نکشید که تخت حورا بیرون آمد، چشمانش بسته و پتو روی کشیده بودند، با ترس به پرستارانی که تخت را حمل میکردند خیره شد:

 

_ چیشده؟ حالش خوبه؟

 

_ بله، منتقل میشن بخش…لطفا سر راه نباشید!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 138

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان هیچ ( جلد اول ) به صورت pdf کامل از مستانه بانو

        خلاصه رمان :   رفتن مرصاد همان و شکستن باورها و قلب ترمه همان. تار و پودش را از هم گسسته می دید. آوارهای تاریک روی سرش سنگینی می کردند. “هیچ” در دست نداشت. هنوز نه پدرش او را بخشیده و نه درسش تمام شده که مستقل شود. نازخاتون چشم از رفتن پسرش گرفت و به

جهت دانلود کلیک کنید
رمان هیچکی مثل تو نبود

  دانلود رمان هیچکی مث تو نبود خلاصه : آنا مفخم تک دختر خانواده مفخم کارشناس ارشد معماریه. بی کار و جویای کار. یه دختر شاد و سر زنده که با جدیت سعی میکنه مطابق میل پدرو مادرش رفتار کنه و اونها رو راضی نگه داره. اما چون اعتقادات و نظرات خانواده اش گاهی با اون یکی نیستن مجبوره زیر

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان همیشگی pdf از ستایش راد

  خلاصه رمان :       در خیالم درد کشیدم و درد را تا جان و تنم چشیدم؛ درد خیانت، درد تنهایی، درد نبودنت. مرغ خیالم را به روزهای خوش فرستادم؛ آنجا که دختری جوان بودم؛ پر از ناز و پر از احساس. آنجایی که با هم عشق را تجربه کردیم و قول ماندن دادیم. من خیالم؛ دختری که

جهت دانلود کلیک کنید
رمان ازدواج با مرد مغرور

  دانلود رمان ازدواج با مرد مغرور خلاصه: دختر قصه ی ما که از کودکی والدینش را از دست داده به الجبار با مردی مغرور، ترشو و بد اخلاق در سن کم ازدواج می کند و مجبور به تحمل سختی های زیاد می شود. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان هوادار حوا به صورت pdf کامل از فاطمه زارعی

    خلاصه رمان:   درباره دختری نا زپروده است ‌ک نقاش ماهری هم هست و کارگاه خودش رو داره و بعد مدتی تصمیم گرفته واسه اولین‌بار نمایشگاه برپا کنه و تابلوهاشو بفروشه ک تو نمایشگاه سر یک تابلو بین دو مرد گیر میکنه و ….       به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا

جهت دانلود کلیک کنید
رمان قاصدک زمستان را خبر کرد

  دانلود رمان قاصدک زمستان را خبر کرد خلاصه : باران دختری سرخوش که بخاطر باج گیری و تصرف کلکسیون سکه پسرخاله اش برای مصاحبه از کار آفرین برترسال، مردی یخی و خودخواه به اسم شهاب الدین می ره و این تازه آغاز ماجراست. ازدواجشان با عشق و در نهایت با خیانت باران و نفرت شهاب به پایان می رسه،

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دسته‌ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x