رمان حورا پارت 376 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

با صدای زنگ در، به سمت در رفتم، نیاز هم با چرخش که انگار میدانست پدرش است به دنبالم دوید.

در را که باز کردم بی تعارف داخل آمد و به ارامی نیاز را از جایش بلند کرد:

 

_ جان بابا، نگفتم مامانو اذیت نکن زندگیم؟

 

لبخندی بی‌حال روی لبم نشست، ذوق نیاز برای دیدن پدرش، شوق را در دلم زنده کرد، هنوز او را داشتم…همین کافی نبود؟

 

_ حورا؟ بریم تو اینجا نباش!

 

در را بستم و به داخل رفتم، او هم به دنبالم:

 

_ میشه توضیح بدی چیشده؟

 

روی مبل نشستم و پاهایم را در شکم جمع کردم:

 

_ مزاحمت شدم قباد، چیزی نشده واقعا!

 

اخم‌های چنان در هم فرو رفت که لحظه‌ای ترسیدم، روبه‌رویم، لبه‌ی میز عسلی نشست و نیاز را روی پایش نشاند:

 

_ حورا وقتی حال و روزتو میبینم ادا درنیار که خوبی و هیچی نیست، رنگ به رو نداری، چشای سرخت هم نگم دیگه، قشنگ مشخصه چندساعته داری زار میزنی!

 

به نیاز چشم دوختم، دستش را به سمتم دراز کرد که با لبخندی انگشتم را مقابلش گرفتم، سفت و سخت مشت کوچکش انگشتم را در بر گرفت، نشستن روی پای پدرش گویا به مذاقش خوش می‌آمد:

 

_ اواسط بارداریم بود…خاله نبات بهم زنگ زد!

 

_ خاله نبات کیه؟

 

قباد از قدیم‌الایام میشناختش اما نه آنقدر…

چون که بعد از هجده سالگی، از پرورشگاه رفتم و در خوابگاه تهران، به عنوان دانشجو مستقر شدم:

 

_ مدیر پرورشگاهی که توش بزرگ شدم!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 68

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان شهر بی یار pdf از سحر مرادی

  خلاصه رمان :     مدیرعامل بزرگترین مجموعه‌ی هتل‌‌های بین‌الملی پریسان پسری عبوس و مرموز که فقط صدای چکمه‌های سیاهش رعب به دلِ همه میندازه یک شب فیلم رابطه‌ی ممنوعه‌اش با مهمون ویژه‌ی اتاقِ vip هتلش به دست دخترتخس و شیطون خدمتکار هتلش میفته و…؟   «برای خوندن این رمان به کانال رمان من بپیوندید» به این رمان امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان میرا به صورت pdf کامل از زهرا

      خلاصه رمان : “اسم طرف رو تریلی نمی کشه” قطعا اینو شنیدید ،داریوشِ سلطانی؛اسمشو تریلی نمی کشید حقیقتا اما من چی کار کردم؟ تریلی رو چپ کردم.😔😂 اوه صبر کنید….این تمومِ فاجعه نیست”جلویِ قاضی و ملق بازی؟” من،آمینِ رزاقی؛جلویِ داریوش سلطانی،قاضیِ معروف شهر نه تنها ملق می زدم،بلکه چنان لنگم به هواهایی جلوش اجرا کردم که بند

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان هوادار حوا به صورت pdf کامل از فاطمه زارعی

    خلاصه رمان:   درباره دختری نا زپروده است ‌ک نقاش ماهری هم هست و کارگاه خودش رو داره و بعد مدتی تصمیم گرفته واسه اولین‌بار نمایشگاه برپا کنه و تابلوهاشو بفروشه ک تو نمایشگاه سر یک تابلو بین دو مرد گیر میکنه و ….       به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دلبر طناز من
دانلود رمان دلبر طناز من به صورت pdf کامل از anahita99

      خلاصه رمان دلبر طناز من :   به نام الهه عشق و زیبایی یک هویت یک اصل و نسب نمی دانم؟ ولی این را میدانم عشق این هارا نمی داند او افسار گسیخته است روزی به دل می اید و کل عقل را دربر میگیرد اما عشق بهتر است؟ یا دوست داشتن؟ تپش قلب یا آرام زدن

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان یک تو به صورت pdf کامل از مریم سلطانی

    خلاصه رمان:     سروصدایی که به یک‌مرتبه از پشت‌سرش به هوا خاست، نگاهش را که دقایقی می‌شد به میز میخ شده بود، کند و با رخوت گرداند. پشت‌سرش، چند متری آن‌طرف‌تر دوستانش سرخوشانه سرگرم بازی‌ای بودند که هر شب او پای میزش بساط کرده بود و امشب برخلاف تمام شب‌هایی که او خودش دوستانش را آنجا جمع

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان مهمان زندگی
دانلود رمان مهمان زندگی به صورت pdf کامل از فرشته ملک زاده

        خلاصه رمان مهمان زندگی :     سایه دختری مهربان و جذاب پر از غرور و لجبازی است . وجودش سرشار از عشق به خانواده است ، خانواده ای که ناخواسته با یک تصمیم اشتباه در گذشته همه آینده او را دستخوش تغییر میکنند….. پایان خوش. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دسته‌ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x