رمان حورا پارت 392 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

آهی کشید و دستانش را به لبه میز تکیه داد:

 

_ هعی…کاش مادرم تو بودی!

 

چندان با غم ابتدا گفت که فکر کردم حرف جدی‌ای بزند، با تمام شدن حرفش خنده‌ام گرفت و ته آبی که در لیوان مانده بود را به صورتش پاشیدم.

 

از حرکت ناگهانی‌ام جیغ خفه‌ای کشید و خندید:

 

_ وحشییی چرا همچین میکنی؟!

 

_ تو چرا مسخره میکنی؟

 

خندید و چیز دیگری نگفت. با هم از اتاق بیرون رفتیم که نیاز و قباد را ندیدم.

 

کیمیا که کنار داریا و بردیا نشست، من هم راه اتاق نیاز را در پیش گرفتم. میان در اتاق دیدم کنار تخت نیاز سر به بالشش تکیه زده و چشمانش بسته‌است، دخترکم از خستگی خوابش برده و قباد هم گویا خواب بود!

 

جلو رفتم و آرامی صدایش زدم که اگر بیدار است بفهمد، اما انگار واقعا خواب بود که واکنشی نشان نداد.

 

من هم گذاشتم بخوابد، لابد زیادی خسته شده، امروز قطعا در شرکت کارشان زیاد بوده.

 

از اتاق خارج شدم، با کیمیا کمی وقت گذراندم و از وحید هم دعوت کردم که شام را پیش ما باشد.

با هم شام حاضر کردیم و وقت شام بود که قباد با چشمان خواب‌آلود بیرون آمد.

 

همان لحظه بود که وحید هم از راه رسید.

قباد گیج از خواب را سر سفره نشاندم و شام را هم با هم خوردیم.

 

بعد از شام بود که کیمیا و وحید قصد رفتن کردند و طولی نکشید که خانه را سکوت فرا گرفت. باید نیاز را شیر میدادم اما قباد غرق در فکر که هنوز به فنجان چای اش خیره بود مانعم میشد.

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.1 / 5. شمارش آرا 135

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان بامداد عاشقی pdf از miss_قرجه لو

  رمان بامداد عاشقی ژانر: عاشقانه نام نویسنده:miss_قرجه لو   مقدمه: قهوه‌ها تلخ شد و گره دستهامون باز، اون‌جا که چشمات مثل زمستون برفی یخ زد برام تموم شدی، حالا بیچاره‌وار می‌گردم به دنبال آتیشی که قلب سردمو باز گرم کنه… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان به من نگو ببعی

  خلاصه رمان :           استاد شهرزاد فرهمند، که بعد از سالها تلاش و درس خوندن و جهشی زدن های پی در پی ؛ در سن ۲۵ سالگی موفق به کسب ارشد دامپزشکی شده. با ورود به دانشگاه جدیدی برای تدریس و آشنا شدنش با دانشجوی تخس و شیطونش به اسم رادمان ملکی اتفاقاتی براش میوفته

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان فال نیک به صورت pdf کامل از بیتا فرخی

  خلاصه رمان:       همان‌طور که کوله‌‌ی سبک جینش را روی دوش جابه‌جا می‌کرد، با قدم‌های بلند از ایستگاه مترو بیرون آمد و کنار خیابان این‌ پا و آن پا شد. نگاه جستجوگرش به دنبال ماشین کرایه‌ای خالی می‌چرخید و دلش از هیجانِ نزدیکی به مقصد در تلاطم بود! از صبح انگار همه چیز داشت روی دور تند

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان زروان pdf از م _ مطلق

  خلاصه رمان:     نازگل دختر زحمت کشی ای که باید خرج خواهراشو و مادرشو بده و میره خونه ی مردی به اسم طاها فرداد برای پرستاری بچه هاش که اتفاق هایی براش میافته… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 1 / 5. شمارش آرا 1

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بوی گندم pdf از لیلا مرادی

خلاصه رمان: یه کلمه ، یک انتخاب و یک مسیر میتواند گندمی را شکوفا کند یا از ریشه بخشکاند باید دید دختر این داستان شهامت این را دارد که قدم در این راه بگذارد قدم در یک دنیای پر از تناقض که مجبور است باهاش کنار بیاید در صورتی که این راه موجب آسیب های فراوانی برایش می‌شود و یا

جهت دانلود کلیک کنید
رمان جاوید در من

  دانلود رمان جاوید در من خلاصه : رمان جاويد در من درباره زندگي آرام دختريست كه با شروع عمليات ساخت و ساز برابر كافه كتاب كوچكش و برگشت برادر و پسرخاله اش از آلمان ، اين زندگي آرام دستخوش نوساناتي مي شود. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دسته‌ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x