آزاده با دلسوزی جواب داد
_ اگر ازش بخوای نمیگه
_ خوبه
آزاده لبخند زد و دلارای دوباره گفت
_ لباس حاملگی هم میخوام!
میخوام عکس بگیرم
آزاده با تمسخر سر به سرش گذاشت
_ حتما باز برای ارسلان!
_ هم ارسلان هم پسرِ ارسلان!
جفتشان به خنده افتادند
_ از کجا مطمئنی پسره حالا؟
دلارای دستش را روی شکمش گذاشت و با اطمینان جواب داد
_ پسره! میشه شاهزاده ی ملک شاهانا
نه مثل من توسری خور و بدبخت
آزاده اه کشید
_ انشاءالله به سلامت دنیا بیاد و همیشه شاد و موفق باشه
دلارای با شوقی بچگانه زمزمه کرد
_ آمین!
ده روز بعد هنگامه با شنیدن خبر چند ثانیه به شکمش زل زد و بعد پوف کشید
_ آلپارسلان میکشت!
لبخند دلارای پاک شد و آزاده به بازوی هنگامه کوبید
_ عمه شدی خره ، به جای تبریک گفتنته؟
هنگامه شانه بالا انداخت
_ من داداش خودمو میشناسم!
دلارای دلخور شد اما هنگامه اجازه نداد دلخوری طولانی شود
سه روز بعد با پاندای بزرگی در را زد و اولین هدیه پسرک را تقدیمش کرد
جلسات سونوگرافی را می آمد و در برابر خواسته دلارای برای اعلام نکردن جنسیت بچه غر میزد
غربالگری که سالم بودن پسرک را تایید کرد هر سه نفر خودشان را پیتزا مهمان کردند
دلارای به سختی راه میرفت
در آستانه ماه هفتم بارداری بود و انگار پسرک منتظر رفتن پدرش بود تا رشد کند!
پشت میز نشست و پوف کشید
_ شکمم از خودم جلوتر میاد!
آزاده جعبه پیتزا را سمتش هل داد
_ فداش بشم ، تپله!
هنگامه چشم غره رفت
_ چی چیو فداش بشی؟! نشنیدی دکتر گفت باید وزن کم کنه؟ هم بچه درشت شده هم خودش اضافه وزن داره
دلارای برش پیتزا را پایین آورد و مظلوم نالید
_ خیلی چاق شدم؟
هنگامه خونسرد تایید کرد
_ شبیه نهنگ شدی
دلارای وارفته پیتزا را سرجایش برگرداند و آزاده چپ چپ نگاهش کرد
_ دو ماه دیگه بچه دنیا میاد ، طبیعیه بابا
همه زنای حامله وزن اضافه میکنن
هنگامه خندید
_ دلی دیگه رسما ترکیده
صدای زنگ موبایل اجازه غصه خوردن نداد
با استرس زمزمه کرد
_ ارسلانه!
هنگامه دوباره ذوقش را کور کرد
_ کاش یک بار تماس تصویری بگیره ببینت
قول میدم دیگه حتی برنگرده ایران
آزاده خندید
_ خواهرشوهر!
دلارای بی توجه به آن ها از پشت صندلی بلند شد
_ میرم یک جای ساکت
به این رمان امتیاز بدهید
روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!
میانگین امتیاز 4.8 / 5. شمارش آرا 4
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
واییی یه بار تماس تصویری بگیره قول میدم دیگه برنگرده ایران😂😂😂😂
بیچاره دلارای
عقل که نباشد جان در عذاب است😒 حکایتِ دلارایه
😂