ـ پس باید بگم متاسفم که مجبورم با خودم ببرمش ………….. چون می خوام آهنگ بعدی رو با این دختر برقصم .

 

 

 

گندم حرصی و عصبی نگاه به خشم نشسته اش را سمت چشمان سرد و تاریک یزدان کشید و او را بر و بر نگاه کرد .

 

 

 

یزدان می خواست او را ببرد تا یک دور دیگر با او برقصد ؟ اینبار دیگر قصد داشت او را پیش کش چه کسی کند ؟؟؟ ………… میمرد هم با او همپا نمی شد تا به میان آن پیست رقص مسخره برگردد و میان بازوان او خوش رقصی کند .

 

 

 

ـ اگر شما می خواین برید برقصید ، هیچ مانعی نداره ، من همینجا می شینم ………….. اصلاً اگر دوست دارید می تونید برید دست همون دختری که چند دقیقه پیش داشتید باهاش می رقصیدید و دوباره بگیرید و وسط پیست ببرید . اتفاقاً اون خیلی بهتر و قشنگ تر از من می رقصه .

 

 

 

یزدان نگاهش را سمت چشمان پر از خشم و گستاخ شده گندم کشید و بی توجه به حرف های اویی که در کلمه به کلمه اش منظوری نهفته بود ، اینبار حرفش را دستوری بیان کرد :

 

 

 

ـ بلند شو عزیزم …….. گفتم می خوام آهنگ بعدی رو با تو برقصم نه با کس دیگه ای .

 

 

 

گندم حرصی تر از قبل دستانش را میان سینه اش درهم جمع کرد و دست به سینه شده به پشتی مبل تکیه داد ………… به هیچ وجه حاضر به کوتاه آمدن نبود .

 

 

 

ـ گفتم که ، من همراه خوبی برای رقص با شما نیستم …….. بهتره برید با همون همراه قبلیتون برقصید . لذتشم بیشتره .

 

 

 

یزدان عصبی دندان بر هم فشرد و خم شد و بازوی گندم را گرفت و با خشونتی کاملاً محسوسانه از این نافرمانی که او در مقابل چشمان دیگران نشان می داد ، او را به سمت خودش بالا کشید و از روی مبل بلندش کرد .

 

 

 

 

عصبی و پر از خشم ، در صورتش غرید :

 

 

 

ـ من عادت ندارم یک حرف و دوبار بزنم دختر جون ………….. این و یکبار قبلاً هم بهت اخطارش و داده بودم .

 

 

 

گندم هم خشمگین بود …………. او هم دل شکسته و پر از حرص بود .

 

 

 

ـ اینبار قراره من و به کی عرضه کنی ؟

 

 

 

چشمان سیاه یزدان سرتا پا آتش شد و شعله هایش بالا رفت و زبانه هایش دامن گندم گستاخ شده را هم گرفت …………… بی نهایت دلش می خواست بخاطر این جمله ای که از دهان گندم خارج شده بود ، یک سیلی جانانه او را مهمان کند ………….. سیلی که زنگ آن حالا حالاها از گوشش خارج نشود .

 

 

 

گندم چیزی را مقابل چشمان دیگران بیان کرده بود که راه را برای آرام ماندن یزدان غیر ممکن تر از قبل می نمود .

 

 

 

کتی با نگاهی برق افتاده و موشکافانه ، انگار که به موش آزمایشگاهی اش نگاه می کند ، گندم مقابلش را برانداز کرد …………… هر ثانیه ای که می گذشت بیشتر به این موضوع پی می برد که گندم همان کیس خاص رویایی اوست ………….. او عاشق رام کردن دختران یاغی دور و اطرافش بود .

 

 

 

ـ من تو رو به هر کسی که دلم بخواد عرضه که هیچ ، هدیه هم میدم .

 

 

 

قلب گندم میان سینه اش فشرده شد و لحظه ای بعد فرو ریختن چیزی را میان سینه اش حس کرد ………….. تنها با چشمانی مات شده و ناباور همچون عروسک های چینی پشت ویترین مغازه ها به مرد خشمگین رو به رویش نگاه کرد .

 

 

 

جان از قلبش ؟ از روحش ؟ یا از دست و پاهایش خارج شد که حس کرد زانوانش هر لحظه امکان دارد خم شود و تن سنگین شده اش بر روی زمین و مقابل دیدگاه همه ، واژگون شود .

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 6

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان الماس pdf از شراره

  خلاصه رمان :     دختری از جنس شیشه، اما به ظاهر چون کوه…دختری با قلبی شکننده و کوچک، اما به ظاهر چون آسمانی پهناور…دختری با گذشته‌ای پر از مهتاب تنهایی، اما با ظاهر سرشار از آفتاب روشنایی…الماس سرگذشت یه دختره، از اون دسته‌ای که اغلب با کمترین توجه از کنارشون رد می‌شیم، از اون دسته‌ای که همه آرزو

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شوهر هیولا جلد دوم به صورت pdf کامل از کیانا بهمن زاد

    #گناهکاران_ابدی ( #جلداول) #شوهر_هیولا ( #جلددوم )       خلاصه  رمان:   من گناهکارم، تو گناهکاری، همه ما به نوبه خود در این گناه، گناهکاریم من بدم، تو بدی، همه ما بد بودیم تا گناهکار باشیم، تا گناهکار بمانیم، تا ابد ‌و کلمات ناقص میمانند چون من جفا دیدم تو کینه به دل گرفتی و او انتقام

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ردپای آرامش به صورت pdf کامل از الهام صفری ( الف _ صاد )

  خلاصه رمان:     سوهان را آهسته و با دقت روی ناخن‌های نیکی حرکت داد و لاک سرمه‌ایش را پاک ‌کرد. نیکی مثل همیشه مشغول پرحرفی بود. موضوع صحبتش هم چیزی جز رابطه‌اش با بابک نبود. امروز از آن روزهایی بود که دلش حسابی پر بود. شاکی و پر اخم داشت غر می‌زد: “بعد از یه سال و خرده‌ای

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان تقاص یک رؤیا

    خلاصه رمان:   ابریشم دختر سرهنگ راد توسط گرگ بزرگترین خلافکار جنوب کشور دزدیده میشه و به عمارتش برده میشه درهان (گرگ) دلبسته ابریشمی میشه که دختر بزرگترین دشمنه و مجبورش میکنه باهاش ازدواج کنه باورود ابریشم به عمارت گرگ رازهایی فاش میشه که… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان آبان سرد

    خلاصه رمان :   میان تلخی یک حقیقت دست پا میزدم و فریادرسی نبود. دستی نبود مرا از این برهوت بی نام و نشان نجات دهد. کسی نبود محکم توی صورتم بکوبد و مرا از این کابوس تلخ و شوم بیدار کند! چیزی مثل بختک روی سینه ام افتاده بود و انگار کسی با تمام قدرتش دستهایش را

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان قرار ما پشت شالیزار
دانلود رمان قرار ما پشت شالیزار به صورت pdf کامل از فرناز نخعی

    خلاصه رمان قرار ما پشت شالیزار :   تابان دخت با ناپدید شدن مادر و نامزدش متوجه میشه نامزدش بصورت غیابی طلاقش داده و در این بین عموش و برادر بزرگترش که قیم اون هستند تابان را مجبور به ازدواج با بهادر پسر عموش میکنند چند روز قبل از ازدواج تابان با پیدا کردن نامه ای رمزالود از

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
9 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
خواننده رمان
خواننده رمان
1 سال قبل

چرا نظر مخاطبین براتون اهمیت نداره یا پارتا رو طولانی کنین یا هر روز پارت بدین

رضا
رضا
پاسخ به  خواننده رمان
1 سال قبل

خب بی شعور بودن ک دلیل نداره تالان هزار بار بهش گفتیم ولی دریغ از اینکه ی جواب کوتاه بده

black girl
black girl
1 سال قبل

فک کنم چون زده کنی موشکافانه به گندم نگاه می کرد یزدان اینو گفت

آخرین ویرایش 1 سال قبل توسط black girl z
زعرا
زعرا
پاسخ به  black girl
1 سال قبل

تو اینجام که هستی تو رمان دلارای هم نظر میزاری

black girl
black girl
پاسخ به  زعرا
1 سال قبل

من همه جا هستم😂
دلارای، ماتیک، گلادیاتور، رزهای وحشی، هامین، تارگت،حورا و…

باروون
باروون
پاسخ به  black girl
1 سال قبل

چند سالته اهل کجایی و شغلت چیه؟!مجرد یا متاهلی؟!

black girl
black girl
پاسخ به  باروون
1 سال قبل

17سالمه تهرانم
سال بعد کنکور میدم و طبیعتاً مجردم و شغل ندارم(ツ)⁩🚶🏼‍♀️
چطور؟

زعرا
زعرا
پاسخ به  black girl
1 سال قبل

چند سالته اهل کجایی و شغلت چیه؟!مجرد یا متاهلی

Mahsa
Mahsa
1 سال قبل

چه مسخره
ریدی به داستان
هی م بدتر داری گند میزنی بهش

دسته‌ها
9
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x