سهم من از تو
دلتنگی بی پایانیست
که روزها دیوانه ام می کند
شب ها شاعر…..
دوستای قشنگم آنی جون عزیزم و عارفه جووون تولدتون مبارک
آرزوهاتون خاطره شن….♥️♥️♥️♥️♥️♥️
به این رمان امتیاز بدهید
روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!
میانگین امتیاز 0 / 5. شمارش آرا 0
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
فاطمه من الان ملحق شدم بهتون🥺☹😅
سلااااااام عزیزم خوش اومدی
خودافیظ
فعلا
برام دعا کنید بتونم تقلب کنم😂😂
نیستم
بلد
هیچی هم
بدم
امتحان
میرم
دارم
عررررر
من از این شهر حسود…. بیزارم
😂😂😂
بعضی وقتا لازمه مثله دیوونه ها با خودت حرف بزنی…
حتما اونا میدونن ک چقد خوبه ک با خودشون حرف میزنن…
ببین من اینم،
مغرور
مهربون
دلسوز حالا تو مغروری منو بذار ب پای این ک خودمو میگیرم
ولی من میذارم پای عزت نفسم…
منی ک بمیرم از تنهایی از بی کسی نمیرم پیش عوضیای مث تو مغرور نیستم که من عزت نفس دارم من منت نمیخام
اونی ک پشت سرم زر میزنی جرعتشو داری منو دیدی تو روم بگی.؟
و گرنه ب قول ی بزرگی :حرف های ک پشت سرتان میزنند همان ب پشت سرتان تعلق دارد!
هیییی دنیا….
خوشی هایت مال خودت و ارزونی خودت… فقط آدمای عوضی تو از من بکش بیرون….
بزن ب چاک…
بعضی وقتا انقد از دنیا و آدماش بیزار میشم، دوس دارم ی قبر بکنم بخابم توش…
ولی ی چیزی نمیذاره…
چرا این همه بدی،
چرا این همه تهمت،
چرا حسودی،
چرا دروغ،
چرا دو رویی،،،،، وای که من چقدرررر بیزارم از دو رویی… منی ک دارم با صداقت باهات حرف میزنم منی ک دارم با جون دل ازت پذیرایی میکنم منی ک تو سختیت بودم، چرا تو روم میخندی پشت سرم بدمو میگی…
اینجا اومدم… واس خودم دردُدل میکنم..