دلبران دل می برند
اما تو جانم میبری….
به این رمان امتیاز بدهید
روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!
میانگین امتیاز 0 / 5. شمارش آرا 0
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
دلبران دل می برند
اما تو جانم میبری….
به این رمان امتیاز بدهید
روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!
میانگین امتیاز 0 / 5. شمارش آرا 0
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
خلاصه رمان دنیای بعد از تو : _سوگل …پیس …پیس …سوگل برگشت و نگاه غرانش رو بهم دوخت از رو نرفتم : _سوال ۳ اخمهای درهمش نشون می داد خبری از رسوندن سوال ۳ نیست … مثل همیشه گدا بود …خاک تو سر خرخونش …. پشت چشم نازک شده اش زیاد دلم شد و زیر لب غریدم
خلاصه رمان: فلورا صدر، مهندس رشته ی گیاه پزشکی در سن نوجوونی، شیفته ی دوست برادرش می شه. عشقی یک طرفه که با مهاجرت اون مرد ناکام می مونه و فلورا، فقط به خاطر مهرش به اون پسر، همون رشته ای رو توی کنکور انتخاب می کنه که ونداد آژند از اون رشته فارغ التحصیل شده بود. حالا
خلاصه رمان: حنانه که حاصل صیغه ی مریم با عطا است تا بیست و چند سال از داشتن پدر محروم بوده و پدرش را مقصر این دوری می داند. او به خاطر مشکل مالی، مجبور به اجاره رحم خود به نازنین دخترخوانده عطا و کیامرد میشود. این در حالی است که کیامرد از این ماجرا و دختر عطا
خلاصه رمان: نگاهش با دقت بیشتری روی کارتهای در دستش سیر کرد. دور آخر بود و سرنوشت بازی مشخص میشد. صدای بلند موزیک فضا را پر کرده بود و هیاهو و سروصدا بیداد میکرد. با وجود فضای نیمهتاریک آنجا و نورچراغهایی که مدام رنگ عوض میکردند، لامپ بالای میز، نور نسبتاً ثابتی برای افراد دور میز فراهم کرده
دانلود رمان ازدواج با مرد مغرور خلاصه: دختر قصه ی ما که از کودکی والدینش را از دست داده به الجبار با مردی مغرور، ترشو و بد اخلاق در سن کم ازدواج می کند و مجبور به تحمل سختی های زیاد می شود. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال
خلاصه رمان : صدای هلهله و فریاد می آمد.گویی یک نفر عمدا میخواست صدایش را به گوش شخص یا اشخاصی برساند. صدای سرنا و دهل شیشه ها را به لرزه درآورده بود و مردان پای¬کوبان فریاد .شادی سر داده بودند من ترسیده و آشفته میان اتاق نیمه تاریکی روی یک صندلی زهوار دررفته در خودم مچاله
فاطی چرا چت روم نمیزنی؟😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢
زدم 😢
بچه ها کی خونش تو شیرازه مهمون نمیخواد 😂😂😌
مهمون حبیب خداست ولی تو مزاحمی ن مراحم 😂
اونی ک گفته بود ساعت ده حاضری بزنید نمره ریاضی میده
حاضــــــــــــــــــــــــــــر
جان مادرت بیا بده من نمره ریاضیم ۱۹ شده ۱۷ داده کثافت
نکه خر خونم اینم با هزار تقلب برگه جواب ها کش رفتم تا تونستم بگیرم حالا ۲ نمره نداده چ کارها ک نکردم 🤣
مثل این اسکلا از پله شیشم خودمو انداختم پایین فقد دستم درد گرفت
پ چی من جرعت این کارا داشتم معلممون و مینداختم ن خودمو 🤣
امیرعلی
امیرعلی
38 دقیقه قبل
اون امیرعلی توی کامنتا زیر رمان دلارای من نیستم
فقط محض اطلاع گفتم که اشتب نشه
پاسخ
قشنگگگگ معلوم بود تو نیستی
از اولش من فهمیدم
میدونی چرا؟
چون یه پسر واس یه رمان انقدر حرص و جوش نمیخوره 😂💔
یکی بره چت روم بزنه اگه فاطی نیس ازاده تو بزن
بیشعور خاهر سکینه جواب نمیده😐😂🔪🔪🔪🔪👡👡👠👠
1k🤩🤩🤩🥳🥳🥳🥳
ی تنه داری چت روم و میبری بالا ها نکن شلوغ کاری نکن ب خدا خسته شدم رفتم پایین جواب بدم گناه دالم خو 🥺🤣
اصلا ام گناه ندارم ولش 🫠😂
🤣🤣🤣🤣🤣🤣خودمم مخالفم ولی دیدم یکم دیگه مونده 😪🤣
خسته نباشی دلاور خداقوت پهلوان
مرسیییییی
🌻🌻🌻
🤕🤕🤕🤕
🤩🤩🤩🤩
برادر حسن چند سالته؟
ای وای حسن روت نظر داره بدبخت شدی
😪😪😪
😐😐😐😐
🙂🙂🙂
حالا دووو
حالا یک
بیاین پرش کنییممممممم🤣🤣
❤️❤️❤️❤️
❣️❣️❣️❣️
💜💜💜💜