رمان تارگت پارت ۴۰۸

تارگت:

🎯🎲🎯🎲🎯🎲🎯

 

#تارگت

 

 

 

 

 

سرم و با کلافگی به چپ و راست تکون دادم..

– نمی فهمم.. نمی فهمم چی می گی!

 

ماشین و کشید کنار و نگه داشت.. کمربندش و باز کرد و کامل به سمتم چرخید و توضیح داد:

 

– تو الآن یه قدم ازش جلوتری..

همین چند دقیقه پیش دستش و پیشت رو کردم و بهت فهموندم که هنوز به اندازه قبل روت حساسه و نتونسته تو رو از فکر و قلبش بیرون کنه.. درسته؟

 

– خب؟

 

– ولی اون هنوز نتونسته این و درباره ات بفهمه.. مگه این که خودت چیزی رو لو داده باشی!

 

– چی و لو داده باشم؟

 

– این که هنوز دوستش داری!

 

حرفش مثل یه شوکر تنم و چند ثانیه لرزوند و طبق معمول سریع نگاهم و ازش گرفتم تا پی به حال اصلیم نبره و فقط صدام و بشنوه:

 

– من هیچی رو لو ندادم.. هر بار که حرف زدیم.. مستقیم و غیر مستقیم بهش فهموندم دلم رفتن همیشگیش و می خواد..

 

نفسی گرفتم و تمام سعی ام و کردم تا صدام کوچکترین لرزشی نداشته باشه وقتی گفتم:

 

– هیچ.. هیچ دوست داشتنی هم این وسط نیست که بترسم.. یه وقت میران ازش با خبر بشه!

 

سکوت امیرعلی باعث شد سرم و بلند کنم و دیدم که داره با یه لبخند یه وری و چشمایی که می گفت یه کلمه از حرفامم باور نکرده.. نگاهم می کنه..

 

خودم و آماده کرده بودم تا اگه بازم خواست پای حرفش وایسته.. با دلایل محکم تری بهش بفهمونم که این فکر از ریشه غلطه.. ولی فقط گفت:

 

– باشه.. اصلاً این جوری بهترم هست.. میران زودتر باور می کنه و.. دست از سر زندگیت برمی داره. منتها تو باید این دستپاچگی رو از خودت دور کنی و وقتی می بینیش.. به خودت مسلط تر باشی.. تا بتونی در برابر کارا و نقشه هاش.. مقابله به مثل کنی!

 

مکثی کرد و با جدیت بیشتری ادامه داد:

 

– توی این راهم.. رو کمک من حساب کن. همون نگاه خیره میران به من.. یه جور نقطه ضعف بود که باید ازش استفاده کنی.. حتی اگه لازم باشه.. باید نقش بازی کنی و پیازداغ آشت و بیشتر کنی.. تا زودتر پی به هدفش ببری و تکلیف زندگیت روشن بشه!

 

 

🎯🎲🎯🎲🎯🎲🎯

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 7

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان زمستان ابدی به صورت pdf کامل از کوثر شاهینی فر

    خلاصه رمان:     با دندوناش لبمو فشار میده … لب پایینیم رو .. اونو می ِکشه و من کشیده شدنش رو ، هم می بینم ، هم حس می کنم … دردم میاد … اما می خندم… با مشت به کتفش می کوبم .. وقتی دندوناش رو شل میکنه ، لبام به حالت عادی برمی گردن و

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شهر زیبا pdf از دریا دلنواز

  خلاصه رمان:       به قسمت اعتقاد دارید؟ من نداشتم… هیچوقت نداشتم …ولی شاید قسمت بود که با بزرگترین ترس زندگیم رو به رو بشم…ترس دوباره دیدن کسی که فراموشش کرده بودم …آره من سخت ترین کار دنیا رو انجام داده بودم… کسی رو فراموش کرده بودم که اسمش قسم راستم بود… کسی که خودش اومده بود تو

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شاه ماهی pdf از ساغر جلالی

  خلاصه رمان :     حاصل یک شب هوس مردی قدرتمند و تجاوز به خدمتکاری بی گناه   دختری شد به نام « ماهی» که تمام زندگی اش با نفرت لقب حروم زاده رو به دوش کشیده   سردار آقازاده ای سرد و خشنی که آوازه هنرهایش در تخت سراسر تهران رو پر کرده بود…   در آخر سر

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دلیار
دانلود رمان دلیار به صورت pdf کامل از mahsoo

      خلاصه رمان دلیار :   دلیار دختری که پدرش را از دست داده مدتی پیش عموش که پسری را به فرزندی قبول کرده زندگی می کنه پسری زورگو وشکاک ..حالا بین این دو نفر اتفاقاتی میوفته که باعث…   پایان خوش   به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان کنعان pdf از دریا دلنواز

  خلاصه رمان:       داستان دختری 24 ساله که طراح کاشی است و با پدر خوانده اش تنها زندگی می کند و در پی کار سرانجام در کارخانه تولید کاشی کنعان استخدام می شود و با فرهام زند، طراح دیگر کارخانه همکار و … به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
رمان شهر بازي
رمان شهر بازي

  دانلود رمان شهر بازي   خلاصه: این دنیا مثله شهربازی میمونه یه عده وارد بازی میشن و یه عده بازی ها رو هدایت میکنن یه عده هم بازی های جدید طراحی میکنن، این میون یه عده بازی می خورن و حالشون بد میشه و یه عده سرخوش از هیجانات کاذبی که بهشون دست داده بلند بلند می خندن و

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
2 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
رهگذر
رهگذر
1 سال قبل

یعنی از اینجا داری از پارتای ذخیره استفاده می کنی ؟

مریم
مریم
1 سال قبل

وای یعنی پارت ها تا اینجا تموم شد؟

دسته‌ها
2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x