تا به خودم بیایم رفته بود، فرار کرد…

نفس عمیقی کشیدم تا آتش تنم را خاموش کنم، دلم تنگ هم آغوشی بود اما خب، عقلم نهیب میزد، تصور اینکه اگر در آغوشش باشم و در ذهنم کس دیگری را با او تجسم کنم آزارم میداد.

 

رفتارها و حقارت‌های آن خانه روی همه‌ی خلقیاتم تاثیر داشت.

دست روی شکمم گذاشتم و لب زدم:

 

_ دخترکم…بابات برگشته…برگشته که بابا بشه، شاید من نخوامش، دوسش دارما…اما نمیخوامش، نمیتونم داشته باشمش، نمیتونم با کسی باشم که زنشو نخواست…حالا که برگشته، میتونم ببینم که پدر خوبی میشه…میبینم که از عهده‌ی بابا شدن برمیاد، خوش بحالت گلبرگ مامان…باباتو داری، مامانتو داری، کنارتیم…اما کاش هیچوقت نخوای که ما کنار هم باشیم!

 

 

ناهار خورده شد، برخلاف روزهای پیش، اینبار خودش سفره چید برای هردویمان، روی اپن قدیمی خاله حلیمه، برایم صندلی هم گذاشت اما خودش سر پا ماند، صندلی نبود، مهم هم نبود!

 

مشغول خوردن که شدم دیدم او هم مشغول شد، اینبار چیزی نگفتم، شاید تاثیر کاری بود که قبل از رفتنش کرد اما هنوز هم جایز نبود نزدیکم شود، همسرم است، محرمم!

 

اما عقل نهیب میزند، هشدار میدهد نزدیکی به این مرد، در اوج حماقتم شد دلیل بارداری!

کسی که سه سال برای بچه‌دار شدن با او تلاش کردم، آخر زمانی که خیانت کرد و با هوس و میل تنش نزدیکم شد، باردار شدم.

 

خاطره‌ی خوشی از آخرین هم‌خوابیمان نداشتم، و دلم نمیخواست دوباره تکرار شود.

 

_ چیزی نمیخوای؟

 

سر تکان دادم و قاشق دیگری به دهان بردم:

_ این محمد…زن و بچه نداره؟ قیافش بزرگ میزنه!

 

پوزخندی زدم، روزگار پیرش کرده بود وگرنه که سنی نداشت:

 

_ داشت، فوت شد!

 

_ خدا رحمتش کنه!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز ۴.۳ / ۵. شمارش آرا ۱۹۰

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
رمان فرار دردسر ساز
رمان فرار دردسر ساز

  دانلود رمان فرار دردسر ساز   خلاصه : در مورد دختری که پدرش اونو مجبور به ازدواج با پسر عموش میکنه و دختر داستان ما هم که تحمل شنیدن حرف زور نداره و از پسر عموشم متنفره ,فرار میکنه. اونم کی !!؟؟؟ درست شب عروسیش ! و به خونه ای پناه میاره که…   به این رمان امتیاز بدهید

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان مگس

    خلاصه رمان:         یه پسر نابغه شیطون داریم به اسم ساتیار،طبق محاسباتش از طریق فرمول هاش به این نتیجه رسیده که پانیذ دختر دست و پا چلفتی دانشگاه مخرج مشترکش باهاش میشه: «بی نهایت» در نتیجه پانیذ باید مال اون باشه. اولش به زور وسط دانشگاه ماچش می کنه تا نامزد دختره رو دک کنه.

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان میراث هوس به صورت pdf کامل از مهین عبدی

          خلاصه رمان:     تصمیمم را گرفته بودم! پشتش ایستادم و دستانم دور سینه‌های برجسته و عضلانیِ مردانه‌اش قلاب شد. انگشتانم سینه‌هایش را لمس کردند و یک طرف صورتم را میان دو کتفش گذاشتم! بازی را شروع کرده بودم! خیلی وقت پیش! از همان موقع که فهمیدم این پسر با کسی رابطه داشته که…! باورش

جهت دانلود کلیک کنید
رمان دختران ربوده شده
دانلود رمان دختران ربوده شده به صورت pdf کامل از کیانا بهمن زاده

      خلاصه رمان دختران ربوده شده :   مردی متولد شده با بیماری “الکسی تایمیا” و دختری آسیب دیده از جامعه کثیف اطرافش، چه ترکیبی خواهند شد برای یه برده داری و اطاعت جاودانه ابدی. در گوشه دیگر مردی تاجر دختران فراری و دختران دزدیده شده و برده هایی که از روی اجبار یا حتی از روی اختیار همگی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان کد آبی از مهدیه افشار

    خلاصه رمان :         همه می‌گن بزرگترین و مخ ترین دکتر تهرون؛ ولی من می‌گم دیوث ترین و دخترباز ترین پسر تهرون! روزبه سرمد یه پسر سی و چند ساله‌ی عوضی نخبه‌س که تقریباً تمام پرسنل بیمارستان خصوصیش؛ از زن و مرد گرفته تو کَفِش تاید شدن ::::)))))     به این رمان امتیاز بدهید

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان طلاهای این شهر ارزانند از shazde_kochool

    خلاصه رمان :     یه مرد هفتادساله پولداربه اسم زرنگارکه دوتا پسر و دوتا دختر داره. دختردومش”کیمیا ” مجرده که عاشق استادنخبه دانشگاهشون به نام طاهاست.کیمیا قراره با برادر شوهر خواهرش به اسم نامدار ازدواج کنه ولی با طاها فرار می کنه واز ایران میره.زرنگار هم در عوض خواهر هفده ساله طاها به اسم طلا راکه خودش

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Baran
Baran
8 روز قبل

🤨 🤨 🤨 🤨

دسته‌ها
1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x