رمان دونی

 

 

 

 

 

از فشار عضوش به بدنم ناله کردم و صدایم را با دستش خفه کرد، قبلا حرف میزد…

میان رابطه حرف میزد و اینبار فقط سکوت کرده بود، تغییر کرده بود؟

 

رانم را چنگ انداخت، کمرش را از درد چنگ زدم…خیلی وقت بود رابطه نداشتیم، شاید طبیعی بود این درد…یا شاید هم بخاطر عمل کیستی بود که داشتم، اما هرچه که بود، نمیتوانست میلم را سرکوب کند…

 

قباد اینجا بود، عزیزم بود، کسی که زندگی‌ام در او خلاصه میشد و چرا من نمیخواستم حرف عقلم را گوش دهم؟

 

ناله‌اش را کنار گوشم شنیدم و شل شدن بدنش روی تنم…

نفس نفس میزدیم و خسته بودیم، کنارم دراز کشید و چشم بست…

 

باز هم برخلاف عقلم در میان بازوهایش چپیدم و اغوشش را از خودم پر کردم…خوابش برد و دلم چقدر برای این چهره‌ی معصوم در خواب تنگ بود…

 

لبخندی کمرنگ به لب زدم و سر روی بازویش گذاشته چشم بستم…

چشم بستم و کاش ان شب بیدار نمیشدم تا نبینم، چیزی را که دیدم!

کاش میمردم و نمیدیدم چگونه تحقیر میشوم…کاش تمام میشدم و هیچوقت او را انگونه بی‌رحم نمیدیدم!

 

 

 

با حس تکان خوردنش از خواب بیدار شدم، چشمانم باز شده خیره نگاهش کردم، کمی گیج جفتمان را نگاه کرد، با دیدن چشمان بازم اخم‌هایش از هم باز شد، دستی به پیشانی‌اش کشید:

 

_ ساعت چنده؟

 

لبخندی زدم و نگاهی به ساعت انداختم:

_ هشت…

 

اخم کرد و نیم خیز شد، دست روی سینه‌اش گذاشتم و روی ارنج بلند شدم، به قصد بوسیدنش… اما سرش را پس کشید!

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3 / 5. شمارش آرا 7

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان ما دیوانه زاده می شویم pdf از یگانه اولادی

  خلاصه رمان :       داستان زندگی طلاست دختری که وقتی هنوز خیلی کوچیکه پدر و مادرش از هم جدا میشن و طلا میمونه و پدرش ، پدری که از عهده بزرگ کردن یه دختر کوچولو بر نمیاد پس طلا مجبوره تا تنهایی هاش رو تو خونه عموی بزرگش پر کنه خونه ای با یه دختر و دو

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان التهاب

    خلاصه رمان :     گلناز، دختری که برای کار وارد یک شرکت ساختمانی می‌شود، اما به‌ واسطهٔ یک کینه و دشمنی، به جرم رابطه با صاحب شرکت کارش به کلانتری می‌کشد…       به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان من به عشق و جزا محکومم pdf از ریحانه

    خلاصه رمان :       یلدا تو دوران دبیرستان تو اوج شادابی و طراوت عاشق یه مرده سیاه‌پوش میشه، دختری که حالا دیپلم گرفته و منتظر خواستگار زودتر از موعدشه، دم در ایستاده که متوجه‌ی مرد سیاه‌پوش وسط پذیرایی خونه‌شون میشه و… شروع هر زندگی شروع یه رمان تازه‌ست. یلدای ما با تمام خامی‌ها و بی‌تجربگی وارد

جهت دانلود کلیک کنید
رمان دل کش
دانلود رمان دل کش به صورت pdf کامل از شادی موسوی

  خلاصه: رمان دل کش : عاشقش بودم! قرار بود عشقم باشه… فکر می کردم اونم منو می خواد… اینطوری نبود! با هدف به من نزدیک شده بود‌…! تموم سرمایه مو دزدید و وقتی به خودم اومدم که بهم خبر دادن با یه مرد دیگه داره فرار می کنه! نمی ذاشتم بره… لب مرز که سهله… اگه لازم بود تا

جهت دانلود کلیک کنید
رمان تژگاه

  دانلود رمان تژگاه خلاصه : داستان زندگی دختری مستقل و مغرور است که برای خون خواهی و انتقام مرگ مادرش وارد شرکت تیموری میشود، برای نابود کردن اسکندر تیموری و برخلاف تصورش رییس آنجا یک مرد میانسال نیست، مرد جذاب و غیرتی داستانمان، معراج مسبب همه اتفاقات گذشته انجاست،پسر اسکندر تیموری،پسر قاتل مادر آرام.. به این رمان امتیاز بدهید

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان زخم روزمره به صورت pdf کامل از صبا معصومی

        خلاصه رمان : این رمان راجب زندگی دختری به نام ثناهست ک باازدست دادن خواهردوقلوش(صنم) واردبخشی برزخ گونه اززندگی میشه.صنم بااینکه ازلحاظ جسمی حضورنداره امادربخش بخش زندگی ثنادخیل هست.ثناشدیدا تحت تاثیر این اتفاق هست وتاحدودی منزوی وناراحت هست وتمام درهای زندگی روبسته میبینه امانقش پررنگ صنم دراحساسات وگذشته ی اوسبب ساز اتفاقاتی میشه و….    

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

19 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
lilo
lilo
10 ماه قبل

خاک تو سرت قباد 🥲 🥲 🥲 🥲 🥲

مریم
مریم
10 ماه قبل

دوستان عزیزم
باور میکنید وقتی خوندم حالت تهوع گرفتم از این همه بی شخصیتی حورا

....
....
10 ماه قبل

واقعا هرکاری میکنم دیگه نمیتون واسش دل بسوزونم
آدم انقد احمق
اخه سست عنصر یکم نگه دار خودتو
بیا اینم نتیجش

Maral
Maral
پاسخ به  ....
10 ماه قبل

دوستای عزیزم..به اینم توجه کنید که حورا توی پرورشگاه بزرگ شده و قباد الان براش همه کسیه که تو دنیا داره…قبلا هیچوقت با هیچکس غیر از قباد طعم خانواده داشتن را نچشیده بوده

....
....
پاسخ به  Maral
10 ماه قبل

حرفت کاملا درست
این وابستگی هم دلیلش همینطوره ک تو میگی
قطعا
اما به نظرم حورا واقعا به یه اراده قوی نیاز داره که بره پشت سرشم نگاه نکنه

fatemenura
fatemenura
10 ماه قبل

احتمالا چند وقت دیگه هم باردار میشه

بانو
بانو
10 ماه قبل

شاید با این کار قباد به خودش بیاد این حورا

fatemenura
fatemenura
10 ماه قبل

.

fatemenura
fatemenura
10 ماه قبل

احتمالا چند وقت دیگه هم باردار میشه احمق خانوم

fatemenura
fatemenura
10 ماه قبل

حتما چند وقت دیگه هم می‌فهمه بارداره

آرام
آرام
10 ماه قبل

وای خدای من ،من دیگه تحمل خوندن این رمان رو ندارم نویسنده چندبار گفتم بازم میگم اگه vip داره لطفا شرایط عضوگیری رو بگو

ناشناس
ناشناس
10 ماه قبل

حقته

کاربر
کاربر
10 ماه قبل

کثافتتتتتت آشغالللل همه مردا بی همه چیزن از همه شون متنفرم برید گم شید خاک تو سر دختری که به خواد به این گرگای روزگار پا بده باید بلد باشیم مث خودشون رفتار کنیم

آدم معمولی
آدم معمولی
10 ماه قبل

آخ قلبم

رمانخون
رمانخون
10 ماه قبل

بمیرم برا دل عاشق و زبون نفهمت

Ana
Ana
10 ماه قبل

براي اولين بار دلم خنك شد از تحقير حورا😏
قلب يه جاهايي خيلي بخواهي باهاش راه بيايي شرافت و غرور واست نميزاره هي ميگ حرف قلبم گوش دادم و عقل بكار نمياد حالا حقته
تحقير شو پس زده شو تا ب خودت بيايي كه بازم بعيد ميدونم

آخرین ویرایش 10 ماه قبل توسط Ana
تارا فرهادی
تارا فرهادی
10 ماه قبل

واقعا حرفی از این همه حقیر بودن حورا نمیمونه😑

مریم
مریم
10 ماه قبل

خفت وخواری حقته زنیکه احمق
منم دیگه دلم برا این بی شخصیت خورد نمیشه

باران
باران
10 ماه قبل

یعنی به معنای واقعی، خاک بر…

دسته‌ها
19
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x