رمان حورا پارت 269 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

وحید به سراغم آمد، با کودکی که در میان ملحفه پیچیده شده بود، ممنونش بودم که من را لایق همچین لطفی دید. اینکه بدون دیده شدن توسط قباد کودکشان را ببینم.

 

موضوع خاله‌نبات را هم بازگو کردم برایش، درواقع گفتم رفیقی قدیمی که نه قباد را میشناسد و نه قباد او را، خبرم کرده و قرار است چیزی مهم بگوید. و ضروریست که قبل از برگشتن او را ببینم.

 

گفت باید موقعیت را جور کند و ببینیم چه میکند. رفت و من چهره‌ی ان موجود کوچک و سرخ با چشمان بسته را تجسم کردم، گفت هردو قل پسرند، خوشحال بود، ذوق داشت این مرد.

 

پدر شدن چه زیبا بود، لحظه‌ای خود را جای آنها گذاشتم، کیمیا مادر شد، چیزی که من هم حسش را میپذیرم، مادر شدن…

وحید اما، پدر شدن را درک نمیکردم تا وقتی دیدمش، لعنتی نگاه از ان موجود کوچک نمی‌گرفت.

 

وقتی با احتیاط، نرم و ارام، با لطافت برخورد میکرد طوری که انگار شکننده‌ترین و گران‌قیمت‌ترین کریستال دنیا باشد، شاید قباد حق داشت…

 

رفتارهایش با خودم را تبرئه نمیکنم اما، حق داشت دلش بخواهد پدر شود، حق داشت بخواهد آن حس شیرین را تجربه کند، به گمانم خودخواهی‌ها و حماقت‌های جفتمان باعث این زندگی فلاکت‌بار شد.

 

آهی کشیدم و به موبایلم خیره شدم، دوباره به سراغ پیامک‌های قباد رفتم، نمیدانم خواندنشان چه سودی داشت، اما اینکه ببینم در نبودم حتی به پیامک دادن برای یک شماره‌ی خاموش روی اورده، دلم را خنک میکرد.

 

زیادی کینه گرفته بودم، دلم داشت از ان حجم زیاد غصه و غم و کینه، ان همه احساس در هم تلنبار شده که تشخیصشان سخت است اما، دریغا که نفرت جزئی از آنها نیست…

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.1 / 5. شمارش آرا 183

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان آوای جنون pdf از نیلوفر رستمی

  خلاصه رمان :       سرگرد اهورا پناهی، مأموری بسیار سرسخت و حرفه‌ای از رسته‌ی اطلاعات، به طور اتفاقی توسط پسرخاله‌اش درگیر پرونده‌ی قتلی می‌شود. او که در این راه اهداف شخصی و انتقام بیست ساله‌اش را هم دنبال می‌کند، به دنبال تحقیقات در رابطه با پرونده، شخص چهارم را پیدا می‌کند و در مسیر قصاص کردن او،

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سونات مهتاب

  خلاصه رمان :         من بامداد الوندم… سی و شش ساله و استاد ادبیات دانشگاه تهران. هفت سال پیش با دختری ازدواج کردم که براش مثل پدر بودم!!!! توی مراسم ازدواجمون اتفاقی میفته که باعث میشه آیدا رو ترک کنم. همه آیدا رو ترک میکنن. ولی من حواسم دورادور جوری که نفهمه، بهش هست. حالا بعد

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان طواف و عشق pdf از اکرم امیدوار

  خلاصه رمان :         داستان درباره مردیه که به سبب حادثه ای عشقی که در ۲۵ سالگی براش رخ داده، تصمیم گرفته هرگز ازدواج نکنه… ولی بعد از ده سال که می خواد مشرف به حج عمره بشه مجبور میشه علی رغم میلش زنی رو… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان عیان به صورت pdf کامل از آذر اول

            خلاصه رمان: -جلوی شوهر قبلیت هم غذای شور گذاشتی که در رفت!؟ بغضم را به سختی قورت می دهم. -ب..ببخشید، مگه شوره؟ ها‌تف در جواب قاشق را محکم روی میز میکوبد. نیشخند ریزی میزند. – نه شیرینه..من مرض دارم می گم شوره     به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ماه صنم از عارفه کشیر

    خلاصه رمان :     داستان دختری به اسم ماه صنم… دختری که درگیر عشق عجیب برادرشِ، ماهان برادر ماه صنم در تلاشِ تا با توران زنی که چندین سال از خودش بزرگ‌تره ازدواج کنه. ماه صنم با این ازدواج به شدت مخالفِ اما بنا به دلایلی تسلیم خواسته‌ی برادرش میشه… روز عقد می‌فهمه تنها مخالف این ازدواج

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان انار از الناز پاکپور

    خلاصه رمان :       خزان عکاس جوانی است در استانه سی و یک سالگی که گذشته سختی رو پشت سر گذاشته دختری که در نوجوانی به دلیل جدایی پدر و مادر ماندن و مراقبت از پدرش که جانباز روحی جنگ بوده رو انتخاب کرده و شاهد انتحار پدرش بوده و از پسر عمویی که عاشقانه دوستش

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
حنا
حنا
2 ماه قبل

به گمانت؟
نه عزیزم به طور قطع هر جفتتون بچه بودین و بلد نبودین این همه مدت حرص ما رو دراوردین که بعدش به گمانم برسه؟

دسته‌ها
1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x