خلاصه رمان :
رمان روایت گر زندگی مردی است که ندانسته و ناخواسته، خطا می کند، خطاهایی جبران ناپذیر که شاید هیچ وقت، مستحق بخششی نباشد! افکارمسمومی که زندگی پاک دختری را به بازی می گیرد، تا گذشته موهوم و نکبت بار خود را با انتقام از او تلافی کند و آتش این خشم و انتقام، شروعی می شود برای نزدیکی این دو فرد به یکدیگر، دخترک اسیر دستان مرد می شود و زندگی پنهانی شکل می گیرد…..
دانلود رمان رویای قاصدک خلاصه : عشق آتشین و نابی که منجر به جدایی شد و حالا سرنوشت بعد از دوازده سال دوباره مقابل هم قرارشون میده در حالی که احساسات گذشته هنوز فراموش نشده!!!تقابل جذاب و دیدنی دو عشق قدیمی…ایلدا دکترای معماری و استاد دانشگاه موفق و زیبایی که قسم خورده هرگز دیگه به عشق شانس دوباره ای
خلاصه رمان : روایت یه دلدادگی شیرین از نوع دخترعمو و پسرعمو. راهی پر از فراز و نشیب برای وصال دو عاشق. چشمانم دو دو می‌زند.. این همان وفایِ من است که چنبره زده است دور علی‌ِ من؟ وفایی که از او انتظار وفا داشته‌ام، حالا شده است مگسی گرد شیرینی‌ام… او که می‌دانست گذران شب و
خلاصه رمان: شیوا دختری که برای درس خوندن از جنوب به تهران اومده و چندوقتی رو مهمون خونه‌ی عمه‌اش شده… عمه‌ای که با سن کمش با مرد بزرگتر و پولدارتر از خودش ازدواج کرده که یه پسر بزرگ هم داره…. آرتا و شیوا دشمن های خونی همه‌ان تا جایی که شیوا به خاطر گندی که
خلاصه رمان گرایلی : کاپیتان دلان گرایلی، دختری خانزاده که ناچار می‌شود بين انتخاب جان برادر و عشق، ارتباط خود را با پاشا مهراز تمام کند. به هر حال پاشا از دلان دست نمی‌کشد و در این بین خاندان گرایلی بخاطر مسئله کهنه نشده‌ی خونبس، دچار تحولی شگرف می‌شود. به این رمان امتیاز بدهید
خلاصه رمان علاقه پنهان : ★رستا★ توی اتاقم نشسته بودمو داشتم پرونده مواد مخدرو مطالعه میکردم . صدای در اتاق بلند شد،پرونده رو بستم و گفتم:بفرمایید سرباز اومد داخل و گفت:جناب سروان،اقای افخمی . گفتن همگی تو سالن جمع شن . خندیدمو گفتم:باشه الان میرم سرباز رفت بیرون و چادرمو از روی چوب لباسی برداشتمو از اتاق
خلاصه رمان : رفتن مرصاد همان و شکستن باورها و قلب ترمه همان. تار و پودش را از هم گسسته می دید. آوارهای تاریک روی سرش سنگینی می کردند. “هیچ” در دست نداشت. هنوز نه پدرش او را بخشیده و نه درسش تمام شده که مستقل شود. نازخاتون چشم از رفتن پسرش گرفت و به ترمه
