رز مـشــــــکـــیـ چـشـمانتــ پارت 3 - رمان دونی

رز مـشــــــکـــیـ چـشـمانتــ پارت 3

 

 

با هم از اتاق رفتیم بیرون و در برابر چشمام های منتظر پدر هامون گفتیم که به تفاهم رسیدیم .

قلبم بیقراری میکرد در برابر آینده ای نامعلوم . از طرفی نمیتونستم اینجا بپوسم و اون مردتیکه رو تحمل کنم و از طرفی هم این ازدواج بی سر و ته

در واقع بین بد و بدتر ، بد رو انتخاب کردم .

رو تختم دراز کشیدم و به نقطه از نا معلوم رو سقف خیره شدم ، مادری نبود که بخواد آرومم کنه ، فقط عکسش بود .‌

فقط پدری داشتم که خوشحال بود منو انداخته به یه آدم پولدار و خودش به یه نون و نوایی رسیده .

 

ـ………………………..

 

امروز صبح بهراد اومد دنبالم واسه دادن آزمایش .

به شدت مغروره و مطمئنم به مشکل بر میخوریم .

خیلی زود عصبانی میشه و البته اینو از رانندش شنیدم .

 

– رسیدیم پیاده شو

 

از لحن دستوریش اصلا خوشم نیومد

رفتیم داخل ، بهراد آستین هاشو داد بالا .

منم همین طور .

دیدم داره با تعجب نگام میکنه :

 

چقد سفیدی ، من فک کردم به صورتت پنکیک میزنی که اینجوریه

 

– آره ، پوستم زیادی سفیده .

 

آها

 

زنه اومد ازم خون بگیره :

 

دخترم احتمالا کم خونی داری درستع؟

 

– آره متاسفانه

 

خب ببین ممکنه بعد از اینکه ازت خون بگیرم ، حالت بد بشه این طبیعیه .

– اوکی مشکلی نیس .

 

بعد از اینکه ازمون خون گرفت از جام بلند شدم که سرم گیج رفت و بازوی بهراد رو چنگ زدم :

 

– چت شد تیدا

 

 

هی .. هیچی خوبم ..

 

 

اومدم قدم بعدی رو بردارم که نزدیک بود چادرم گیر کنه تو پام

صدای عصبی بهراد بلند شد :

 

 

اگه اون قنداق رو‌ دور خودت نبندی میتونی عین آدم راه بری

 

– چادرم ، خط قرمزمه .

 

 

پوزخندی زد :

احیانا از دوره ی قاجار تشریف نیاوردی ؟

آخه میدونی تو این قرن دیگه کسی از این چیزا استفاده نمیکنه

زنا دیگه یاد گرفتن حقشونو بگیرن ‌

 

 

– هر آدم عاقلی این رو میدونه که تنها استفاده ی بی حجابی رو‌ آقایون میبرن نه خانوم ها

 

 

اصلا بگو ببینم تو چجور ایرانی هستی که از چیزی که عرب ها بهت تحمیل کردن استفاده میکنی ؟

 

– حجاب مختص اعراب نبوده

تو همه ی ادیان حتی یهود هم حجاب وجود داشته

 

اصن تو که این همه از ایران و تاریخمون میگی ، هیچ‌ میدونی

تا همین چند سال قبل از اسلام زن ها حق نداشتن از خونه بیرون بیان ؟

بعد از ازدواج حتی حق دیدن پدر و برادر خودشون رو هم نداشتن .

این چه جور ارزش و احترامیه ؟

 

کمی نگاهم کرد و مشخص بود چیزی واسه گفتن نداره

ماشین رو روشن کرد ولی این مسیری که میرفت ، مسیر خونه نبود .

با تعجب گفتم :

 

چرا نمیری خونه

 

– چون دلم نمیخواد

 

این چه طرز صحبت کردنه ؟

– هه ، تو هم آدم شدی واس من ؟

یادت نره من .. تو رو .. خریدممم

تو مال منی ، پس هر غلطی هم بخوام میتونم بکنم .

 

چته تو ، چرا رم میکنی ؟

 

کلمه ی بعدی با سوختن نصف صورتم ، تو دهنم ماسید

با بهت و نا باوری نگاش میکردم

 

نویسنده : ترنج

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 2.6 / 5. شمارش آرا 5

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان عبور از غبار pdf از نیلا

  خلاصه رمان :           گاهی وقتها اون چیزایی رو ازدست می دیم که همیشه کنارمون بوده وگاهی هم ساده ساده خودمونو درگیر چیزایی میکنیم که اصلا ارزششو ندارن وبودونبودشون توزندگی به چشم نمیان . وچه خوب بودکه قبل از نابودشدنمون توی گرداب زندگی می فهمیدیم که داریم چیاروازدست می دیم و چه چیزایی را بدست

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان با هم در پاریس

  خلاصه رمان:     داستانی رنگی. اما نه آبی و صورتی و… قصه ای سراسر از سیاهی وسفیدی. پسری که اسم و رسمش مخفیه و لقبش رباته. داستانی که از بوی خونی که در گذشته اتفاق افتاده؛ سر چشمه می گیره. پسری که اومده تا عاشق کنه.اومده تا پیروز شه و ببره. دختری که سر گرم دنیای عجیب خودشه.

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان آخرین چهارشنبه سال pdf از م_عصایی

  خلاصه رمان :       دختری که با عشقی ممنوعه تا آستانه خودکشی هم پیش میرود ،خانواده ای آشفته و پدری که با اشتباهی در گذشته آینده بچه های خود را تحت تاثیر قرار داده ،مستانه با التماس مادرش از خودکشی منصرف میشود و پس از پشت سر گذاشتن ماجراهائی عجیب عشق واقعی خود را پیدا میکند ….

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان رز سفید _ رز سیاه به صورت pdf کامل از ترانه بانو

  خلاصه رمان:   سوئیچ چرخوندم و با این حرکت موتور خاموش شد. دست چپمو بالا اوردم و یه نگاه به ساعتم انداختم. همین که دستمو پایین اوردم صدای بازشدن در بزرگ مدرسه شون به گوشم رسید. وکمتر از چندثانیه جمعیت حجیمی از دختران سورمه ای پوش بیرون ریختند. سنگینی نگاه هایی رو روی خودم حس می کردم که هراز

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نیل به صورت pdf کامل از فاطمه خاوریان ( سایه )

    خلاصه رمان:     بهرام نامی در حالی که داره برای آخرین نفساش با سرطان میجنگه به دنبال حلالیت دانیار مشرقی میگرده دانیاری که با ندونم کاری بهرام نامی پدر نیلا عشق و همسر آینده اش پدر و مادرشو از دست داده و بعد نیلا رو هم رونده نیلا که نمی‌خواست پدر و مادرش غم ترک شدن اون

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان اوژن pdf از مهدیه شکری

    خلاصه رمان :       فرحان‌عاصف بعد از تصادفی مشکوک خودخواسته ویلچرنشین می‌شه و روح خودش رو به همراه جسمش به زنجیر می‌کشه. داستان از اونجایی تغییر می‌کنه که وقتی زندگی فرحان به انتقام گره می‌خوره‌ به طور اتفاقی یه دخترسرکش وارد زندگی اون میشه! جلوه‌ی‌ بهار یه دختر خاصه… یه آقازاده‌ی فراری و عصیانگر که دزدکی

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
11 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
مهدیه
مهدیه
2 سال قبل

عزیزم اگه منظورت ایران قبل از اسلام هست که اتفاقا باید بگم خانم ها خیلی آزادی داشتن چه پوشش چه تفکر چه حقوق دیگه حتی زمان سلسله های مثل هخامنش و اشکانیان و ساسانیان زن ها قدرت خیلی زیادی در سیاست و اقتصاد داشتن و کلا یه بخش بزرگی از کارها برای اونها بود نه فقط تو سیاست و اقتصاد خیلی چیزای دیگه هم بودش که زن و مرد در کنار هم بودن و درضمن اسلام محصول ۵۰ سال گذشته نیست کشور ما از اول خداپرست بوده پس اگه ایران قبل اسلام منظورت هست که وضعیت زن ها اینجوری بود و در رمانت استفاده کردی یکم تاریخ رو مطالعه کن عزیزم😉

مهدیه
مهدیه
2 سال قبل
پاسخ به  Toranjmoeeni

من در این مورد مطالعه کردم که اظهار نظر کردم شما اگه مطالعه کرده باشی از زمان کوروش کبیر که مال خیلی سال گذشته هست به زن‌ ها بی احترامی نمی‌شده و برابر بودن نمیدونم این قضیه رو برای ایران شما از کجا آوردی دقیقا؟!!!

.
.
2 سال قبل
پاسخ به  Toranjmoeeni

اینکه ظلم شده ک حقه،:/ولی در کل من شنیدم ک اصن تفکرات از بن و ریشه متفاوت بوده

ناشناس
ناشناس
2 سال قبل

خوشم نیومد کلیشه ای.
اول دعوا بعدش عاشق.
چیه همش دختر فقیر پسر پولدار
نکنه فکر کردین همه اینجورین

آنِه
آنِه
2 سال قبل

عین سگ و گربه پریدن ب هم که😂

نویسنده جان لطف میکنی پارتارو یه کوچولو طولانی کنی؟

آنِه
آنِه
2 سال قبل
پاسخ به  Toranjmoeeni

فدات 💋

دسته‌ها
11
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x