🔥♥️♥️♥️🔥«آتش شیطان»🔥♥️♥️♥️🔥
#پارت248
دایان بالاخره سکوت رو شکست.
پوزخند صدا داری زد و با همون نگاه خیره، گفت:
– مغرور ترین و گرون ترین مدل شرکت قطعا برای سرگرمی یا خیرخواهی به همچین مسئله ای نفوذ نمیکنه!
دلیل اصلیت چیه آقای کاشف؟؟
آزاد برخلاف اون ابتدا که کمی هول شده بود، با آرامش و خونسردی محض، جواب داد:
– یه دین قدیمیه که باید پرداختش کنم.
دایان کمی مکث کرد.
انگار داشت سعی میکرد به یاد بیاره آزاد داره از چه دینی حرف میزنه!
بعد از مکث چند ثانیه ای، انگار یاد چیزی افتاد که ابروهاش رو بالا داد و با پوزخند کجی گفت:
– آها! دین!
میدونم تو کارام فضولی کردی تا بتونی اطلاعات بدست بیاری، اما فعلا از تقصیرت میگذرم آقای کاشف.
این موضوع رو تا حل پرونده کنار میذارم، بعد هم میشه بهش رسیدگی کرد!
آزاد پوزخندی زد و جواب داد:
– اگه اعدام نشدی، خوشحال میشم باهم تسویه حساب کنیم!
این بار هردو مرد با خشم و غضب بهم نگاه میکردن.
سعی کردم میانجی گری کنم تا این بحث مسخره زودتر خاتمه پیدا کنه.
– بیخیال بچه ها!
الان وقتش نیست که مثل بچه های شیش ساله بهم بپرین و تیکه بندازین.
میشه تمرکزمون رو چیزی که واجب تره باشه!؟!؟
دایان دست به سینه شد و گفت:
– باشه خانوم وکیل.
بذار ببینیم آقای کاشف چی واسه ارائه داره؟؟
قبل از اینکه آزاد حرفی بزنه، جواب دادم:
– آزاد یه پوشه از جنایات اون مرد بهم داده ولی مدارکش محکمه پسند نیست.
با این مدارک فقط خودمون رو مضحکه دادگاه میکنیم!
دایان بدون اینکه نگاه خیره و سنگینش رو از آزاد بگیره، جواب داد:
– در واقعا اون پوشه رو از دفتر خود من کش رفته، پس چیز جدید و خاصی نیست!
میخوام بدونم دیگه چی تو چنته داره!
#پارت249
آزاد هم انگار عصبی شده بود.
نفس عمیقی کشید تا کمی رو خودش تسلط پیدا کنه.
قهوهاش رو یجا سر کشید و با صاف کردن گلوش، به حرف اومد.
– من دیروز یه سری چیز دستگیرم شد.
الوندی یه رقیب قوی تو این موضوع داره.
یارو تا هفت پشتش خلافکار بوده.
از وقتی الوندی اومده روی کار، کسب و کارش کساد شده و حسابی به خونش تشنهست.
بلافاصله گفتم:
– خب این خیلی خوبه که
دشمن دشمنم، دوست منه!
میتونیم از این یارو برای نابودی الوندی کمک بگیریم!
– این یارو ده برابر الوندی خطرناکه!
عاشق معامله کردنه.
در ازای چیزی ک میخوای با زرنگی همه چیزت رو ازت میگیره، جوری که اصلا نفهمی از کجا خوردی!
معامله بدون برنامه باهاش صد ضرره!
جدای از اینکه هیچکی تاحالا ندیدتش و همه فقط یه اسم ازش میدونن.
فکر میکنی چی ممکنه این آدم رو مشتاق کنه تا رابطش رو برای معامله با ما بفرسته؟!؟
هرسه سکوت کردیم.
دایان دستش رو برای پیشخدمت بالا برد.
وقتی سر میزمون رسید ازش پرسید:
– اینجا فری اسموکه؟!
دختر که تحت تاثیر دوتا مرد کت شلوار پوش و خوش قیافه پشت میز قرار گرفته بود و نگاهش رو دائما بینشون میچرخوند، جواب داد:
– بله قربان، الان براتون زیر سیگاری میارم.
تا لحظه آخر نگاه خیرش رو از این دوتا مرد برنداشت.
نگاهم بهش بود.
وقت به دوستش که پشت پیشخوان ایستاده بود رسید، با هیجان مشغول تعریف چیزی شد.
ناخداگاه خندم گرفت.
بهش حق میدادم، حتی منم از دیدن همچین منظره ای لذت میبردم!
« خود شیفته ها 😏 ،سقف کافه نریزه یه وقت😂»
به این رمان امتیاز بدهید
روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!
میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 3
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
دقیقا گل گفتی خود شیفته
چندتا نوشابه هم بهشون بدید واسه خودشون باز کنن
بپر از سرکوچه بگیر بیا 😂
از مدرسه به امید این رمان میاییم بوخودا😂
مرسی ننه ندی🙃🧡 زحمتهااا ولی زیاد باشه
خواهش میکنم عزیزم 🥰
والا نمیدونم چرا ما این مردها خوش تیپ خوش هیکل نمی بینیم هرچی مرد می بینیم یک شلوار اسلش پوشیده گردنبند به گردن صورتی پور از زخم لباسی با طرح های عجیب
ولا اینجوری که رمان ها میگن نصف جمعیت مرد ایران باید اتو کشیده خوش تیپ باشن ولا مانبینیم یکی بیاد به ماهم نشون بده
اوه عزیزم اونها خیابونین😉زیر بوته ای شرمنده البته
ولی راسته
کت وشلواری ولگرد نیس که مث اینا بتونی پیداش کنی اونارو باید بالا بالا ها گیر بیاری 😂😂ادمای دستو پا نیستن راحت گیر نمیاد کسی مثل دایان که عاشق شخصیتش میشه ادم
ادمین جان میخوام پی دی اف رمانم رو بزارم اینجا
میشه آیدی ایتا یا روبیکاتو بدی؟
لطفا جواب منو بدین
عزیزم فقط میتونی به تلگرامش بفرستی❤
آخه قبلا گفت روبیکا هم داره
من تلگرام ندارم 🤦🏻♀️
روبیکا میتونه بفرسته لیلا جون ♥️
عزیزم روبیکا داره …
بیاد کامنتتو ببینه برات میذاره .
باشه ممنونم
امیدوارم زود جواب بده 😂🤦🏻♀️
ندا نیستی،سرت شلوغه؟
نه الان میام اونور …بیا
@Bad_139678 روبیک
رمان قبلی منو گذاشتی
این جدید هستش
ممنون
وباز مثل همیشه سر وقت و منظم وبه موقع.نیز تشکر ویژه از شما خانم ندای عزیز.و یه چیز دیگه…کم بود به خدا🙁خودتون بخوانید,نظر من من رو تایید میکنید🤗😉
خوندم!
نظرتو رد میکنم 😂😝
😶 😶
چیه ؟😂
گفتی حق اعتراض ندارین منم فقط نگاه میکنم حرف نمی زنم دیگه
نریز تو خودت 😂
بروز بده مادر 😂