رمان تارگت پارت 334 - رمان دونی

 

 

 

 

– روز اول ترم گرفتی خوابیدی؟

با دو تا انگشت چشمام و که دیگه حتی انگیزه ای برای آرایش کردنشون نداشتم مالیدم و لب زدم:

– دیشب نخوابیدم.. الآنم به زور این جا نشستم.

– کلی دانشجوی جدید اومده..

سرش و نزدیک تر کرد و با موذی گری لب زد:

– چشم بچرخون یه کم فیض ببر!

– حوصله ندارم مائده..

– واه واه! چرا مثلاً؟ چون آفرین نیست حوصله ات ته کشید؟

شنیدن اسم آفرین غم تمام عالم و یه جا به قلبم سرازیر کرد.. چقدر تو این روزای پر از کلافگی.. حضورش و توی زندگیم لازم داشتم..

ولی از همین تماس های گاه و بی گاهمون می فهمیدم که اونم اوضاعش خیلی عالی نیست و من دوست نداشتم با صحبت کردن از مشکلاتم داغ دلش و بیشتر کنم.. واسه همین هرچی می پرسید درباره خودم و رابطه ام با میران سر بالا جواب می دادم و یه جوری می پیچوندمش.. تا به وقتش که برگرده و بشینم سیر تا پیاز ماجرا رو براش تعریف کنم..

هرچند که می دونستم دو تا شاخ بزرگ روی سرش سبز می شه.. چون تو مخیله اش هم نمی گنجید که تو یه زمان کم این همه اتفاق افتاده باشه و صد در صد.. یه دلخوری عمیق بابت پنهون کاری من.. سر ماجرای کوروش و انتقامم از میران.. پیش روم بود!

– خبر نداری کی میاد؟

نفس عمیقی کشیدم و در جواب مائده لب زدم:

– نه.. فعلاً که این ترم و مرخصی گرفته.. حالا تا ترم بعد.. شاید برگرده!

– دیگه من که اون موقع نیستم.. تو هم ترم آخرته دیگه نه؟

سرم و بی حوصله به تایید تکون دادم که همون موقع.. غزاله.. که دوست صمیمی مائده بود وارد کلاس شد و مائده هم با صدای جیغ جیغوش به استقبالش رفت و خوشبختانه از همون اول گرم صحبت شدن و مائده دیگه دست از سر من برداشت.

تقصیری هم نداشت.. نمی تونست درک کنه که من تو چه حال و روزی ام و تو چه باتلاقی دارم دست و پا می زنم که دیگه حتی حوصله چند جمله مکالمه ساده رو هم ندارم.

 

 

 

 

 

 

خسته بودم.. خسته روحی.. انقدری که منم خواستم مثل آفرین این ترم و مرخصی بگیرم تا شاید بتونم خودم و پیدا کنم..

ولی وقتی به یک ماه سگ دو زدنم واسه پیدا کردن کار و نتیجه نگرفتن فکر کردم.. پشیمون شدم! هرجا می رفتم که یه کم میزان حقوقش از جاهای دیگه بالاتر بود و می شد که به یه دردم بخوره.. نیروی تمام وقت نیاز داشتن و من به خاطر کلاس های دانشگاهم نمی تونستم برم.

این ترم.. ترم آخرم بود و باید هرچی واحد مونده بود برمی داشتم.. واسه همین دیگه نتونستم مثل ترم های قبل کلاس هام و با میل خودم تو یه ساعت هایی بردارم که به کارم لطمه نخوره..

اگرم بی خیال این ترم می شدم و می رفتم سر همون کارها.. دوباره برای ترم بعدی.. کارم به مشکل می خورد و باید از اول دنبال یه کار جدید می گشتم.

واسه همین ترجیح دادم.. علی رغم همه خستگی ها و بی انگیزگی ها.. بیام دانشگاه تا بالاخره این درس و تموم کنم.. شاید با مدرکم بتونم یه کار بهتر پیدا کنم!

فقط باید سه چهار ماه با پولی که کوروش به عنوان باقی مونده سهمم برام تو بانک گذاشته بود سر می کردم.. واسه بعدش هم خدا بزرگ بود.

نفسی گرفتم و ذهنم رفت سمت یک ماه پیش.. اصلاً نفهمیدم این یک ماه چه جوری گذشت.. ولی تقریباً همون جوری پیش رفت که می خواستم..

قرارداد و پولای داییم و بهش پس دادم.. در جواب سوالای پشت سر همشون که می خواستن بدونن من اون آدم و از کجا می شناسم و این قرارداد دست من چی کار داره.. حرف خاصی نزدم و تا جایی که تونستم پیچوندمشون تا مجبور به توضیح حقایقی که اصلاً دلم نمی خواست پیش زن داییم فاش بشه تا بعد از اون به گوش کل فامیل داشته و نداشته امون برسه.. نباشم!

ولی تاکید کردم که این پولا رو فقط با این شرط بهتون پس می دم که برای همیشه.. پاتون و از زندگی من بیرون بکشید و یادتون بره.. یه خواهرزاده ای داشتید.. نه تو مشکلاتم سراغتون میام و نه تو مشکلاتتون سراغ من بیاید. بذارید همه چیز همین جا تموم بشه قبل از این که دشمن هم بشیم و بخوایم تا آخر عمر با هم بجنگیم!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.8 / 5. شمارش آرا 4

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان تیغ نگاه به صورت pdf کامل از نیلا محمدی

        خلاصه رمان:   دختری که توی خاندان بزرگی بزرگ شده و وقتی بچه بوده بابای دختره به مادر پسرعموش تجاوز میکنه و مادر پسره خودکشی میکنه بابای دختره هم میوفته زندان و پدربزرگشون برای صلح میاد این دوتا رو به عقد هم درمیاره و پسره رو میفرسته خارج تا از این جریانات دور باشه بعد بیست

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شاه بیت
دانلود رمان شاه بیت به صورت pdf کامل از عادله حسینی

    خلاصه رمان شاه بیت :   شاه بیت داستان غزلیه که در یک خانواده ی پرجمعیت و سنتی زندگی میکنه خانواده ای که پر از حس خوب و حس حمایتن غزل روانشناسی خونده ولی مدت هاست تو زندگی با همسرش به مشکل خورده ، مشکلی که قابل حله غزل هم سعی میکنه این موضوع رو بدون فهمیدن خانوادش

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دونه الماس
دانلود رمان دونه الماس به صورت pdf کامل از زیبا سلیمانی

    خلاصه رمان دونه الماس :   اميرعلی پسر غيرتی كه سر ناموسش اصلاً شوخی نداره و پيچكش می افته دست سروش پسره مذهبی كه خيال رها كردن نامزدش رو نداره و اين وسط ياسمن پيچکی كه دلش رفته واسه به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بانوی رنگی به صورت pdf کامل از شیوا اسفندی

  خلاصه رمان:   شایلی احتشام، جاسوس سازمانی مستقلِ که ماموریت داره خودش و به دوقلوهای شمس نزدیک کنه. اون سال ها به همراه برادرش برای این ماموریت زحمت کشیده ولی درست زمانی که دستور نزدیک شدنش، و شروع فاز دوم مأموریتش صادر میشه، جسد برادرش و کنار رودخونه فشم پیدا میکنن‌. حالا اون جدا از کار و دستور، یه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شوهر آهو خانم

  خلاصه رمان :           شوهر آهو خانم نام رمانی اثر علی محمد افغانی است . مضمون اساسی این رمان توصیف وضع اندوه بار زنان ایرانی و نکوهش از آئین چند همسری است. در این رمان مناسبات خانوادگی و ضوابط احساسی و عاطفی مرتبط بدان بازنمایی شده است. این کتاب جایزه بهترین رمان سال را از

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بی قرارم کن

    خلاصه رمان:       #شایان یه وکیل و استاد دانشگاهه و خیلی #جدی و #سختگیر #نبات یه دختر زبل و جسور که #حریف شایان خان برشی از متن: تمام وجودش چشم شد و خیابان شلوغ را از نظر گذراند … چطور می توانست یک جای پارک خالی پیدا کند … خیابان زیادی شلوغ بود . نگاهش روی

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
🙃...یاس
🙃...یاس
1 سال قبل

حمایت از رمانهای خاله فاطی😎
#هشتک_حمایت_❤

دسته‌ها
1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x