رمان تاوان

 

به نام خدا♥️

 

من” میعاد پیشرو”بعد از ۳سال بالاخره انتقام الهه مو گرفتم زنی که تمام زندگیم بود

ولی از یه آدم اشتباه

از آدمی که هیچ ربطی به این قضیه نداشت و من بهش ظلم کردم

آهش گرفت و خدا پشت اون دخترو بچه ی بی گناش دراومد وحالا من موندم و تاوانی که باید برای بزرگترین اشتباه زندگیم پس بدم..‌…

 

#تاوان

#پارت۱

 

چشمام پرشد و گوشی رو گذاشتم

 

 

_چته باز جواب نداد تو افتادی به گریه زاری

 

 

_نگرانشم زیبا……..الان سه هفته شده

 

 

درگوشم پچ زد

 

 

_ از بس خری….چیزی که میخواست و بهش دادی معلومه دیگه پای تو واینمیسه

 

 

عصبانی شدم و تو صورتش داد زدم

 

 

_حق نداری اونو با بقیه مقایسه کنی اون فرق میکنه

 

 

با طعنه پوزخند زد

 

 

_عه………

 

 

یه نگاه تحقی آمیز به سرتا پام انداخت

 

 

_پس چرا بعد از ملاقات شرعیت دیگه در دسترس نیست خب قبلش غیبش میزد دیگه

 

 

کلافه از کنارش رد شدم رفتم سمت بند

 

#تاوان

#پارت۲

 

_صبر کن بابا تا یه چیزی ام به اون بی غیرت میگیم به تیریج قبای خانم برمیخوره

 

 

_درست حرف بزن اون بی غیرت نیست

 

 

این دفعه دیگه کلافه شد و یقمو گرفت

منو کشید سمت سلول و همه رو بیرون کرد

 

 

گنده ی سلول زیبا بود و همه ازش حرف شنوی داشتن من پرت کرد و نشست کنارم

 

 

_آخه خر خدا اگه بی غیرت نبود که اینجا برات شب حجله راه نمینداخت و خرش که از پل گذشت گورشو گم کنه

 

 

_اگه بی غیرت نبود که ۸ ماهه به زمین و زمان چنگ میزد تو رو از این خراب شده بکشه بیرون نه اینکه در گوشت وزوز کنه و دختریتو بگیره ازت

 

 

من عاشق شدم خریت نکرده بودم ولی چرا با حرفاش تو دلم خالی میشد

با این حال نمیخواستم قبول کنم

 

 

_بسته انقدر تکرار نکن

 

 

با دستش به سرم زد

 

 

_انقدر میگم تا اینجات کار بیوفته و بفهمی اون ممه رو لولو برد

 

#تاوان

#پارت۳

 

_تو خرش شدی پس الکی هی نرو اون تلفن وامونده و نگیردستت و بشین یه گوشه و هی زار نزن

 

 

_اون دوستم داره وگرنه پام وای نمیستاد

 

 

_وقتی میگم خری قهر میکنی

 

 

_توی احمق به جای اون داداش بی همه چیزت و اون لندهور چک کشیدی افتادی اینجا الان میگی اون پات وایساده

 

 

_مهم نیست تو چی میگی بازم از برادرم بیشتر بهم سر میزنه و هوامو داره

 

 

_بگو سر میزد……دیگه تموم شد شازده به چیزی که میخواست رسید

 

 

_بسته دیگه چرا انقدر اذیتم میکنی؟

 

 

دیگه بغضم ترکید چرا عقلم میگه حق با اونه

 

 

بعد از اینکه به خاطره بدهی فربد و میعاد چک کشیدم فکر نمیکردم داداشم کلا سه بار بیاد دیدنم اون موقع تازه باهم دوست شده بودن و فربد سهم الارثم و گرفت و باهم شریکی یه بوتیک زدن اوایل که عالی بود ولی بعدا نمیدونم یهو چطوری شد که بدهکار شدن و از من خواستم براشون چک بکشم چون بدهکارا دیگه اونارو قبول نداشتن

 

 

منم رو حساب برادرم و عشقم به میعاد قبول کردم

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز ۴.۴ / ۵. شمارش آرا ۱۱۰

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان زندگی سیگاری pdf از مرجان فریدی

  خلاصه رمان : «جلد اول» «جلد دوم انتقام آبی» دختری از دیار فقر و سادگی که ناخواسته چیزی رو میفهمه که اون و به مرز اسارت و اجبار ها می کشونه. دانسته های اشتباه همراز اون و وارد زندگی دود گرفته و خاکستری پسری می کنه که حتی خدا هم ازش نا امید شده به این رمان امتیاز بدهید

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دلشوره

    خلاصه رمان:       هم اکنون داستان زندگی پناه را تهیه کرده ایم، دختری که بین بد و بدتر گیر کرده و زندگی اش دستخوش تغییراتی شده، انتخاب مردی که برای جان خودش او را قربانی میکند یا مردی که همه ی عمرش عاشقانه هایش را با او رقم زده، ماجرایی سراسر عشق و نفرت و حسرت،

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان آسمانی به سرم نیست به صورت pdf کامل از نسیم شبانگاه

    خلاصه رمان:   دقیقه های طولانی می گذشت؛ از زمانی که زنگ را زده بودم. از تو خبری نبود. و من کم کم داشتم فکر می کردم که منصرف شده ای و با این جا خالی دادن، داری پیشنهاد عجیب و غریبت را پس می گیری. کم کم داشتم به برگشتن فکر می کردم. تصمیم گرفتم بار دیگر

جهت دانلود کلیک کنید
رمان غمزه های کشنده‌ی رنگ ها دقایقی قبل از مرگ
دانلود رمان غمزه های کشنده‌ی رنگ ها دقایقی قبل از مرگ به صورت pdf کامل از گلناز فرخ نیا

  خلاصه رمان غمزه های کشنده‌ی رنگ ها دقایقی قبل از مرگ : من سفید بودم، یک سفیدِ محضِ خالص که چشمم مانده بود به دنباله‌ی رنگین کمان… و فکر می‌کردم چه هیجانی دارد تجربه‌ی ناب رنگ‌های تند و زنده… اما تو سیاه قلم وجودت را چنان عمیق بر صفحه‌ی جانم حک‌ کردی، که دیگر جادوی هیچ رنگی در من

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان همین که کنارت نفس میکشم pdf از رها امیری

  خلاصه رمان:       فرمان را چرخاندم و بوق زدم چند لحظه بعد مرد کت شلواری در را باز میکرد میدانستم مرا می شناسد سرش را به علامت احترام تکان داد ماشین را از روی سنگ فرش ها به سمت پارکینگ سرباز هدایت کردم. بی ام دابلیو مشکی رنگ اولین چیزی بود که توجه ام را جلب کرد

جهت دانلود کلیک کنید
رمان بوسه گاه غم

  دانلود رمان بوسه گاه غم   خلاصه : حاج خسرو بعد از بیوه شدن عروس زیبا و جوونش، به فکر ازدواج مجددش میفته و با خواستگاریِ آقای مطهری، یکی از بزرگترین باغ دارهای دماوند به فکر عملی کردن تصمیمش میفته که ساواش، برادرشوهر شهرزاد، به شهرزاد یک پیشنهاد میده، پیشنهادی که تنها از یک عشق قدیمی و سوزان نشأت

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
خواننده رمان
خواننده رمان
9 روز قبل

دستت درد نکنه فاطمه جان رمانای جدید گذاشتی لطفا پارت گذاریا منظم باشه پارتا هم کوتاه نباشن🙏🌹🌹

دسته‌ها
1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x