رمان جرئت و شهامت پارت ۱۹ - رمان دونی

 

 

بعضی چی اخلاقشان خوب شود؟؟‌..خود فرید آدم نیست اصلا چرا حرف فرنود را نمیارن..

 

بی بی مشخص است ناراضی است اما با من من گفت:

_باشه دیگه ببینیم چی بشه.

 

پا هایم را با با حرص به زمین کوبیدم. خود فرید نمیتوانست خرید ها را انجام دهد؟

 

فرید با دایی ابراهیم و وارد شد شالم را در در صورتم درست کردم با ندیدن پدر چشم هایم را باریک کردم و گفتم:

_دایی ،بابا کجاست.؟

 

فرنود که داشت کلاه را از سرش در می‌آورد گفت:

_رفته،به زمینش سر بزنه ..احتمالا شب بیاد.

 

“اهومی”گفتم و وارد آشپز خانه شدم با دیدن فیروزه خانم انگشتانم را به هم پیچیدم و گفتم:

_کمکی نیست انجام بدم؟

 

فیروزه خانم با مهربانی میخواست مرا خر کند گفت:

_نه دخترم..فقط یه زحمتی هست با فرید برو خرید بچم دست تنهاست.

 

میخواستم بگویم به جهنم تنهاست اما سکوت کردم نمیخواستم دعوا در خانواده بیندازم.و با کمی اعتراض گفتم:

_اما من پاهام حیلی درد می کنه.

 

همانطور مادر داشت پیاز را خورد می کرد سرش را بالا آورد و گفت:

 

_مگه کوه کندی؟همین الانم فرید کل ساعت و رانندگی کرد تو یا گوشی گرفتی یا اخم کردی..زود آماده شو.

 

سری تکان دادم و و دندانم را بهم سابیدم حس خوبی نداشتم حس می کردم این رفتار های مادر قرار نبست پایان بدهد.

 

و تا من را با عقد با فرید در نیاورد ول کن نیست ..‌.خودم هم نمی‌دانستم چیکار کنم.

 

لباس هایم که حس کردم در این گرمای خورشید عرق کرده را عوص کردم و به جای آن شومیز بلند گل‌بهی که بی بی به من هدیه داده بود را پوشیدم.

 

و شلوار مشکی جذبم را پوشیدم و مو هایم بورم را دم اسبی بستم و با شال سفید از اتاق خارج شدم.

 

و مادر به سمتم آمد و لیست خرید را به دستم داد و گفت:

_خب ترنم،اینم خرید ها..فقط گند کاری نکنی.

 

لبخند پر تمسخر زدم و پچ زدم:

 

_مثلا چیکار کنم؟تو خودت نمیدونی نباید من و پیش یه پسر تنها بفرستی یا خودت میزنی به نفهمی؟

 

مادر پیراهن خردلی اش را چنگ زد و گفت :

 

_زبونت و ببر بچه. به من میگی نفهم؟ من میگم تو که از فرید خوشت نمیاد .بیای باهاش آشنا شی.

 

چشم هایم را در حدقه چرخاندم. و با پوزخند گفتم:

 

_مگه فرید فامیلمون نیست؟اگه دوسش داشتم تو این همه سال مشخص میشد.. مامان فرید من و دوست نداره.! بخدا برای یه چیز دیگه اومده خاستگاری

 

مادر دستانش را به علامت سکوت بلند کرد و بی توجه به حرف اولم گفت:

 

_عشق و علاقه همیشه بعد از ازدواج رخ میده ‌.شاید زمانی که تو باهاش ازدواج کنی هم دوسش نداشته باشی شاید به خاطر وجود بچه به فرید علاقمند بشی.و…

 

بدون اینکه به سخنش اهمیت بدم سریع از حیاط بیرون رفتم دیدم مادر بلند میگوید”خیلی بی شعوری ترنم” جوابی ندادم و بیرون رفتم.

 

با دیدن فرید که در کنار ماشین تکیه داده و با عینک آفتابی که زده اخمی کردم.انگار بازیگر معروف است که این گونه قیافه می‌گیرد.

مثلا میخواست نشان بدهد خیلی خوشتیب است..!

 

وقتی نزدیکش آمدم عینک را برداشت و با غیص به من نگاه کرد و گفت:

 

_میدونی چقدر منتطر بودم؟

 

جوابش را ندادم همانطور به لباسم نگاه می کرد گفت:

 

_چه لباس هایی…فهمیدم علت تاخیریت چیه..سوار شو.

 

و سوار ماشین شد.دندان قروچه ای کردم فقط میخواستم سکوت کنم..چون حس می کنم با حرف زدن یه دعوای پر حسابی اتقاق می افتد.

 

سوار ماشین شدم و در را محکم کوبیدم و با غر زدن فرید رو به رو شدم:

 

_چیه در و این مدلی میبیندی ؟به چی خودت مینازی که این ادا ها رو در میاری کک مکی ها؟

 

یا پرویی جوابش را میدهم:

 

_من هیچ ادایی در نیوردم، مامانم من و اجبار کرد ناراحتی میخوای برم؟

 

با سکوت بیش از حد فرید کلافه شدم و در ماشین را باز کردم .

 

اما با دستان فرید که در ران پاهایم بود هینی کشیدم صدایش را دقیقا در چاهسار گوشم حس می کردم….

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 1 / 5. شمارش آرا 2

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان گیتاریست شرور به صورت pdf کامل از ماه پنهان و هانیه ثقفی نیا

    خلاصه رمان :   داستان درباره دختری به اسم فرنوشه که شب عروسیش، بی رحمانه مورد تجاوز گیتاریست شیطان پرستی قرار میگیره و خانوادش اونو از خودشون میرونن. درنهایت فرنوش مجبور میشه به عقد اون مرد مرموز دربیاد ولی با آشکار شدن رازهای زیادی به اجبار پا به دنیایی میذاره که به سختی ازش فرار کرده بوده و

جهت دانلود کلیک کنید
رمان آبادیس

  دانلود رمان آبادیس خلاصه : ارنواز به وصیت پدرش و برای تکمیل. پایان نامه ش پا در روستایی تاریخی میذاره که مسیر زندگیش رو کاملا عوض میکنه. همون شب اول اقامتش توسط آبادیسِ شکارچی که قاتلی بی رحمه و اسمش رعشه به تن دشمن هاش میندازه ربوده میشه و با اجبار به عقدش درمیاد. این ازدواج اجباری شروعیه برای

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان هیچ ( جلد اول ) به صورت pdf کامل از مستانه بانو

        خلاصه رمان :   رفتن مرصاد همان و شکستن باورها و قلب ترمه همان. تار و پودش را از هم گسسته می دید. آوارهای تاریک روی سرش سنگینی می کردند. “هیچ” در دست نداشت. هنوز نه پدرش او را بخشیده و نه درسش تمام شده که مستقل شود. نازخاتون چشم از رفتن پسرش گرفت و به

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان هوکاره pdf کامل از مهسا عادلی
دانلود رمان هوکاره pdf کامل از مهسا عادلی

    دانلود رمان هوکاره pdf کامل از مهسا عادلی خلاصه رمان: داستان درباره دو برادریست که به جبر روزگار، روزهایشان را جدا و به دور از هم سپری می‌کنند؛ آروکو در ایران و دیاکو در دبی! آروکو که عشق و علاقه او را به سمت هنر و عکاسی و تئاتر کشانده است، با دختری به نام الآی آشنا می‌شود؛

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ربکا pdf از دافنه دوموریه

  خلاصه رمان :       داستان در باب زن جوان خدمتکاری است که با مردی ثروتمند آشنا می‌شود و مرد جوان به اوپیشنهاد ازدواج می‌کند. دختر جوان پس از مدتی زندگی پی می‌برد مرد جوان، همسر زیبای خود را در یک حادثه از دست داده و سیر داستان پرده از این راز بر می‌دارد مشهورترین اقتباس این اثر

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان پرنیان شب pdf از پرستو س

  خلاصه رمان :       پرنیان شب عاشقانه ای راز آلود به قلم پرستو.س…. پرنیان شب داستان دنیای اطراف ماست ، دنیایی از ناشناخته های خیال و … واقعیت .مینو ، دختریه که به طرز عجیبی با یه خالکوبی روی کتفش رو به رو میشه خالکوبی که دنیای عادیشو زیر و رو میکنه و حقایقی در رابطه با

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
3 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
صحرا
صحرا
1 سال قبل

به نظرم فرید خیلی داره زیاده روی می‌کنه و شخصیت ترنم هم باید یکم قوی تر باشه نباید سکوت کنه تا فرید هر کاری دلش خواست انجام بده

Asaadi
Asaadi
1 سال قبل
پاسخ به  صحرا

دقیقاااااااااا

مینا
مینا
1 سال قبل
پاسخ به  صحرا

مادرش خیلی عوضیه

دسته‌ها
3
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x