رمان جرئت و شهامت پارت ۸ - رمان دونی

 

معلم ماژیکش را در آورد و بر روی تخته خلاصه ی درس را توضیح می‌داد.

 

با دقت به توضیحات او گوش میدادم و در دفترم نکته های او را می نوشتم.

 

_خب بچه ها این نکته ی خیلی مهمی هست. و حتما در،امتحان ترمتون و کنکور وجود‌ داره. و درس آخر و مرور کنید.

 

یکی از بچه های درس خون کلاس که به گفته ی همه ی بچه ها ،خرخون بود دستش را بالا گرفت و گفت:

 

_خانم من یه سوالی دارم..
قرارداد الجزایر چه زمانی بین ایران و عراق منعقد شد؟

 

_ خانم نادری به نکته ی خوبی اشاره کردین ایم سوال خیلی مهمه !
در سال۱۳۵۴ش ایران و عراق برای پایان دادن به اختلافات مرزی و رفع مناقشه بر سر اروند رود قراردادی را با میانجیگری دولت الجزایر امضا کردند.

 

و ماژیکش را به میز ضربه زد و لب زد :

 

_تو سوالات ترم که هفته ی بعد دارین ،این سوال و طرح کردم و صد درصد در  کنکور هم میاد.

 

با صدای زنگ همه ی بچه ها به معلم خسته نباشید گفتند و راحله سریع مرا به سمت حياط برد ..میدانستم دارد از فضولی می میرد.

 

و در صندلی نشوند و گفت:

 

_حالا توضیح بده چه اتفاقی افتاده؟

 

چشمانم را ‌چرخاندم و نفسم را حبس کردم یک غلط کردن خاصی در چشمانم سوق میداد.

 

_چه غلطی کردم بهت گفتم‌..

 

پا هایش را محکم به زانو هایم کوبید و گفت:

 

_بگو دیگه ترنم..اه

 

با درد زانویم مثل مار به خودم پیچیدم و نعره ی زدم و گفتم:

 

_چته وحشییییی !‌! میگم دیگه..

 

لبم را خیس کردم و گفتم_میخواستی چی بشه؟فرید اومد خاستگاریم منم بهش جواب رد دادم به داییم،بر خورد و رفت.

 

_همین؟

 

دندانم را سابیدم و با لحن خشمگین و دردی که زانویم را اذیت می کرد پچ زدم:

 

_توقع داری برات داستان بگم؟

و بلند شدم .

 

حوصله ی کسی را نداشتم ،حتی حوصله ی خودم را انگار یک وزن صد کیلویی در پشت کمرم گذاشته شده است.

 

که حتی راه رفتن هم مرا خسته می کند.پشتم را کردم دیدم راحله پشتم قدم میزند.

 

محلش ندادم‌. و به سمت کلاس رفتم و کتابم را برداشتم و در کتابخانه راه افتادم.

 

_ناراحت شدی ترنم،من منظوری نداشتم.

 

چینی به بینی ام دادم و لب زدم.

 

_باشه..میشه،ولم کنی میخوام تنها باشم.

 

* * * *

 

مادر در حال درست کردن قرمه سبزی بود،و من هم در حال درس خواندن..

 

درس عربی ام را مرور می کردم و نکته های مهم درس را با ماژیک های رنگارنگ هایلایت کشیدم. درست است من دختر بودم. و این یکی از فانتزی هایم بود.

 

داشتن خودکار های رنگی، و ماژیک های رنگارنگ که هر دختری به آن علاقه داشت..

 

کمی در تخت لَم دادم. و کتاب را با دقت بیشتری مرور می کردم.امسال وقت کنکورم بود و من باید امسال ثمره ی درس خواندنم را ببینم..!

 

با شنیدن صدای زنگ،از فکر بیرون آمدم،با دیدن ساعت مغزم سوت کشید،هفت ساعت داشتم مطالعه می کردم..با شنیدن اسم مادر که گفت:

 

_ترنم،برو در و باز کن ببین کیه..

 

از تخت بلند شدم و با بیخیالی، به سمت آینه رفتم و به خودم نگاه کردم،پیراهن بلندی داشتم و پوشیده بود.یک شالی طوسی سر کردم و به سمت در رفتم.

 

نمیدانم حس و حالم انگار فرق داشت.

انگار یک اتفاقی قراره است بیوفتد. حس هیجان در دلم جوانه زده بود.

 

کفشم را پوشیدم و در را باز کردم..با دیدن کسی یک لبخند شوق داری زدم.حسم هیچ وقت به من دروغ نمی‌گفت و من مطمئن بودم..!

 

_بالاخره اومدی….

 

‌⊱⋅—————⋅ 𔘓 ⋅—————⋅⊰

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 2.3 / 5. شمارش آرا 3

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان سیاه سرفه جلد اول pdf از دریا دلنواز

  خلاصه رمان:         مهری فرخزاد سال ها پیش به خاطر علاقه ای که به همکلاسیش دوران داشته و به دلیل مهاجرت خانوادش، تصمیم اشتباهی میگیره و… دوران هیچوقت به اون فرصت جبران نمیده و تمام تلاش های مهری به در بسته میخوره… دختری که همیشه توی محیط کارش جدی و منضبط بوده با اومدن نامی بزرگمهر

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دودمان
دانلود رمان دودمان قو به صورت pdf کامل از منیر کاظمی

    خلاصه رمان دودمان قو :   #پیشنهاد ویژه داستان در مورد نوا بلاگر معروفی هست که زندگی عاشقانه ش با کسی که دوستش داشته به هم خورده و برای انتقام زن پدر اون آدم شده. در یک سفر کاری متوجه میشه که خانواده ی گمشده ای در یک روستا داره و در عین حال بطور اتفاقی با عشق

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان کوچه عطرآگین خیالت به صورت pdf کامل از رویا احمدیان

      خلاصه رمان : صورتش غرقِ عرق شده و نفسهای دخترک که به لاله‌ی گوشش می‌خورد، موجب شد با ترس لب بزند. – برگشتی! دستهای یخ زده و کوچکِ آیه گردن خاویر را گرفت. از گردنِ مرد خودش را آویزانش کرد. – برگشتم… برگشتم چون دلم برات تنگ شده بود. مرد تلخ و گزنده پوزخند زده و کمرِ

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان قصاص pdf از سارگل حسینی

  خلاصه رمان :     آرامش دختر هجده ساله‌ای که مورد تعرض پسر همسایه شون قرار میگیره و از ترس مجبور به سکوت میشه و سکوتش باعث میشه هاکان بخواد دوباره کارش رو تکرار کنه اما این بار آرامش برای محافظت از خودش ناخواسته قتلی مرتکب میشه که زندگیش رو مورد تحول قرار میده…   به این رمان امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دردم pdf از سرو روحی

    خلاصه رمان :         در مورد دختری به نام نیاز می باشد که دانشجوی رشته ی معماری است که سختی های زیادیو برای رسیدن به عشقش می کشه اما این عشق دوام زیادی ندارد محمد کسری همسر نیاز که مردی شکاک است مدام در جستجوی کاری های نیاز است تا اینکه… به این رمان امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان من به عشق و جزا محکومم pdf از ریحانه

    خلاصه رمان :       یلدا تو دوران دبیرستان تو اوج شادابی و طراوت عاشق یه مرده سیاه‌پوش میشه، دختری که حالا دیپلم گرفته و منتظر خواستگار زودتر از موعدشه، دم در ایستاده که متوجه‌ی مرد سیاه‌پوش وسط پذیرایی خونه‌شون میشه و… شروع هر زندگی شروع یه رمان تازه‌ست. یلدای ما با تمام خامی‌ها و بی‌تجربگی وارد

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
7 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Asaadi
Asaadi
1 سال قبل

فک کنم باباش اومد😃😂

Asaadi
Asaadi
1 سال قبل

عه این ینی لو نمیدییی

Asaadi
Asaadi
1 سال قبل

باباش اومد هههه هههههههه😃🤣

تی تی
تی تی
1 سال قبل

این پسره عکسش رو جلده چه قدر چندشههه‌ اون یکی شخصیت پسر تو گرگ و میش خیلی قشنگ تر از این بود

تارا
تارا
1 سال قبل

چه دختر لوسیه این ترنم 😐

دسته‌ها
7
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x