رمان دونی

 

 

 

 

 

 

ابروهایش بالا پرید و سریع از جا برخاست:

_ پس برای همین نتونستی باردار شی، همسرت شاید مشکل داشته اما بخاطر کیست تو، بارداری غیرممکن شده! الان کاملا خوب شدی؟برات سونوگرافی بنویسم؟ چندتا آزمایش…

 

شانه‌ای بالا دادم:

_ نمیدونم من که کاملا خوبم، دیگه دردی نداشتم!

 

لبخندی زد و نسخه را برداشت و مشغول نوشتن شد:

_ برات سونو و یه ازمایش نوشتم، چرا به ذهنم نرسیده بود، شاید اگه همسرت دل به کار میداد و اونم ازمایش میداد، و لجبازی نمی‌کرد میشد زودتر بریم سراغ درمان و بفهمیم…اما خب، دیر هم نشده!

 

گیج شدم، کاغذ را به سمتم گرفت:

_ ازمایش همسرت هم گیر میارم از آزمایشگاه نگرانش نباش، فقط اسم و فامیلیشو یبار دیگه بگو و خودتم اینارو انجام بده که مطمئن شیم دیگه مشکلی نداری!

 

بی حرف نسخه را گرفتم، با گفتن نام کامل قباد، خداحافظی کرده بیرون زدم.

نفس عمیقی کشیدم و طوری که انگار خیالم راحت شده باشد به سمت در رفتم، اگر اینگونه میشد بفهمم که قباد مشکل دارد و بارداری لاله غیرمنطقی‌ است، میشد به همه‌یشان بفهمانم که خراب کردن زندگی من یعنی چه!

 

 

به چند سونوگرافی سر زدم و بخاطر نداشتن نوبت نزدیک، ناچارا برای هفته‌ی بعد نوبتی گرفتم، به خانه برگشتم و باقی روز را هم خود را با درس و کتاب سرگرم کردم.

 

اما زیاد طول نکشید که کیمیا طبق معمول آمد و برخلاف این مدت که به هم زیاد محل نمیدادم، اینبار بخاطر حس خوبی که نسبت به قضیه‌ی آزمایش و دکتر داشتم، ساعت‌ها در اتاقم نشسته، با هم حرف زدیم!

 

از هر دری میگفتیم، از وحید میگفت، از کارهای عجیبی که برای ابراز علاقه و مراقبت از کودکش انجام میدهد، هنوز هیکلش تغییری نکرده بود اما انگار کنار امده بود، دیگر قصد سقط و بدبخت کردن خودش را نداشت، به گمانم همینکه بعد از ان سقط وجیع باز هم توانست باردار شود جای شکر داشت.

 

_ کنکور کِیه؟ چه رشته‌ای میخوای اصلا که انسانی شرکت کردی؟

 

لبخند کمرنگی زدم و به کتاب‌ها اشاره کردم:

_ حقوق…بدجور دلم میخواد وکیل شم!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 240

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان از عشق برایم بگو pdf از baran_amad

  خلاصه رمان :   جلد دوم ( جلد اول یکبار نگاهم کن)       نقش ماکان تو این داستان پر رنگ تر باشه و یه جورایی ارشیا و ترنج کم کم می رن تو حاشیه و ماکان و چند شخصیت جدید وارد ماجرا می شن که کلی میشه گفت یجور عشق ماکان رو نشون میده! به این رمان

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سر گشته
دانلود رمان سر گشته به صورت pdf کامل از عاطفه محمودی فرد

    خلاصه رمان سر گشته :   شیدا، برای ساختن زندگی که تلخی های آن کمتر به دلش نیش بزند، هفت سال می جنگد و تلاش می کند و درست زمانی که ناامیدی در دلش ریشه می دواند، یک تصادف، در عین تاریکی، دریچه ای برای تابیدن نور به زندگی اش می‌شود     به این رمان امتیاز بدهید

جهت دانلود کلیک کنید
رمان ماهرخ
دانلود رمان ماهرخ به صورت pdf کامل از ریحانه نیاکام

  خلاصه: -من می تونم اون دکتری که دنبالشی رو بیارم تا خواهرت رو عمل کنه و در عوض تو هم…. ماهرخ با تعجب نگاه مرد رو به رویش کرد که نگاهش در صورت دخترک چرخی خورد.. دخترک عاصی از نگاه مرد،  با حرص گفت: لطفا حرفتون رو کامل کنین…! مرد نفس سنگینش را بیرون داد.. گفتنش کمی سخت بود

جهت دانلود کلیک کنید
رمان خلافکار دیوانه من

  دانلود رمان خلافکار دیوانه من خلاصه : دختری که پرستار یه دیوونه میشه دیوونه ای که خلافکاره و طی اتفاقاتی دختر قصه میفهمه که مامان پسر بهش روانگردان میده و دختر قصه میخواد نجاتش بده ولی…… پـایـان خوش   به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 5

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سونات مهتاب

  خلاصه رمان :         من بامداد الوندم… سی و شش ساله و استاد ادبیات دانشگاه تهران. هفت سال پیش با دختری ازدواج کردم که براش مثل پدر بودم!!!! توی مراسم ازدواجمون اتفاقی میفته که باعث میشه آیدا رو ترک کنم. همه آیدا رو ترک میکنن. ولی من حواسم دورادور جوری که نفهمه، بهش هست. حالا بعد

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان تردستی pdf از الناز محمدی

  خلاصه رمان :   داستان راجع به دختری به نام مریم که به دنبال پس گرفتن آبروی از دست رفته ی پدرش اشتباهی قدم به زندگی محمد میذاره و دقیقا جایی که آرامش به زندگی مریم برمیگرده چیزایی رو میشه که طوفانش گرد و خاک بزرگتری توی زندگی محمد و مریم به راه میندازه… به این رمان امتیاز بدهید

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

12 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
بهار
بهار
6 ماه قبل

آخ حقوق پدرتو درمیاره بشین تا وکیل شی
حالا زارت فردا وکیل میشه پرونده طلاق قبادم خودش ب عهده میگیره

شخص سوم
شخص سوم
6 ماه قبل

چه رمان چیپی بود
مطمئنم اولین رمان نویسنده اس هیچ نظری در مورد اینکه چه جوری قرار تموم کنه نداره و صرفا هر چند روز یه بار یه چی می نویسه تا ببینه چی پیش میاد
نویسنده یه دختر ۱۰-۱۲ساله اس که‌کمبود توجه داره و اینجوری می خواد جلب توجه کنه
تمام

Esfp99
Esfp99
6 ماه قبل

یعنی نویسنده‌‌ شورشو‌درآورده‌با‌این‌رمانش‌
خودش‌یادش‌میره‌چی‌نوشته‌ازبس‌داره‌
کشش میده 😑

آخرین ویرایش 6 ماه قبل توسط fatemeh Afjeeh
رهگذر
رهگذر
6 ماه قبل

تا جایی که من‌یادمه‌ کنکور هنر میداد

معتاد رمان
معتاد رمان
6 ماه قبل

دقیقا حورا میخواست کنکور هنر بده😑😑😒

هیفا
هیفا
6 ماه قبل

نویسنده انقدر کشش داد انقدر شر و ور نوشت
خودش یادش رفت که این بدبخت میخواست کنکور هنر بده

هیفا
هیفا
6 ماه قبل

نویسنده انقدر کشش داد انقدر پست شعر نوشت
یادش رفته که این خانوم میخواست کنکور هنر بده

حانی
حانی
6 ماه قبل

ازمایش هم میگه هورا بارداره 🙂

ایسان
ایسان
6 ماه قبل

خیلی متنش زیاد بود خسته شدم اخ چشام درد گرفته🙄😇

نمیدانم
نمیدانم
6 ماه قبل

این مگه هنر نمی خوند؟
دیگه نویسنده هم یادش رفته چی نوشته

خواننده رمان 2
خواننده رمان 2
6 ماه قبل

نظری ندارم!
بعد دو روز خیلی کوتاه بود و نمیتونم در مورد پارت نظر بدم
ممنون ادمین

دسته‌ها
12
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x