رمان دونی

 

 

 

 

 

تا رسیدن کیمیا به درس و برنامه‌ام رسیدگی کردم، به محض آمدنش هم، به اتاق کشاندمش…

 

روی تخت نشست و کیفش را کنار پایش روی زمین قرار داد، کمی تپل شده بود، داشت وزن میگرفت:

 

_ چیشده حورا؟ ترسوندیم خدا میدونه تا اینجا چطوری زنده موندم!

 

لبخندی لرزان به لب نشاندم و کنارش جا گرفتم. دستی به پاهایم کشیدم و لب زدم:

_ میگم، یه چیزی بگما…فقط اروم باش، باشه؟

 

چشم ریز کرد، کامل به سمتم چرخید و یک پایش را روی تخت جمع کرد تا راحت‌تر باشد:

_ حورا میگی چیشده یا سکته کنم؟

 

لب گزیدم:

_ اگه قول بدی وقتی شنیدی سکته نکنی میگم!

 

دستم را گرفت و فشرد:

_ حورا، جون من بگو دیگه زود باش!

 

نفس عمیقی کشیدم، سری تکان دادم:

_ قبلش بهم یه قول بده!

 

سری تکان داد:

_ باشه قبوله هرچی بخوای. فقط زودتر بگو جون من مردم از فضولی…

 

سری به تایید تکان دادم و دستانش را گرفتم:

_ ببین، یادته گفته بودی هرموقع بهت نیاز داشتم، هرموقع خواستم نباشم، برم، یا چمیدونم، کاری کنم…هوامو داری و کمکم میکنی؟

 

چشم ریز کرد، سپس سری به تایید تکان داد:

_ اره، یادمه…اما، نمیخوای که همینطوری ول کنی بری؟

 

لب گزیدم، عمرا بچه‌ی قباد را به خودش معرفی میکردم، چه میشد بعدش؟ باز هم مادر و خاله و کلا این زن و خانواده‌ی مزخرفش دست به دست هم می‌دادند که با حرف‌هایشان پر و لب‌ریزش کنند، بعد چه میشد؟ مشخص است…من بیشتر ازین بدبخت میشدم!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 198

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان عاشقانه پرواز کن pdf از غزل پولادی

  خلاصه رمان :   گاهی آدم باید “خودش” و هر چیزی که از “خودش” باقی مانده است، از گوشه و کنار زندگی اش، جمع کند و ببرد… یک جای دور حالا باقی مانده ها می خواهند “شکسته ها” باشند یا “له شده ها” یا حتی “خاکستر شده ها” وقتی به ته خط میرسی و هرچه چشم می گردانی نه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شکارچیان مخفی جلد اول

    خلاصه رمان :       متفاوت بودن سخته. این که متفاوت باشی و مجبور شی خودتو همرنگ جماعت نشون بدی سخت تره. مایک پسریه که با همه اطرافیانش فرق داره…انسان نیست….بلکه گرگینه اس. همین موضوع باعث میشه تنها تر از سایر انسان ها باشه ولی یه مشکل دیگه هم وجود داره…مایک حتی با هم نوعان خودش هم

جهت دانلود کلیک کنید
رمان باورم کن

دانلود رمان باورم کن خلاصه : آنید کیان دانشجوی مهندسی کشاورزی یه دختر شمالی که کرج درس میخونه . به خاطر توصیه ی یکی از استاد ها که پیشنهاد داده بود که برای بهتر یادگیری درس بهتره کار عملی انجام بدن و به طور مستقیم روی گل و گیاه کار کنن. بنا به عللی آنید تصمیم میگیره که به عنوان

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شاه دل pdf از miss_قرجه لو

    نام رمان:شاه دل نویسنده: miss_قرجه لو   مقدمه: همه چیز از همان جایی شروع شد که خنده هایش مرا کشت..از همان جایی که سردرد هایم تنها در آغوشش تسکین می یافت‌‌..از همان جایی که صدا کردنش بهانه ای بود برای جانم شنیدن..حس زیبا و شیرینی بود..عشق را میگویم،همان عشق افسانه ای..کاری با کسی ندارم از کل دنیا تنها

جهت دانلود کلیک کنید
رمان اوج لذت
دانلود رمان اوج لذت به صورت pdf کامل از ملیسا حبیبی

  خلاصه: پروا دختری که در بچگی توسط خانوادش به فرزندی گرفته شده و حالا بزرگ شده و یه دختر ۱۹ ساله بسیار زیباست ، حامد برادر ناتنی و پسر واقعی خانواده پروا که ۳۰ سالشه پسر سربه زیر و کاری هست ، دقیقا شب تولد ۳۰ سالگیش اتفاقی میوفته که نباید ، اتفاقی که زندگی پروا رو زیر رو

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان هشت متری pdf از شقایق لامعی

  خلاصه رمان: داستان، با ورودِ خانواده‌ای جدید به محله آغاز می‌شود؛ خانواده‌ای که دنیایی از تفاوت‌ها و تضادها را با خود به هشت‌متری آورده‌اند. “ایمان امیری”، یکی از تازه‌واردین است که آیدا از همان برخوردِ اول، برچسب “بی‌اعصاب” رویش می‌زند؛ پسری که نیامده، زندگی اعضای محله‌ و خصوصاً خانواده‌ی آیدا را به چالش می‌کشد و درگیر و دار این

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

18 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ش س
ش س
6 ماه قبل

بمیری با این چس مثقال پارت دادنت😡

به تو چه
به تو چه
6 ماه قبل

بیاییییییییید همگی با هم دیگه برای رمان حورا نظر ندیم تا زمانی که پارتا زیاد بشه🙂😎😎😎

نورا
نورا
پاسخ به  به تو چه
6 ماه قبل

موافقممم

لی لی
لی لی
6 ماه قبل

حداقل میذاشتی حرفشو بزنه بعد حالم به هم خورد واقعا حس میکنم دارم به خودم بی احترامی میکنم با خوندن این پارتای کوتاه

لیلا مرادی
لیلا مرادی
6 ماه قبل

برو بابا😑 دیگه شورش رو در آوردی🤬🤬 یعنی منی که کم عصبی میشم ببین به چه حالی افتادم. دوستان این‌قدر رمان بامحتوا وجود داره که به سمت چنین اثرهایی که اسمشون رو هم رمان می‌ذارند نریم.
ققنوس آتش
دفینه سلطنتی
میقات

رمان هایی که میخونم:دلارای،حورا،توکا،دنیز،مانلی
رمان هایی که میخونم:دلارای،حورا،توکا،دنیز،مانلی
6 ماه قبل

حورا قرار بود بره خونه ی اونا..!
عجبا
کوتاه بودن پارت به کنار،نویسنده حداقل سوتی نده🤦🏻‍♀️

....
....
6 ماه قبل

محتوای پارت … چس کردن حورا سره گفتن بچه ی قباد🗿
نویسنده مینوشتی حورا خود را چس کرد و به کیمیا نگف ک حامله اس خیلی سنگین تر بودی🫡

نورا
نورا
6 ماه قبل

واقعا دیگه این حجم از بی احترامیو نمیتونم ابدا تحمل کنم… رمانی آشغال تراز این تا حالا نخوندم… حالم هم از نویسنده هم از رمانش بهم میخوره… برین بدرک بابا.. حیف وقتم که صرف این رمان شد

لیلا مرادی
لیلا مرادی
پاسخ به  نورا
6 ماه قبل

لطفا برای بار آخر قرار بذاریم دیگه این رمان رو دنبال نکنیم.😔

نورا
نورا
پاسخ به  لیلا مرادی
6 ماه قبل

من که دیگه وقتمو تلف نمیکنم!

Esfp99
Esfp99
6 ماه قبل

دست نویسنده درد نکنه بااین پارت طولانی و
پر محتواش 👍👍👍

💜Shayda💜
💜Shayda💜
6 ماه قبل

مگه قرار نشد حورا بره خونه اونا

Esfp99
Esfp99
پاسخ به  💜Shayda💜
6 ماه قبل

خود نویسنده هم یادش رفته پارت قبل چی نوشته

رمان خوان
رمان خوان
6 ماه قبل

خسته نباشی دلاور با این پارت گذاشتنت،بعد از سه روز یه کم زیاد نبود،تو رو خدا زیاد خودتو خسته نکن تا بتونی آخر رمان رو برسونی .

خوش قول
خوش قول
6 ماه قبل

نویسنده عزیز و محترم…لطفا وقتی میخوای پارت جدید و بنویسی پارت قبلش بخون که یادت بیاد چی نوشته بودی…قرار بود حورا بره پیش کیمیا..؟؟

Devil
Devil
پاسخ به  خوش قول
6 ماه قبل

آره زنگ زد ب کیمیا ک بیاد خونشون ولی کیمیا گفت نمیاد و حورا خواست بره دیگ شماهم خیلی دارین ازش ایراد میگیرین😂

لی لی
لی لی
پاسخ به  Devil
6 ماه قبل

ایراد الکی نیست پارت قبل نوشته کیمیا مخالفت کرد پس قرار شد من برم خونشون ولی اینجا گفته تا رسید بردمش تو اتاق و فلان

نونو
نونو
پاسخ به  Devil
6 ماه قبل

خودت میفهمی چی میگی😑

دسته‌ها
18
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x