رمان حورا پارت 194 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

داشتیم از شهر خارج میشدیم، کمی متعجب بودم، اینکه جایی که قرار است برویم خارج از شهر است و این به نحوی به نفعم بود!

 

شبیه روستا بود، یکی از روستاهای حاشیه شهر، سرسبز و اطرافش هم کوهستانی و پر از زمین‌های کشاورزی!

به وجد آمده بودم، زیبایی‌ و باصفا بودنش حواسم را از همه چیز پرت کرده بود:

 

_ خونه‌ی خاله بزرگمه، اسم حلیمه‌س، اما حاجیه خاتون هم بهش میگن، وقتی از حج برگشت همینجا موند دیگه برنگشت شهر…

 

وحید گفت، خوشبحال خاله‌اش پس، چنین جایی زندگی میکرد:

_ خیلییی قشنگه!

 

_ با کیمیا یکی دو بار جمعه‌ها اومدیم برا تفریح، جای باصفاییه، مردمش هم مهربونن، میتونی پیش خاله حلیمه بمونی…خورد و خوراک و همه چیزشونم طبیعی و اورگانیکه، اگه احیانا دارویی مسکنی چیزی هم خواستی به خودمون بگو میاریم…

 

نفس عمیقی کشیدم:

_ اینجا چند ماه بمونم قشنگ حال و هوام عوض میشه!

 

وارد منقطه مسکونی که شد، نگاهم به بچه‌های در حال بازی افتاد، به دنبال توپ پلاستیکی و چندلایه شده‌یشان میدویدند، لبخند از لب‌هایم جداناپذیر بود!

 

کنار یکی از خانه‌های انتهایی نگه داشت، اکثر خانه‌های از اجر بودند، عده‌ای هم سنگ‌چین و سقفش با چوب و تخته پر شده بود و رویش، شاخه‌های بزرگ گیاهی انداخته، که نامش را نمیدانستم…

 

_ اینم خونه حاجیه‌خاتون!

 

سریع پیاده شد و از همان فاصله داد زد:

_ خاله حلیمه، مهمون نمیخوای؟

 

صدای قدم‌هایی امد، مرغ و خروس و چندی جوجه‌ی بزرگ، در میان کاه و وسایل مزرعه جولان میدادند، لانه‌یشان ان سمت خانه بود:

 

_ وحید، پسرم…

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 188

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان عزرایل pdf از مرضیه اخوان نژاد

  خلاصه رمان :   {جلد دوم}{جلد اول ارتعاش}     سه سال از پرونده ارتعاش میگذرد و آیسان همراه حامی (آرکا) و هستی در روستایی مخفیانه زندگی میکنند، تا اینکه طی یک تماسی از طرف مافوق حامی، حامی ناچار به ترک روستا و راهی تهران میشود. به امید دستگیری داریا دامون ( عفریت). غافل از اینکه تمامی این جریانات

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان آدمکش

  خلاصه رمان :   ساینا فتاح، بعد از مرگ‌ مشکوک پدرش و پیدا نشدن مجرم توسط پلیس، به بهانه‌ی خارج درس خوندن از خونه بیرون می‌زنه و تبدیل میشه به یکی از موادفروش‌های لات تهران! دختری که شب‌هاش رو تو خونه تیمی صبح می‌کنه تا بالاخره رد قاتل رو می‌زنه… سورن سلطانی! مرد جوان و بانفوذی که ساینا قصد

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان قصه عشق ترگل pdf از فرشته تات شهدوست

  خلاصه رمان :     داستان در مورد دختری شیطون وبازیگوش به اسم ترگل است که دل خوشی از پسر عمه تازه از خارج برگشته اش نداره و هزار تا بلا سرش میاره حالا بماند که آرمین هم تلافی می کرده ولی…. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان وسوسه های آتش و یخ از فروغ ثقفی

  خلاصه رمان :     ارسلان انتظام بعد از خودکشی مادرش، به خاطر تجاوز عمویش، بعد از پانزده سال برمی‌گردد وبا یادآوری خاطرات کودکیش تلاش می‌کند از عمویش انتقام بگیرد و گمان می کند با وجود دختر عمویش ضربه مهلکی میتواند به عمویش وارد کند…   به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان روابط
دانلود رمان روابط به صورت pdf کامل از صاحبه پور رمضانعلی

    خلاصه رمان روابط :   داستان زندگیِ مادر جوونی به نام کبریاست که با تنها پسرش امید زندگی می‌کنه. اونا به دلیل شرایط بد مالی و اون‌چه بهشون گذشت مجبورن تو محله‌ای نه چندان خوش‌نام زندگی کنن. کبریا به‌خاطر پسرش تو خونه کار می‌کنه و درآمد چندانی نداره. در همین زمان یکی از آشناهاش که کارهاش رو می‌فروخته

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بانوی رنگی به صورت pdf کامل از شیوا اسفندی

  خلاصه رمان:   شایلی احتشام، جاسوس سازمانی مستقلِ که ماموریت داره خودش و به دوقلوهای شمس نزدیک کنه. اون سال ها به همراه برادرش برای این ماموریت زحمت کشیده ولی درست زمانی که دستور نزدیک شدنش، و شروع فاز دوم مأموریتش صادر میشه، جسد برادرش و کنار رودخونه فشم پیدا میکنن‌. حالا اون جدا از کار و دستور، یه

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
5 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ادمیزاد.
ادمیزاد.
8 ماه قبل

بازم ی روند تکراری رمان ایرانی ..پیرزن مهربون و ی مدت زندگی تو روستا آخرشم قباد پیداش میکنه بعدش ی بلایی سر یکیشون میاد این وسطا ی رقیب عشقی پیدا میشه واسه قبلاد و…اخرشم به هم میرسن..

آلا
آلا
8 ماه قبل

چنتا رمان هست که کلن این مدل شخصیتا اسمشون خاتونه

نام نامدار
نام نامدار
8 ماه قبل

با این که کم بود ولی حس و حالش رو دوست داشتم

Prnya
Prnya
8 ماه قبل

چرا اینقدر پارت ها کمه همش دو خط هم نبود چند

ایسان
ایسان
8 ماه قبل

بد نبود🖤🙄

دسته‌ها
5
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x