رمان حورا پارت 196

4.4
(212)

 

 

 

 

 

 

لحظه‌ای متعجب به وحید و کیمیا نگاهی انداختم، کیمیا هم شوکه بود و وحید اما انگار نمیفهمید منظورش را!

اب دهانم را قورت دادم و سعی کردم عادی باشم:

 

_ نه، نمیخوام بفهمه…وگرنه نمیذاره!

 

با نارضایتی سر جنباند:

_ باشه دخترم، قدمت سر چشم، اتاق خالی دارم، تشک و لحاف هم دارم، جا برات هست…

 

رو کرد به وحید و گفت:

_ زن حامله به خورد و خوراک چ رسیدگی نیاز داره، من با این پا درد و کمردرد نمیتونم پی این دختر باشم، براش یه پرستاری کسی پیدا کن کمک حالش باشه!

 

وحید متعجب نگاهش را به من داد:

_ حامله؟ حورا که حامله نیست خاله‌ حلیمه.

 

خاله حلیمه خندید و با گرفتن پایین لباسش، به سمت خانه رفت:

_ پس اسمش حوراس، قشنگه!

 

داخل رفت و میدان دعوا را برای ما رها کرد، کلافه به وحید خیره شدم، شوکه جلو امد:

_ باردار؟ کیمیا تو شنیدی چی گفت؟

 

به کیمیا نگاه کرد، کیمیا که حالت او هم مثل من بود، با سکوت به وحید خیره شد، طوری که پی به قضیه برد و با خنده‌ای ناباور شانه‌هایش آویزان شد:

 

_ باورم نمیشه…

 

نگاهش را به من داد و با شوک پرسید:

_ بارداری؟ حامله‌ای؟

 

به ارامی سر به تایید تکان دادم، قبل از انکه بخواهد چیزی بگوید سریع گفتم:

_ ناخواسته بود، برای همینم میخوام دور شم، وگرنه میوفتادم دنبال کارای طلاق، میدونی که نمیشه بدون رضایت قباد طلاق گرفت!

 

چنگی به موهایش زد:

 

_ قباد بفهمه هم خر و میخواد هم خرمارو، هم لاله رو میذاره کنج دلش هم منو مجبور میکنه پیشش باشم!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.4 / 5. شمارش آرا 212

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20240508 142226 973 scaled

دانلود رمان میراث هوس به صورت pdf کامل از مهین عبدی 3.4 (5)

بدون دیدگاه
          خلاصه رمان:     تصمیمم را گرفته بودم! پشتش ایستادم و دستانم دور سینه‌های برجسته و عضلانیِ مردانه‌اش قلاب شد. انگشتانم سینه‌هایش را لمس کردند و یک طرف صورتم را میان دو کتفش گذاشتم! بازی را شروع کرده بودم! خیلی وقت پیش! از همان موقع…
IMG 20240425 105233 896 scaled

دانلود رمان سس خردل جلد دوم به صورت pdf کامل از فاطمه مهراد 3.7 (3)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان :   ناز دختر شر و شیطونی که با امیرحافط زند بزرگ ترین بوکسور جهان ازدواج میکنه اما با خیانتی که از امیرحافظ میبینه ، ازش جدا میشه . با نابود شدن زندگی ناز ، فکر انتقام توی وجود ناز شعله میکشه ، این…
IMG 20240503 011134 326

دانلود رمان در رویای دژاوو به صورت pdf کامل از آزاده دریکوندی 3.3 (4)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان: دژاوو یعنی آشنا پنداری! یعنی وقتایی که احساس می کنید یک اتفاقی رو قبلا تجربه کردید. وقتی برای اولین بار وارد مکانی میشید و احساس می کنید قبلا اونجا رفتید، چیزی رو برای اولین بار می شنوید و فکر می کنید قبلا شنیدید… فکر کنم…
IMG 20240425 105138 060

دانلود رمان عیان به صورت pdf کامل از آذر اول 2.3 (6)

بدون دیدگاه
            خلاصه رمان: -جلوی شوهر قبلیت هم غذای شور گذاشتی که در رفت!؟ بغضم را به سختی قورت می دهم. -ب..ببخشید، مگه شوره؟ ها‌تف در جواب قاشق را محکم روی میز میکوبد. نیشخند ریزی میزند. – نه شیرینه..من مرض دارم می گم شوره    
IMG 20240425 105152 454 scaled

دانلود رمان تکتم 21 تهران به صورت pdf کامل از فاخته حسینی 4.6 (5)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان : _ تاب تاب عباسی… خدا منو نندازی… هولم میدهد. میروم بالا، پایین میآیم. میخندم، از ته دل. حرکت تاب که کند میشود، محکم تر هول میدهد. کیف میکنم. رعد و برق میزند، انگار قرار است باران ببارد. اما من نمیخواهم قید تاب بازی را بزنم،…
IMG 20240424 143258 649

دانلود رمان زخم روزمره به صورت pdf کامل از صبا معصومی 5 (2)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان : این رمان راجب زندگی دختری به نام ثناهست ک باازدست دادن خواهردوقلوش(صنم) واردبخشی برزخ گونه اززندگی میشه.صنم بااینکه ازلحاظ جسمی حضورنداره امادربخش بخش زندگی ثنادخیل هست.ثناشدیدا تحت تاثیر این اتفاق هست وتاحدودی منزوی وناراحت هست وتمام درهای زندگی روبسته میبینه امانقش پررنگ صنم…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

12 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
نام نامدار
نام نامدار
1 ماه قبل

والا این قدر که حرص حورا رو خوردم تو خواب همش جای حورا هستم و دارم لاله و قباد رو جر میدم
امروز هم که خبری از حورا نشده هنوز برم ببینم تو خواب دیگه چه بلایی میتونم سر اون دو نفر بیارم

♡ روا ♡
♡ روا ♡
1 ماه قبل

قراره همینجوری پیش بره …..؟
سال هم تموم شد

...
...
1 ماه قبل

ناموسا چند پارت قراره بمونید جلوی در😐
ی ده پارت طول میکشه وارد خونه بشید نه؟!

نام نامدار
نام نامدار
1 ماه قبل

پس مگه حاجیه خاتون نبود؟؟ الان چرا حليمه شد؟

Aramesh
Aramesh
پاسخ به  نام نامدار
1 ماه قبل

آره منم میخاستم اینو بگم🤣

خواننده رمان
خواننده رمان
پاسخ به  نام نامدار
1 ماه قبل

این رمانه همین جوری داغون هست دیگه شما هم بدتر جلوه ندید اسمش حلیمه بود حاجیه خاتون صداش هم میزدن

نام نامدار
نام نامدار
پاسخ به  خواننده رمان
1 ماه قبل

خوب درست معرفی نکرد 😁 😁 من بی گناهم💁‍♀️👵👵

ریحان
ریحان
1 ماه قبل

یعنی چه بایک نگاه فهمید حامله هست
مگه داریم مگه میشه
نمیدونم چرا این نویسنده ها فکر میکنن با اسکول طرفن

نرگس
نرگس
1 ماه قبل

😃 😃 😃

...
...
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 ماه قبل

وای فاطمههه 🤣

باهات قهر بودم ولی بازم کامنت گذاشتم واست 🥺😐

Aramesh
Aramesh
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 ماه قبل

جررررر فاطمه 🤣
آره والا آفرین داره😂

دسته‌ها

12
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x