رمان حورا پارت 204 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

با صدای در اتاق مشترکش با لاله، سریع و ناخواسته دستی به صورتش کشید، نمیخواست کسی بفهمد، نمیخواست فعلا لاله به چیزی شک کند، همینکه بدانند حورا رفته کافی بود، باید واکنش‌ها را میدید!

 

از جا برخاست، برگه‌ی آزمایش و نامه را تا زد و در جیب گذاشت. به سمت در رفت که همزمان با باز کردنش، لاله هم دست دراز کرده بود برای گشودن.

 

ناخواسته اخمی کرد:

_ چیکار میکنی؟ مگه دکتر نگفت سر پا نباشی زیاد؟

 

لاله با افاده‌ی همیشگی لبخندی زده و به اتاق حورا سرکی کشید:

_ وای خسته شدم از بس نشستم خب، نصف شبی اینجا چیکار داری؟ حوراجونو ولش کن بذار بخوابه!

 

در را کامل گشود. نگاه لاله که به تخت مرتب افتاد لبخند از لبانش پر کشید:

_ کجاس؟

 

با همان اخم گفت:

_ نیست، لباساشم نیست، رفته…

 

چشمان لاله متعجب درشت شد، گیج به قباد چشم دوخت:

_ چی میگی؟ یعنی چی کجا رفته؟

 

پوزخندی زد، نمیدانست چه بگوید، اما نباید وا میداد، نباید لاله میفهمید مشکلی وجود دارد:

_ رفته که رفته، برمیگرده…جز اینجا جایی نداره!

 

گفت اما در دلش آشوب بود، کجا را داشت برود؟ بی غیرت شده بود، زنش از دستش سر به بیابان میگذاشت، او که فکر میکرد صبر حورایش سقف ندارد، حالا کم اورده بود، رفته بود، کجا؟ حالش خوب است؟ کسی ازارش ندهد؟ مزاحمش نشوند؟ آن مردک خواستگارنما، اذیتش نکند؟

 

با هر فکر و خیالش، نفس‌هایش تند‌تر میشد، لاله دید اما لب نزد، خوشحال بود از نبودن حورا، از رفتنش، از اینکه دیگر میتوانست بیش از پیش قباد را در دست بگیرد!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 245

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان جایی نرو pdf از معصومه شهریاری (آبی)

  خلاصه رمان: جایی نرو، زندگی یک زن، یک مرد، دو شخصیت متضاد، دو زندگی متضاد وقتی کنار هم قرار بگیرند، چی پیش میاد، گاهی اوقات زندگی بازی هایی با آدم ها می کند که غیرقابلِ پیش بینی است، کیانمهر و ترانه، برنده این بازی می شوند یا بازنده، میتونند جای نداشتن های هم را پر کنند …   به

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان یکاگیر

    خلاصه رمان:         ارمغان، تکنسین اتاق عمل که طی یه اتفاق مرموز از یک دختر خانواده دوست و برونگرا، تبدیل به دختر درونگرا که روابط باز با مردها داره، میشه. این بین بیمار تصادفی توی بیمارستان توجه‌اش رو جلب می‌کنه؛ طوری که وقتی اون‌و چند روز بعد کنار خیابون می‌بینه سوارش می‌کنه و استارت آشناییش

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دریچه pdf از هانیه وطن خواه

خلاصه رمان :       داستان درباره زندگی محياست دختری كه در گذشته همراه با ماهور پسرداييش مرتكب خطايی جبران ناپذير ميشن كه در اين بين ماهور مجازات ميشه با از دست دادن عشقش. حالا بعد از سال ها اين دو ميخوان جدای از نگاه سنگينی كه هميشه گريبان گيرشون بوده زندگيشون رو بسازن..     به این رمان

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شاه ماهی pdf از ساغر جلالی

  خلاصه رمان :     حاصل یک شب هوس مردی قدرتمند و تجاوز به خدمتکاری بی گناه   دختری شد به نام « ماهی» که تمام زندگی اش با نفرت لقب حروم زاده رو به دوش کشیده   سردار آقازاده ای سرد و خشنی که آوازه هنرهایش در تخت سراسر تهران رو پر کرده بود…   در آخر سر

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شاه بیت
دانلود رمان شاه بیت به صورت pdf کامل از عادله حسینی

    خلاصه رمان شاه بیت :   شاه بیت داستان غزلیه که در یک خانواده ی پرجمعیت و سنتی زندگی میکنه خانواده ای که پر از حس خوب و حس حمایتن غزل روانشناسی خونده ولی مدت هاست تو زندگی با همسرش به مشکل خورده ، مشکلی که قابل حله غزل هم سعی میکنه این موضوع رو بدون فهمیدن خانوادش

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان افسون سردار pdf از مهری هاشمی

خلاصه رمان :     خلاصه :افسون دختر تنها و خود ساخته ایِ که به خاطر کمک به دوستش سر قراری می‌ره که ربطی به اون نداره و با یه سوءتفاهم پاش به عمارت مردی به نام سردار حاتم که یه خلافکار بی رحم باز می‌شه و زندگیش به کل تغییر می‌کنه. مدام آزار و اذیت می‌شه و مجبوره به

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
13 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
♡Artemis♡
♡Artemis♡
7 ماه قبل

نویسنده عزیز دیگه واقعا شورشو در اوردی یعنی چی اینکارت ۴ روز شد و پارت نزاشتی نکنه هیچی بلد نیسی ففط بلدی مارو تو خماری بزاری هوففففف اه اه

ترانه
ترانه
7 ماه قبل

از اون یه مثقال پارت هم دیگه انگار خبری نیست دیگه نه؟؟؟
عالیییی شد 🙄🙄🙄🙄🙄

خسته
خسته
7 ماه قبل

نویسنده مرد؟ مخاطب مگه مسخرس؟!

دریا
دریا
7 ماه قبل

اوفففف پارت لطفا

بی نام
بی نام
7 ماه قبل

این رمان کاملش از کجا مسشه تهیه کرد. ببینم قباد چطور میفهمه لاله خیانت کرده

صدیقه
صدیقه
7 ماه قبل

بابا گندشو در آوردی پارت بزار دیگه اه اه تموم کن این رمانو دیگه چقدر تنبلی تو

میشا
میشا
7 ماه قبل

عالی شد همون ی ذره پارتی ک تو دو روز هم میزاشت قط شد کردش 3روز د پارت بده دیگه/:

مریم
مریم
7 ماه قبل

نمیدونم نظرات رو میخونی یا نه ،
وقتی نتونی کسانی رو راضی نگه داری حالا در هر صنف وشغلی، حق الناس هست .
یا ننویس یا می‌نویسی درست و حسابی بنویس.

Armita
Armita
7 ماه قبل

من متوجه نمیشم یعنی واقعا نویسنده میخونه نظر ها رو یا اصلا نمی‌خواد بخونه یا چی.
بابا صد دفعه گفتیم تروخدا پارت بیشتر بزار یک دقیقه خوندن این پارت طول کشید و اصلا نفهمیدم چی شد😐😐😐.
بابا تروخدا ترو به علی پارت زیاد بزار

آدم معمولی
آدم معمولی
7 ماه قبل

الله وکیلی دیگه چرا نوشتی،اه

♡ روا ♡
♡ روا ♡
7 ماه قبل

خوشحالم از ناراحتی قباد واقعا خوشحالم ولی دوست دارم زجر کشیدن لاله هم ببینم ای خدا یعنی میشه روز کوبوندن لاله هم فرا برسه آخ که چقدر خوب میشه بلاخره دست لاله هم رو بشه

رهگذر
رهگذر
7 ماه قبل

خیلی زیاد بود نصف شوگذاشتم فردا بخونم

مریم گلی
مریم گلی
7 ماه قبل

سلام ممنون از رمان زیباتون،،ای کاش پارت بیشتری میگذاشتید،،من عاشق رمانتون هستم،بازم تشکر میکنم

دسته‌ها
13
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x