رمان حورا پارت 214

4.3
(159)

 

 

 

 

 

 

به سمتش برگشتم و منتظر نگاهش کردم، اخم در هم داشت:

_ تو شهر زندگی میکردیم، خیلی ازم میخواست بیارمش اینجا…هربار که میاوردمش ولش میکردم و برمیگشتم شهر، بهش توجه نمیکردم، گاهی حتی…

 

دستانش را در هم پیچید و خیره‌ی انگشتانش شد:

_ تحقیرش میکردم، اما وقتی پشیمون شدم که خیلی دیر بود، خیلی دیر…اونقدر که الان فقط حسرتش به جا مونده…

 

اشاره‌ای به باغ کرد:

_ فقط اینجا ازش مونده…

 

بغض بیخ گلویم را سفت چسباند. قدمی نزدیک شد، بیل و کلنگ کوچکش را از کنار درختی برداشت و به سمتم امد:

 

_ پس من خوش‌ شانس بودم، گمونم همسر شما هم خوش شانسه، امیدوارم اون خراب نکنه!

 

از کنارم گذشت، هرچه سعی کردم من هم بگویم نتوانستم، بگویم که من هم اشتباه کردم، بگویم که همسرم از این کودکی که درونم رشد میکند بی خبر است، اما نتوانستم…نشد!

 

فقط ذهنم را درگیر کرد و رفت، قباد شانس داشت اما، شانسش را سوزانده بود…

محمد میتوانست جبران کند، اما شانسش را نداشت، خدا همسرش را زود از او گرفت! دو سال، دو سال کافی نبود!

 

دنبالش به راه افتادم، این چند روز اینجا بودن چسبیده بود اما میخواستم با دکترم تماس بگیرم، ملاقاتی داشته باشم یا وضعیتم را چک کند، شاید الکی نگران بودم اما خب…حس خوبی هم نداشتم، حسی میگفت اینجا نمیتوانم خوب از کودک مراقبت کنم!

 

به خانه‌ی خاله حلیمه که رسیدم، مش حسن جلوی در ایستاده بود، پیرمرد خوب بود، چشمانش مثل پسرش آبی بود، با ریش و سیبیل جوگندمی، کله‌ی تاس شده و کلاه پشمی که همیشه به سر داشت. قد خمیده و چروک های زیاد.

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 159

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20240425 105138 060

دانلود رمان عیان به صورت pdf کامل از آذر اول 2.5 (4)

بدون دیدگاه
            خلاصه رمان: -جلوی شوهر قبلیت هم غذای شور گذاشتی که در رفت!؟ بغضم را به سختی قورت می دهم. -ب..ببخشید، مگه شوره؟ ها‌تف در جواب قاشق را محکم روی میز میکوبد. نیشخند ریزی میزند. – نه شیرینه..من مرض دارم می گم شوره    
IMG 20240425 105152 454 scaled

دانلود رمان تکتم 21 تهران به صورت pdf کامل از فاخته حسینی 5 (2)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان : _ تاب تاب عباسی… خدا منو نندازی… هولم میدهد. میروم بالا، پایین میآیم. میخندم، از ته دل. حرکت تاب که کند میشود، محکم تر هول میدهد. کیف میکنم. رعد و برق میزند، انگار قرار است باران ببارد. اما من نمیخواهم قید تاب بازی را بزنم،…
IMG 20240424 143258 649

دانلود رمان زخم روزمره به صورت pdf کامل از صبا معصومی 5 (2)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان : این رمان راجب زندگی دختری به نام ثناهست ک باازدست دادن خواهردوقلوش(صنم) واردبخشی برزخ گونه اززندگی میشه.صنم بااینکه ازلحاظ جسمی حضورنداره امادربخش بخش زندگی ثنادخیل هست.ثناشدیدا تحت تاثیر این اتفاق هست وتاحدودی منزوی وناراحت هست وتمام درهای زندگی روبسته میبینه امانقش پررنگ صنم…
IMG 20240424 143525 898

دانلود رمان هوادار حوا به صورت pdf کامل از فاطمه زارعی 4.3 (6)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   درباره دختری نا زپروده است ‌ک نقاش ماهری هم هست و کارگاه خودش رو داره و بعد مدتی تصمیم گرفته واسه اولین‌بار نمایشگاه برپا کنه و تابلوهاشو بفروشه ک تو نمایشگاه سر یک تابلو بین دو مرد گیر میکنه و ….      
IMG ۲۰۲۴۰۴۲۰ ۲۰۲۵۳۵

دانلود رمان نیل به صورت pdf کامل از فاطمه خاوریان ( سایه ) 3.6 (5)

1 دیدگاه
    خلاصه رمان:     بهرام نامی در حالی که داره برای آخرین نفساش با سرطان میجنگه به دنبال حلالیت دانیار مشرقی میگرده دانیاری که با ندونم کاری بهرام نامی پدر نیلا عشق و همسر آینده اش پدر و مادرشو از دست داده و بعد نیلا رو هم رونده…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

3 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
me/
me/
15 روز قبل

این مشدی و خاله چه صنمی دارن خدا داند

♡ روا ♡
♡ روا ♡
پاسخ به  me/
15 روز قبل

صنم های خوب خوب

♡ روا ♡
♡ روا ♡
16 روز قبل

به امید خدا تا چندین سال دیگه تموم میشه
فقط من موندم چرا از زبون قباد جلو نمیره ما نزدیک ۱۰ پارته همش تو باغ موندن حالا درسته که شاید محمد بدونه تعصیر روی حورا بزاره چون خودش هم زنشو از دست داده پس محمد میتونه نقشه یه مشاور داشته باشه و کمکش کنه ولی لطفا پارتا رو از زبون قباد بنویس من الان فقط منتظر حرص خوردن قباد هستم اینکه حورا از اولش سر دو راهی گیر کرده بود دیگه واسم جالب نیست

دسته‌ها

3
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x