رمان حورا پارت 217

4.3
(194)

 

 

 

 

 

 

سوار بر ماشین راه افتاد، باید زودتر تکلیف لاله را مشخص میکرد، باید با مدرک و بدون تهمت پیش میرفت، باید چیزی برای مطمئن کردن مادرش داشته باشد!

 

خشمگین بود اما عجیب بود که خیانت لاله برایش اهمیتی نداشت؟ فقط آن قسمتی برایش مهم بود که غرورش توسط لاله مورد اصابت قرار گرفته بود. برای برگرداندن حورا چه باید میکرد؟

 

عصبی دستی به پیشانی‌اش کشید و تا رسیدن به خانه، در سکوت رانندگی کرد. این چند روز هرچه تماس گرفته بود شماره‌ی حورا در دسترس نبود. جایی نمیدانست و دوربین‌های اطراف خانه هم فقط تا دم در را ضبط کرده بودند و مشخص نبود سوار بر چه ماشینی رفته است!

 

مادرش و لاله، و خاله‌اش…شعف در چشمانشان پیدا بود اما در ظاهر میخواستند باز هم حورا را آبروبر و بی حیا بخوانند.

 

سکوت میکرد تا تکلیف لاله مشخص شود، نباید کاری میکرد لاله شک کند، اگر تا اینجا پیش رفته، پس میتواند برای فرار کردن هم نقشه بچیند، خصوصا که چندماه مانده به زایمانش، قطعا برای مشخص نشدن پدر اصلی فرزندش فکری خواهد کرد!

 

 

مقابل خانه ایستاد و پیاده شد. میدانست لاله در خانه است، عادت داشت برای به چشم قباد آمدن، برنامه‌هایش را به او اطلاع میداد. و حالا همه چیز داشت در چشمش روشن میشد، انگار تازه نگاهش به اطراف باز شده بود، وقتی میان مادرش، خواهرش و لاله‌، و حورا قرار میگرفت، حسی در عمق وجودش فریاد میزد حورا را دریاب…

 

اما احمقانه چیزی در مغزش زمزمه میکرد که از حورا دوری کن، دلیل؟ خودش هم نمیدانست…

 

وارد خانه شد، سوت و کور بود و ظاهرا یا خواب بودند، یا کلا نبودند!

پله‌ها را بالا رفت و سرکی به اتاق مادرش کشید، درحال نماز بود، در را بست و به سمت اتاقش با لاله حرکت کرد. بدون در زدن وارد شد.

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 194

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20240425 105138 060

دانلود رمان عیان به صورت pdf کامل از آذر اول 2.5 (4)

بدون دیدگاه
            خلاصه رمان: -جلوی شوهر قبلیت هم غذای شور گذاشتی که در رفت!؟ بغضم را به سختی قورت می دهم. -ب..ببخشید، مگه شوره؟ ها‌تف در جواب قاشق را محکم روی میز میکوبد. نیشخند ریزی میزند. – نه شیرینه..من مرض دارم می گم شوره    
IMG 20240425 105152 454 scaled

دانلود رمان تکتم 21 تهران به صورت pdf کامل از فاخته حسینی 5 (2)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان : _ تاب تاب عباسی… خدا منو نندازی… هولم میدهد. میروم بالا، پایین میآیم. میخندم، از ته دل. حرکت تاب که کند میشود، محکم تر هول میدهد. کیف میکنم. رعد و برق میزند، انگار قرار است باران ببارد. اما من نمیخواهم قید تاب بازی را بزنم،…
IMG 20240424 143258 649

دانلود رمان زخم روزمره به صورت pdf کامل از صبا معصومی 5 (2)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان : این رمان راجب زندگی دختری به نام ثناهست ک باازدست دادن خواهردوقلوش(صنم) واردبخشی برزخ گونه اززندگی میشه.صنم بااینکه ازلحاظ جسمی حضورنداره امادربخش بخش زندگی ثنادخیل هست.ثناشدیدا تحت تاثیر این اتفاق هست وتاحدودی منزوی وناراحت هست وتمام درهای زندگی روبسته میبینه امانقش پررنگ صنم…
IMG 20240424 143525 898

دانلود رمان هوادار حوا به صورت pdf کامل از فاطمه زارعی 4.3 (6)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   درباره دختری نا زپروده است ‌ک نقاش ماهری هم هست و کارگاه خودش رو داره و بعد مدتی تصمیم گرفته واسه اولین‌بار نمایشگاه برپا کنه و تابلوهاشو بفروشه ک تو نمایشگاه سر یک تابلو بین دو مرد گیر میکنه و ….      
IMG ۲۰۲۴۰۴۲۰ ۲۰۲۵۳۵

دانلود رمان نیل به صورت pdf کامل از فاطمه خاوریان ( سایه ) 3.6 (5)

1 دیدگاه
    خلاصه رمان:     بهرام نامی در حالی که داره برای آخرین نفساش با سرطان میجنگه به دنبال حلالیت دانیار مشرقی میگرده دانیاری که با ندونم کاری بهرام نامی پدر نیلا عشق و همسر آینده اش پدر و مادرشو از دست داده و بعد نیلا رو هم رونده…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

13 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
میشا
میشا
11 روز قبل

ولی من میگم قباد وقتی بدون در زدن وارد اتاق خودشو لاله میشه ی چیزی میبینع

لی لی
لی لی
12 روز قبل

یه جور تازگیا شخصیت منفی رو نمازخون و با ایمان و چادری نشون میدن انگار میخوان تعمیمش بدن و این موارد رو بد جلوه بدن که آره هر ‌کس اینجوریه انقد کثیفه بعد شخصیت اصلیم همیشه بی حجاب و کسی که فقط تو شرایط بد یاد خدا میفته یا بیشتر اوقات با خدا قهر میکنه و ناله میکنه که چرا خدا زندگی منو اینجوری میکنه و همیشه طلبکارند از خدا ولی با قلبی مهربون و صاف و ساده که انگار داری به ابن صفات توهین میشه
در حالیکه تو سه تا رمانی که دارم میخونن شخصیت دختر داستان هر کدوم یه اشتباه و خبطی کردن ولی همیشه تقصیرا گردن پسر داستانه
دلارای با قالب کردن خودش به ارسلان و هرزه بازیاش لادنم همینجور با اینکه نمیخواست با پسره رابطه جنسی داشته باشه ولی باهاش فرار کرد و کل زندگی ساواشو بار زدم و دزدیدن این حورام که مث ترسوعا به جای اینکه از زندگیش محافظت کنه دو دسته دادش به لاله افریطه و از عالم و ادم طلبکارم هست اینم شد شخصیت محبوب و درجه اول داستان!!

...
...
پاسخ به  لی لی
11 روز قبل

دقیقا.نویسنده ها میدونن اکثر ماها حامی زنانیم، از همین اخلاق ما سواستفاده میکنن و فک میکنن دیگه شخصیت اصلی زن هر خری باشه ما میگیم اشکال نداره حق با اونه.

فاطمه
فاطمه
12 روز قبل

حورا که شخصیت اول و شاید محبوب داستانه یه شال یا روسری سرش نمیکنه اما مادر فتنه قباد باید نمازخون باشه آره؟
نویسنده اگر اندازه ارزن انصاف داشت حورا درتمام تنهایی هاش باید نماز میخوند وباخدا ارتباط داشت نه مادر قباد که از عقوبت کارش هیچ ترسی نداره.

ناشناس
ناشناس
پاسخ به  فاطمه
11 روز قبل

کار از داستان و رمان گذشته عزیزم
دیگه تو زندگی واقعی هم همینه!
هرکی بیشتر ادعای خداییش میشه بدتر گند میزنه به همچی

فاطمه
فاطمه
پاسخ به  ناشناس
11 روز قبل

مقدار بسیار زیادی حقققق

♡ روا ♡
♡ روا ♡
12 روز قبل

از زبان قباد نسبت به حورا ۱۰ هیچ جلو ایم

♡ روا ♡
♡ روا ♡
12 روز قبل

اون نمازی که مادر قباد میخونه بخوره تو سرش نماز چادر حرمت داره همچین مادری میتونم شرط ببندم قرآنم دستش نگرفته مادری که عروسشو قضاوت میکنه بدون اینکه حتا یه بار باهاش بشینه صحبت کنه این زن یه خرابه به تمام معناست تروخدا نگو نماز میخونه

آخرین ویرایش 12 روز قبل توسط فاطمه موحدی
ساجده
ساجده
پاسخ به  ♡ روا ♡
12 روز قبل

اتفاقا من فکر میکنم نویسنده ها از قصد شخصیت های منفی رو مذهبی نشون میدن بخاطر اینکه از مسلمونا بدشون میاد و میخوان چهره مسلمونا رو خراب کنن

♡ روا ♡
♡ روا ♡
پاسخ به  ساجده
12 روز قبل

آره من باهات موافقم و این کاملا غلطه

me/
me/
پاسخ به  ساجده
11 روز قبل

نماز خوندن مادر قباد رو اینجوری برداشت کردم که انگار مادره به حرف دیگران اهمیت میده نه اینکه دین براش مهم باشه فقط خودشو خوب جلوه میده حسی به مذهبش ندارم خیلی نظرت برای عجیبه

me/
me/
12 روز قبل

این رمانم چرت شد که قباد ی شبه روح دیده عوض شده این چرت و پرتا چین اخه

Prnya
Prnya
12 روز قبل

همین جوری از زبون قباد برو جلو تا خیانت لاله زودی بفهمه

دسته‌ها

13
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x