روی مبل نشسته بود و بلند در موبایلش میخندید. که با ورود یکبارهی قباد ترسیده موبایلش را کنار انداخت. با دیدن قباد دستش را روی قلبش گذاشت و با تعجب گفت:
_ عشقم؟ یکم آرومتر نمیگی میترسم؟
اخمهایش بی اراده در هم رفتند. جلو رفت و همانطور که کتش را در میآورد پرسید:
_ چرا بترسی خب؟ مگه جز من کسی میاد اینجا…
لاله از چهرهی بی حوصلهی قباد فهمید یک جای کار میلنگد، سعی کرد با آن شکم گندهاش از جا برخیزد، نگاه قباد هم مدام پی آن موبایلی میرفت که برعکس روی تخت بود. مگر تلفنی حرف نمیزد؟
_ تلفنی حرف نمیزدی؟
نگاه لاله لحظهای به سمت موبایلش برگشت، با مکث سری به طرفین تکان داد:
_ چیز مهمی نیست، دریا دوستم بود.
کتش را روی دستهی تخت انداخت و مشغول باز کردن دکمههای پیراهنش شد:
_ خب چرا وقتی اومدم تو پرت کردی گوشیو، لاقل خدافظی میکردی!
چشمان لاله ریز شد، قباد خشک و بی انعطاف نگاهش میکرد و همزمان لباسهایش را تعویض میکرد:
_ قبادجونم خوبی تو؟
پشت کرد و به سمت حمام رفت:
_ خوبم، برام لباس حاضر میکنی؟
متعجب دستی به شکمش کشید، بار اول بود بعد از ان چندین ماه بارداری، قباد میخواست او کاری کند!
بی حرف به سمت کمد رفت و قباد نگاه متعجب لاله را دنبال کرد، وقتی از بابت رفتارش مطمئن شد، وارد حمام شده در را بست. باید سریعتر تکلیف روشن میشد، نمیتوانست مدت زیادی را فیلم بازی کند.
به این رمان امتیاز بدهید
روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!
میانگین امتیاز 4.1 / 5. شمارش آرا 193
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
بنظرم هرکی به خواندن این رمان ادامه بده احمقه
دیگه قابل امتیازم نیست
خوندنش ۴۵ ثانیه برد🤣🤣
الان باید وایسم تا فردا و شاید پس فردا قباد از حموم بیاد بیرون نه؟ اگه بخواد زیر دوش باخودش حرف بزنه پس احتمالا دوشنبه یا سه شنبه از حموم بیاد بیرون، لباسم بخواد تن کنه میشه جمعه هفته بعد
اوکی موفق باشید
وای قباد چرا اینقدر داره ابله بازی در میاره تو الان نباید دعوا راه می انداختی گوشیشو میگرفتی این لاله غربتی هم خوب بلده نقش بازی کنه عفریته وای بدبخت بچه ای که تو شکم لاله است
اگه اون یارو نبود پشت تلفن، بد میشد، لاله میفهمید قباد زیرنظر دارتش، گوشیشو پاکسازی میکرد و رفتاراشو کنترل میکرد لو نره. اگرم اون یارو بوده باشه خب ک چی، لاله هم دیوار حاشاش بلنده هم داستان سازیش قوی
آره اینم هست ولی من قبول دارم قباد باید همون موقع گوشی میگرفت