رمان حورا پارت 245 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

حورا

 

 

کنار حوضچه‌ نشسته بودم و از آلوچه‌های ترش میخوردم، خاله حلیمه هم مدام در گوشم میگفت بچه پسر است…

 

دوست داشتم دختر باشد اما، با اینکه میترسیدم، از اینکه مبادا در تربیت و بزرگ کردنش خطا کنم، مبادا کم بیاورم، کوتاهی کنم، جا بزنم…

 

وقتی به این فکر میکردم که ممکن است کودکی را از همان قد چهل سانتی‌اش، تا بیست سالگی بزرگ کنم، تا زمانی رشدش متوقف میشود، ذهنش را شکل دهم، مادری کنم، غیرقابل باور بود.

 

هیجان داشت همچین چیزی را تصور کردن، اینکه آدمی از وجودت متولد شود، و تا عمر داری برایش جان بدهی.

 

_ باز نشستی پا ترشی خوردن؟

 

سر بلند کردم و لبخند زدم، کاسه‌ی آلوچه را به سمتش گرفتم:

_ نمک زدم، بخور…

 

خندید و روبه‌رویم نشست، رفیق خوبی شده بود، این روزها هوایم را داشت.

اینکه در جای غریب تنها نباشی نعمتی‌ست بی پایان!

 

_ انقدر نخور دلدرد میگیری…

 

شانه بالا انداختم:

_ دلم میخواد خب…

 

سری تکان داد:

_ حاملگی هم دردسره‌ها!

 

طوری گفت که بخواهد بگوید، بچه و پدر شدن را دوست ندارد:

 

_ قیافه‌شو، کج شدی چرا…بچه‌س دیگه!

 

خندید و با چندش کمی صورتش را چین داد:

_ وقتی به عاقبتاش فکر میکنم نه راستش بچه نیست، هیولاس!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 202

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان دریچه pdf از هانیه وطن خواه

خلاصه رمان :       داستان درباره زندگی محياست دختری كه در گذشته همراه با ماهور پسرداييش مرتكب خطايی جبران ناپذير ميشن كه در اين بين ماهور مجازات ميشه با از دست دادن عشقش. حالا بعد از سال ها اين دو ميخوان جدای از نگاه سنگينی كه هميشه گريبان گيرشون بوده زندگيشون رو بسازن..     به این رمان

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان در سایه سار بید pdf از پرن توفیقی ثابت

  خلاصه رمان :     ابریشم در کوچه پس کوچه های خاطراتش، هنوز رد پایی از کودکی و روزهای تلخ تنهایی اش باقی مانده است.دختری که تا امروزِ زندگی اش، تلاش کرده همواره روی پای خودش بایستد. در این راه پر فراز و نشیب، خانواده ای که به فرزندی قبولش کرده اند، در تمام لحظات همراهش بوده اند؛ اما

جهت دانلود کلیک کنید
رمان عشق صوری پارت 24
دانلود رمان خفقان

    خلاصه رمان:         دوروز به عروسیم مونده و باردارم عروسی که نمیدونه پدر بچه اش کیه دست میزارم روی یه ظالم،ظالمی که… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 2.8 / 5. شمارش آرا 5 تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که

جهت دانلود کلیک کنید
رمان تابو
رمان تابو

دانلود رمان تابو خلاصه : من نه اسم دارم نه خانواده، تنها کسی که دارم، پدرمه. یک پدر که برام همه کار کرده، مهربونه، دلرحمه، دوست داشتنیه، من این پدر رو دوست دارم، اون بهم اسم داد، بهم شخصیت داد، اون بهم حس انتقام داد. من این پدر رو می‌خوام بکشم، من پاییز عزیزنظامم که قصد قتل پدر کردم. این

جهت دانلود کلیک کنید
رمان ژینو
دانلود رمان ژینو به صورت pdf کامل از هاله بخت یار

  خلاصه: یاحا، موزیسین و استاد موسیقی جذابیه که کاملا بی‌پروا و بدون ترس از حرف مردم زندگی می‌کنه و یه روز با دیدن ژینو، دانشجوی طراحی لباس جلوی دانشگاه، همه چی عوض میشه… یاحا هر شب خواب ژینو و خودش رو می‌بینه در حالی که فضای خوابش انگار زمان قاجاره و همه چی به یه کابوس وحشتناک ختم میشه!حتی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان یک تو به صورت pdf کامل از مریم سلطانی

    خلاصه رمان:     سروصدایی که به یک‌مرتبه از پشت‌سرش به هوا خاست، نگاهش را که دقایقی می‌شد به میز میخ شده بود، کند و با رخوت گرداند. پشت‌سرش، چند متری آن‌طرف‌تر دوستانش سرخوشانه سرگرم بازی‌ای بودند که هر شب او پای میزش بساط کرده بود و امشب برخلاف تمام شب‌هایی که او خودش دوستانش را آنجا جمع

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
14 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
به تو چه
به تو چه
5 ماه قبل

فک کنم وقتی ویار ترشی میکنی بچهه دختره نه پسر:/
الان چرا برعکس شد🙄

حنا
حنا
5 ماه قبل
پاسخ به  به تو چه

نه اتفاقا ترشی پسره شیرینی دختره

Asal
Asal
5 ماه قبل

من نظراتو میخونم بیشتر سرگرم میشم تا خوندن خود رمان😂

نقطه
نقطه
5 ماه قبل

چه بهتر که نویسنده قلمش رو قوی‌تر کنه وگرنه رمان کاملا چرت و مزخرفی میشه .
نویسنده هیچ شخصیتی نساخته و همه‌ی شخصیت‌ها یجورن فقط خوب و بد دارن ، جدا از اون نویسنده رمان رو فقط با چیزای الکلی پیش ویبره و هیچ محتوایی نداره داستان .
بنظرم ما فقط وقتمونو تلف میکنیم

آنا
آنا
5 ماه قبل

خب مثلا داره آلوچه میخوره کنار پسر مش حسن که چی بشه ؟ کجای رمان رو واستون جذاب کرده ؟

Mamanarya
Mamanarya
5 ماه قبل

اووووف دوباره رمان برگشت ب دهن این وزه خانوم.😵‍💫😵‍💫😵‍💫😵‍💫😑😑😑😑😑
کمتر بلمبون ک انقد وقت رمان رو نگیری خو….
والا منم حامله بودم بچه م هم پسر بود تازه نه یکی دوتا پسر انقد قد این نمیلمبوندم😑😑😑😑😑 بنی آدمو کفری میکنه این حورا اه😖😖😖

بی نام
بی نام
5 ماه قبل

بازم تا چند پارت خوردن حورا داریم

زهرا‌قانوم🍀
زهرا‌قانوم🍀
5 ماه قبل

پووور موحتوا واقعا😐😐
موحتواااا

آرام
آرام
5 ماه قبل

باز داستان افتاد دست این 😐
اگر کل داستانو با قباد می‌رفتیم خیلی وقت پیش تموم شده بود

آخرین ویرایش 5 ماه قبل توسط آرام
♡ روا ♡
♡ روا ♡
5 ماه قبل

قباد در شش پارت : پیداش کردید . مرتیکه بیشرف . لاله حرومزاده . سکته مادرش فهمیدن همه چیز ها
حورا : داره آلوچه میخوره یا حالت تهوع داره

پریا M
پریا M
5 ماه قبل
پاسخ به  ♡ روا ♡

لعنتی دقیییقا🤣🤣

♡ روا ♡
♡ روا ♡
5 ماه قبل
پاسخ به  پریا M

قباد دید فهمید فحش داد زد اون یکی سکته کرد این هنوز داره آلوچه میخوره

♡ روا ♡
♡ روا ♡
5 ماه قبل

وایییی نه نباید الان از زبون حورا جلو بره

آلا
آلا
5 ماه قبل

کل محتوای پارت
آلوچه ترش

دسته‌ها
14
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x