رمان حورا پارت 250 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

نفس‌های لاله به شمارش افتاده بود، تکیه به دیوار میداد و پله‌ها را پایین میرفت، چند پله مانده بود که نگاهش به مادر قباد افتاد، ان نگاه پر از نفرت و حرف‌های ناگفته که هیچگاه هم قرار نبود گفته شود.

 

روی ویلچر بود و لب‌هایش کج شده، دستانش روی دسته‌ی ویلچر، فقط چشمانش قادر به حرکت بودند، برای دیدن، حسرت کشیدن، حرص خوردن، غم خوردن و عذاب کشیدن!

 

_ خاله…خاله، تو کمک کن…من، من غلط کردم…

 

داشت قدم‌هایش را سمت ویلچر برمیداشت که قباد چمدان را سد راهش گذاشت:

 

_ خاله‌ت؟ همین مادر فلج منو میگی؟ هااان؟ مگه نمیدونی کی به این روز انداختش، داری از کی کمک میخوای حرومزاده؟ چی میخوای تو هرزه؟ یالا راه بیوفت…

 

با هل دادن شانه اش دوباره او را وادار کرد حرکت کند. به سمت در خروج بردش، تا حیاط دنبالش رفت و نگذاشت لحظه‌ای استراحت کند، و درحالی که همسایه‌ها نگاه میکردند، او را در کوچه پرت کرد، جیغ دردناکش در خیابان و کوچه پیچید.

 

دستش را به شکمش گرفت و بلندتر گریه کرد، ساعت هنوز سه هم نشده بود، اما کینه‌ی قباد عمیق‌تر ازین‌ها بود.

 

_ زنمو ازم گرفتی، بچه‌ی یه حرومی مثل خودتو میخواستی بم بندازی، مادرمو با گندکاریات به این روز انداختی، گناهات کم نیستن لاله، دیگه نمیخوام ریختتو ببینم…

 

انگشت اشاره‌اش را تهدید وار به سمت اویی که درد میکشید گرفت:

 

_ دیگه حتی، سعی نکن، به اسم فامیل و رفیق و همسایه و حتی غریبه هم نزیک شی، فهمیدی؟ حتی نمیخوام تو صد کیلومتریم ببینمت…ازینجا میری، میری پدر اون تخم حرومتو پیدا میکنی و دیگه هیچوقت برنمیگردی سمت من…حالیته؟

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4 / 5. شمارش آرا 240

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان سیلاژ به صورت pdt کامل از ریحانه کیامری

  خلاصه رمان:   سیلاژ «sillag» یه کلمه‌ی فرانسویه به معنی عطر به جا مونده از یه نفر، خاطره‌ای که با یه نفر خاص داشتی یا لحظه‌هایی که با هم تجربه کردین و اون شخص و خاطرات همیشه جلو چشماته و به هیچ اتفاق بهتری اون رو ترجیح نمیدی…     به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان کوچه عطرآگین خیالت به صورت pdf کامل از رویا احمدیان

      خلاصه رمان : صورتش غرقِ عرق شده و نفسهای دخترک که به لاله‌ی گوشش می‌خورد، موجب شد با ترس لب بزند. – برگشتی! دستهای یخ زده و کوچکِ آیه گردن خاویر را گرفت. از گردنِ مرد خودش را آویزانش کرد. – برگشتم… برگشتم چون دلم برات تنگ شده بود. مرد تلخ و گزنده پوزخند زده و کمرِ

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دستان به صورت pdf کامل از فرشته تات شهدوست

    خلاصه رمان:   دستان سپه سالار آرایشگر جوانی است که اهل محل از روی اعتبار و خوشنامی پدر بزرگش او را نوه حاجی صدا میزنند دستان طی اتفاقاتی عاشق جانا، خواهرزاده ی بزرگترین دشمنش میشود چشم روی آبروی خود میبندد و جوانمردانه به پای عشق و احساسش می ایستد به ظاهر همه چیز با یک معامله شروع میشود.

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان تبسم تلخ

    خلاصه رمان :       تبسم شش سال بعد از ازدواجش با حسام، متوجه خیانت حسام می شه. همسر جدید حسام بارداره و به زودی حسام قراره پدر بشه، در حالی که پزشکا آب پاکی رو رو دست تبسم ریختن و اون از بچه دار شدن کاملا نا امید شده. تبسم با فهمیدن این موضوع از حسام

جهت دانلود کلیک کنید
رمان دنیای بعد از تو
دانلود رمان دنیای بعد از تو به صورت pdf کامل از مریم بوذری

    خلاصه رمان دنیای بعد از تو :   _سوگل …پیس  …پیس …سوگل برگشت و  نگاه غرانش رو بهم دوخت از رو نرفتم : _سوال ۳ اخمهای درهمش نشون می داد خبری از رسوندن سوال ۳ نیست … مثل همیشه گدا بود …خاک تو سر خرخونش …. پشت چشم نازک شده اش زیاد دلم شد و زیر لب غریدم

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
11 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
بی نام
بی نام
5 ماه قبل

این سایت واقعا مزخزف شده. خیلی. یعنی ی ادمین درست وحسابی نداره‌ درست رمانتون رایگان در اختیار میذارین ولی وقتی مسئولیتی به عهده گرفتین باید درست انجام بدیم

آنا
آنا
5 ماه قبل

بیش از حد پارت ها مسخره و کوتاه شدن و نویسنده هم بیش از حد دیر پارت گذاری می کنه

Yas
Yas
5 ماه قبل

بقیه رمان ها چی شدن پس چرا پارت گذاری بد شده این سایت افتضاح شده

me/
me/
5 ماه قبل

قباد چرا فک میکنه عن خاصیه خودش نبود با لاله عشق میکرد ؟

♡ روا ♡
♡ روا ♡
5 ماه قبل

۲۵۰ پارت دادی که تهش بگی لاله انداخت بیرون همین لاله ازش شکایت میشد بیشتر تقاص پس میداد

خواننده.
خواننده.
5 ماه قبل

مقصر کردن دیگران فقط خودتو بد جلوه میده!
تو خودت خواستی اون بچه ی بیگناهی ک هیچ نقشی توی ب وجود اومدنش رو نداشته یا همون ب زبون تو حرومزاده رو بچه ی خودت تصور کنی تو خودت زنتو با خیانت و توهین و کم محلی و بی توجهی از خودت روندی و باعث و بانی فلج شدن مادرت فقط و فقط خودتی اگر حورا ب سمتت بیاد من دیگه این رمان و نمیخونم شخصیت هایی ک خود دختر ها و زن ها خلق میکنن و تو سری خور و ضعیف جلوه میدن رو ب عنوان یک زن نمیپذیرم.

آخرین ویرایش 5 ماه قبل توسط Mahsa Veysi
ترانه
ترانه
5 ماه قبل

بعد چهار روز فقط یدونه 😢😢😢😢
حداقل دوتا دیگه بزار جبران این همه انتظار

.بی‌نام‌‌.
.بی‌نام‌‌.
5 ماه قبل

شهر عجیبیه..

...
...
5 ماه قبل

خوشم نیومد
الان اون بچه چه گناهی داره اگه نقصی بهش وارد شه
فقط اوضاع وخیم تر و تلفات بیشتر

Aseman
Aseman
5 ماه قبل

که اینطور…

دریا
دریا
5 ماه قبل

چه عجب یه حرکتی زد اما نویسنده چقدر دیر پارت میدیی

آخرین ویرایش 5 ماه قبل توسط دریا
دسته‌ها
11
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x