رمان حورا پارت 274 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

با کیسه‌ی خوراکی‌ها برگشت، سوار که شد بدون آنکه حرکت کند قوطی رانی را به دستم داد و مشغول باز کردن پاکت کیک شد.

 

_ محمد نمیتونم باز نکن!

 

بی توجه به من بازش کرد و روی پایم گذاشت:

 

_ زود باش شروع کن، واسه تو نخریدم، واسه نخود فرنگی دایی خریدم، بخور رنگت پریده!

 

ناچار لحن نخود فرنگی دایی، که منظورش دخترکم بود لبخند به لبم اورده مشغول خوردن شدم. تازه حس گرسنگی را فهمیدم، چقدر نیازش داشتم!

 

_ نمیخوای بگی اونجا چیشد که به اون حال و روز افتادی؟

 

لب تر کردم، بهتر بود کسی نداند، از کجا معلوم واکنش همه مثل من باشد؟

 

_ چیزی نشد!

 

صدای پوزخندش واضح بود:

 

_ حورا یه چیزی بگو با عقل بگنجه، شاد و شنگول رفتی تو میت و گچی اومدی بیرون، چیشد اون تو؟ اصلا تو بهزیستی چیکار داشتی؟

 

باید چی میگفتم؟ توضیح میدادم؟ باید میگفتم که من در کودکی همانجا بزرگ شدم؟ از زمانی که به یاد دارم در بهزیستی بودم؟ سخت بود فهماندن اینکه چگونه از آنجا سر در آورده بودم. مهمتر اینکه سخت بود گفتن آن حقیقت تازه! حقیقت پیدا شدن خانواده ای که من را میخواستند، چون یک رابط خونی شاید وجود داشت، فکر میکردند همه کاره‌ام اند!

 

_ نپرس محمد، بذار خوراکیمو بخورم، گشنمه!

 

_ عجب…الان تو نبودی میگفتی نمیخورم نمیخورم؟ تا اون بچه گشنگی نکشه هیچی نمیخوری؟

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.1 / 5. شمارش آرا 176

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان شاه بیت
دانلود رمان شاه بیت به صورت pdf کامل از عادله حسینی

    خلاصه رمان شاه بیت :   شاه بیت داستان غزلیه که در یک خانواده ی پرجمعیت و سنتی زندگی میکنه خانواده ای که پر از حس خوب و حس حمایتن غزل روانشناسی خونده ولی مدت هاست تو زندگی با همسرش به مشکل خورده ، مشکلی که قابل حله غزل هم سعی میکنه این موضوع رو بدون فهمیدن خانوادش

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان میرآباد pdf از نصیبه رمضانی

  خلاصه رمان:     قصه‌ی ما از اونجا شروع می‌شه که یک خبر، یک اتفاق و یک مورد گزارش شده به اداره‌ی پلیس ما رو قراره تا میرآباد ببره… میراباد، قصه‌ی الهه‌ای هست که همیشه ارزوهایش هم مثل خودش ساده هستند.   به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان فال نیک به صورت pdf کامل از بیتا فرخی

  خلاصه رمان:       همان‌طور که کوله‌‌ی سبک جینش را روی دوش جابه‌جا می‌کرد، با قدم‌های بلند از ایستگاه مترو بیرون آمد و کنار خیابان این‌ پا و آن پا شد. نگاه جستجوگرش به دنبال ماشین کرایه‌ای خالی می‌چرخید و دلش از هیجانِ نزدیکی به مقصد در تلاطم بود! از صبح انگار همه چیز داشت روی دور تند

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان به تماشای دود
دانلود رمان به تماشای دود به صورت pdf کامل از منیر کاظمی

    خلاصه رمان به تماشای دود :   پیمان دایی غیرتی و بی اعصابی که فقط دو سه سال از خواهر‌زاده‌ش بزرگتره. معتقده سر و گوش این خواهرزاده زیادی می‌جنبه و حسابی مراقبشه. هر روز و هر جا حرفی بشنوه یه دعوای حسابی راه می‌ندازه غافل از اینکه لیلا خانم با رفیق فابریک این دایی عصبی سَر و سِر

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان او دوستم نداشت pdf از پری 63

  خلاصه رمان :   زندگی ده ساله ی صنم دچار روزمرگی و تکرار شده. کاهش اعتماد به نفس ، شک و تردید و بیماری این زندگی را به مرز باریکی بین شک و یقین می رساند. صنم برای رسیدن به ارزشهای ذاتی خود، راه سخت و پرتشنجی در پیش گرفته !     پایان خوش     به این

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بی دفاع pdf از هاله بخت یار

  خلاصه رمان :       بهراد پارسا، مردی مقتدر اما زخم خورده که خودش و خانواده‌ش قربانی یه ازمایش غیر قانونی (تغییر ژنتیکی) توسط یه باند خارجی شدن… مردی که زندگیش در خطره و برای اینکه بتونه خودش و افراد مثل خودش رو نجات بده، جانان داوری، نخبه‌ی ژنتیک دانشگاه تهران رو می‌دزده تا مشکلش رو حل کنه…

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
9 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Eda
Eda
4 ماه قبل

عمو قادررررر😐لطفا توجه کنیننن من خواستم پارت رمانمو بزارم تو مد وان اما ادمین نبودممم🥲
میشه دوباره ادمینم کنین تا پایان رمانم؟

Yas
Yas
4 ماه قبل

و اینک یک آدم گشنه به نام حورا
خب لعنتی حرف دیگه ایی بزن.

خواننده رمان
خواننده رمان
4 ماه قبل

فاطمه جان لطفا سال بد رو بذار

لیلا مرادی
لیلا مرادی
4 ماه قبل

آقا قادر، رمان آق‌بانو حذف شه کپیه

Bahareh
Bahareh
4 ماه قبل

مزخرف

♡ روا ♡
♡ روا ♡
4 ماه قبل

نویسنده واقعا فکر میکنی خوردن نخوردن حورا مهمه که دو پارت بهش اختصاص دادی بدرک اصلا بخوره نخوره چرا رمان تموم نمیکنی داری چیکار میکنی ؟

Mamanarya
Mamanarya
پاسخ به  ♡ روا ♡
4 ماه قبل

داره ب جای حورا میلمبونه😆

ناشناس
ناشناس
4 ماه قبل

واقعا ما رو چی فرض کردی 🤨 محمد کیک بهش داد . حورا گشنش نبود یهو گشنش شد بعد موند بگه یا نگه که تو بهزیستی بوده . لابد بعدم میگی محمد او را به دستشویی برد و به او گفت تا من نگم که تو یادت نمیاد بری دستشویی 😐 😐 اصلا حرف از قباد گور به گوری نمیزنی . پارتای قبل همش الوچه و هندونه میخورد و اب هندونه هم میریخت رو لباسش حالا هم خدا میدونه تا کی می خواد ابمیوه و کیک بخوره 😑

آخرین ویرایش 4 ماه قبل توسط sepideh izadi
Mamanarya
Mamanarya
پاسخ به  ناشناس
4 ماه قبل

🤣🤣🤣🤣🤣🤣 دمت گرم

دسته‌ها
9
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x