رمان حورا پارت 331 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

سفارشات را آوردند، خوردیم و او رفت تا حساب کند. من هم به سمت ماشین برگشتم، طولی نکشید که او هم آمد.

 

حرکت کردیم به سمت روستا، دیگر خستگی از صورتم میبارید، از این رو حرفی نزد، من هم سعی کردم راه باقی مانده را بخوابم.

 

تهش با نوازش‌های نرم و لذتبخشی که آرامش میداد به قلبم بیدار شدم، چشم باز کردم و تا درک کردن موقعیت کمی گیج زدم، چشمم منظره‌ی باغ روستا و در خانه را میدید و چیزی که گونه‌ام را از سمت دیگر نوازش میکرد.

 

سر چرخاندم و با دیدن قباد که سر به صندلی تکیه داده بود و گونه‌ام را نوازش میکرد کله عقب کشیدم. اخم‌هایم در هم رفت:

 

_ چیکار میکنی؟ چرا بیدارم نکردی؟

 

لبخند زد، انگار به این بدخلقی‌ها عادت کرده باشد:

 

_ دلم نیومد…بذار کمکت کنم پیاده شی!

 

سنگین شده بودم، هفته‌های اخر همیشه سخت بود انگار. اما لجبازی مانع شد!

در را باز کردم و تا او ماشین را دور بزند پا بیرون گذاشتم.

انگار عصبی شد که صدایش بالا رفت:

 

_ عه وایسا حورا…مگه نمیگم بذار کمکت کنم؟ نمیتونی با این حالت پیاده شی!

 

دستش که برای گرفتن بازویم جلو آمد را پس زدم:

 

_ ولم کن خودم میتونم، هفت ماه نبودی فکر کردی پس چطوری کارامو کردم؟ برو کنار!

 

تشرم کارساز بود که قدمی عقب رفت و منتظر ماند. با هزار بدبختی دستم را به دو طرف بدنه‌ی ماشین گرفتم، خوب بود حداقل ماشین شاسی بلند نداشت، اما این هم زیادی کف‌خواب بود، این ماشین خارجی‌ها یا در اسمان سیر میکردند یا چسبیده به زمین!

 

عصبی بالاخره موفق شدم پیاده شوم. دست به سینه با اخم نگاهم میکرد:

 

_ چیه؟ وسایلارو بیار!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.1 / 5. شمارش آرا 155

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان خطاکار

    خلاصه رمان :     درست زمانی که طلا بعداز سالها تلاش و بدست آوردن موفقیتهای مختلف قراره جایگزین رئیس شرکت که( به دلیل پیری تصمیم داره موقعیتش رو به دست جوونترها بسپاره)بشه سرو کله ی رادمان ، نوه ی رئیس و سهامدار بزرگ شرکت پیدا میشه‌. اما رادمان چون میدونه بخاطر خدمات و موفقیتهای طلا ممکن نیست

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان قرار ما پشت شالیزار
دانلود رمان قرار ما پشت شالیزار به صورت pdf کامل از فرناز نخعی

    خلاصه رمان قرار ما پشت شالیزار :   تابان دخت با ناپدید شدن مادر و نامزدش متوجه میشه نامزدش بصورت غیابی طلاقش داده و در این بین عموش و برادر بزرگترش که قیم اون هستند تابان را مجبور به ازدواج با بهادر پسر عموش میکنند چند روز قبل از ازدواج تابان با پیدا کردن نامه ای رمزالود از

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شفق قطبی به صورت pdf کامل از محدثه نوری

    خلاصه رمان:   دختری ساده و خوش قلب،که فقط فکر درس و کنکورشه… آرومه و دختر خوب خانواده یه رفیق داره شررررر و شیطون که تحریکش میکنه که به کسی که نباید زنگ بزنه مثلا مخ بزنن ولی خب فکر اینو نمیکردن با زرنگ تر از خودشون طرف باشن حالا بماند که دخترمون تا به خودش میاد عاشق

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بانوی قصه pdf از الناز پاکپور

  خلاصه رمان :                 همراز خواهری داشته که بخاطر خیانت شوهر خواهرش و جبروت خانواده شوهر میمیره .. حالا سالها از اون زمان گذشته و همراز در تلاش تا بچه های خواهرش را از جبروت اون خانواده رها کنه .. در این راه عموی بچه ها مقابلش قرار میگیره . دو نفر

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان مهمان زندگی
دانلود رمان مهمان زندگی به صورت pdf کامل از فرشته ملک زاده

        خلاصه رمان مهمان زندگی :     سایه دختری مهربان و جذاب پر از غرور و لجبازی است . وجودش سرشار از عشق به خانواده است ، خانواده ای که ناخواسته با یک تصمیم اشتباه در گذشته همه آینده او را دستخوش تغییر میکنند….. پایان خوش. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دارکوب به صورت pdf کامل از پاییز

    خلاصه رمان:   رامین مهندس قابل و باسواد که به سوزان دخترهمسایه علاقه منده. با گرفتن پیشنهاد کاری از شرکتی در استرالیا، با سوزان ازدواج می کنه، و عازم غربت میشن. ولی زندگی همیشه طبق محاسبات اولیه، پیش نمیره و….     نویسنده رمان #ستی و #شاه_خشت     به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
2 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دلوین
دلوین
1 ماه قبل

فهمیدین ماشینشون خارجیه یا بیشتر توضیح بده 😂

خسته
خسته
1 ماه قبل

وحشیه دیوونه!

دسته‌ها
2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x