#پارت_3
•┄┄┄┄┄┅•🌚🤍•┅┄┄┄┄┄•
مانند همیشه جمعیت مرفهین بیدرد مشغول عیش و نوششان هستند و گه گاهی هم در مورد کار نطقی میکنند
سپندار با دیدنش از دور جام توی دستش را به سلامتی اش بالا میگیرد و مثل همیشه ناچار به حفظ ظاهر است …!
گاهی فکر میکرد اگر مادرش را در زندگی اش نداشت سپندار را نمی کشت ؟
قطعا جواب سوالش مثبت بود …
تنها به لطف لیلا بود که آن پیر خرفت اکنون نفس می کشید؛ تنها بخاطر قسم ها و دعای های مادرش بود !
عامل ورشکستگی و مرگ پدرش راست راست مقابلش می گشت و او کاری از دستش برنمی آمد…
گام هایش را هر چند کش میدهد اما بلخره به اون کفتار پیر می رسد
سپندار به محض رسیدن او بلند خطاب به چند مرد کناری اش می گوید
_ خب اقایون بسلامتی ملکه امشب هم تشریف فرما شدن
نگاه مرسا اما مستقیم خیره ای چشم های اوست…
شنیده بود آدم ها می توانند شدت تنقر را از چشم طرف مقابلشان ببیند !
یعنی او هم میدید …البته بلانسبت آدم
سپندار خسروی شبیه هیچ موجودی روی این کره ای خاکی نبود..
به این رمان امتیاز بدهید
روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!
میانگین امتیاز 0 / 5. شمارش آرا 0
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
ندا یزیدتو بابا!
پارت 3 رمانت هنوز تو مقدمه داستان مونده…
طولانی تر بده دیگه
😂 😂 😂
بجون همون یزید کم میده منم کم میذارم 😂
پس یزیدشووو!
ندایی همین جوری پیش برو خیلی خوبه به حرف کسیم گوش نده فقط یکم طولانی کن عشقم😘🥰
من ندارو واقعا قلبی دوست دارم و چیزایی که تو ادامه میخوام بهت بگم بدون هیچ سایدیه پس گارد نگیر!
بنظرم “به حرف کسی گوش نده” واقعا غلطه! ازین جاها و چیزای کوچیک یاد بگیریم که انتقادپذیری رو تو وجودمون پرورش و گسترش بدیم
گاها یه نکته ای گفته میشه اینجا که میتونه تو بهتر کردن و عملکرد مثبت موضوع تاثیر بزاره
پس بهتره بجای این حرف میگفتی به کامنتای هیته بی منطق گوش نده !
اینم گفتم چون شما میای اینجا گارد میگیری و ساید مقابل یسری دیگه وایمیستی و این هم باعث ناراحتی و دلخوری میشه و یسری بحثای واقعا اضافه راه میندازه…
بجای ساید گرفتن بهتره با زبون نرم و منطقی با کساییکه انتقاد میکنن سعی کنی هم وجهه نویسنده کار(ندا) رو به عنوان دوستش حفظ کنی هم مخاطبو راضی داشته باشی و با توضیحات دوستانه رفع بشه مشکلات
بوس بهت:*
خیلی خوشحالم دوستای ک نه دخترای مث شما دارم! 🙂🤭♥️
من انتقاد پذیرم نگران نباشین 😂🙋🏻♀️
هرچی بگن میخندم 😂
فدام بشی که عشقمممممممم(با لپتاپم ایموجی ندارم خودت چند تا بوس و بغل و قلب با تاکید بنفش رو تصور کن اینجا!)
غلط کردی که من دخترتم! یاد رفته سن پسرمو؟!؟!
مثه خودت دیگه دنبال قبرم کپک جوووونم
انتقاد پذیر فقط خودت لامصب!
آخ،ک چقد تو نازی، فدای تو! ♥️ ♥️😂
فدات شم عشقم تو خودت نازی که این طوری فکر می کنی 😘🥰
به به رمان چند کلمه ای ندیده بودم که اونم دیدم
حتما میخوای مثل دلارای سالیان متمادی قصه رو کش بدی😐😐😐😐😐
عزيزم خب نخون مجبورت که نکردیم بی تربیت
بنظرت بجای متلک وتیکه انداختن به کسیکه داره اینجا زحمت میکشه بهتر نیست انتقاد درست و منطقی مبنی بر اینکه پارت های رمانت کوتاهه بیان کنی عزیزم؟!
قطعا گفتن دوستانه ی “لطفا پارت های طولانی تر بده و این پارتا خیلی کوتاهه” تاثیر بیشتری داره تا این حرفا:))