رمان دل زده پارت 21 - رمان دونی

رمان دل زده پارت 21

با این حرف سودابه ، زن عمویش هم آه کشید !
لابد او هم دلتنگ مرد زندگیش بود …
هانا با سینی فلزی و چند لیوان که چای در آنها خود نمایی می کند وارد حال شد ، لبخند روی صورتش جلوه نما شده سینی را وسط جمع گذاشت و کنار مادرش نشست
صدای سودابه را شنید که گفت : مرسی عزیزم !
هانا با همان لبخند لیوان هر کدام را مقابل خودشان نهاده گفت : خواهش می کنم ، دیگه کمتر برین تو نخ گذشته ها !
چه سنگ دل یعنی دلش برای پدرش تنگ نشده بود ؟ پس هانا هم به آرمین رفته بود !
سودابه جرعه ای از چای داغ را نوشیده آن را روی زمین گذاشت و گفت : باشه عزیزم
راستی هانا جان از سیاوش چخبر ؟
سیاوش که بود ؟ نامزد هانا ! هانا شرمگین شده معذب با گونه های سرخ گفت : سلامتی
سودابه دوباره گفت : کی عروسی می‌گیرید
هانا مجددا پاسخ داد : فعلا مشخص نیست خبرتون می کنیم
سودابه به رضایت لبخندی زده نگاه سمیه به دستانش خیره شد ، بغض در چشمانش در حال بازی بود ، دوست داشت برود جایی و این بغض را بشکند
بدون مکث از جا برخاسته راه دستشویی را در پیش گرفت
با ورودش به دستشویی در را بست و به چهره ی خود در آینه نگریست
شیر آب را باز کرده چند مشت آب سرد به صورت خود پاشاند تا بغضش از بین برود اما ناخودآگاه قطره اشکی روی صورتش غلتید و این جرأتی شد برای روان شدن مابقی اشک ها
گریه اش گرفته بود ، به حال تقدیر شومش ، عشق یکطرفه و ناکامش
گناهش چه بود ، چون دختر فقیر بود ؟ مگر انسان های فقیر آدم نبودند ؟ دل نداشتند ؟ حق عاشق شدن چه داشتند ؟ در چشمانش رگه های قرمزی دیده بود و صورتش لاغر تر از همیشه بود ، با دست محکم و وحشیانه اشک هایش را پس زده با خشونت و حرص مشتی آب سرد سرد روی صورتش زد ، به درک ! گور تمام دلخوشی های نداشته اش ، گور عاشقی و حتی آرمین !

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3 / 5. شمارش آرا 2

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان نجوای آرام جلد اول به صورت pdf کامل از سلاله

        خلاصه رمان :   قصه از اونجایی شروع میشه که آرام و نیهاد توی یک سفر و اتفاق ناگهانی آشنا میشن اما چطوری باهم برخورد میکنن؟ آرامی که زندگی سختی داشته و لج باز و مغروره پسری که چیزی به جز آرامش خودش براش اهمیتی نداره… اما اتفاقات تلخ و شیرینی که براشون پیش میاد سرنوشتشون رو چجوری مینویسه؟؟  

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان یکاگیر

    خلاصه رمان:         ارمغان، تکنسین اتاق عمل که طی یه اتفاق مرموز از یک دختر خانواده دوست و برونگرا، تبدیل به دختر درونگرا که روابط باز با مردها داره، میشه. این بین بیمار تصادفی توی بیمارستان توجه‌اش رو جلب می‌کنه؛ طوری که وقتی اون‌و چند روز بعد کنار خیابون می‌بینه سوارش می‌کنه و استارت آشناییش

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان تردستی pdf از الناز محمدی

  خلاصه رمان :   داستان راجع به دختری به نام مریم که به دنبال پس گرفتن آبروی از دست رفته ی پدرش اشتباهی قدم به زندگی محمد میذاره و دقیقا جایی که آرامش به زندگی مریم برمیگرده چیزایی رو میشه که طوفانش گرد و خاک بزرگتری توی زندگی محمد و مریم به راه میندازه… به این رمان امتیاز بدهید

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بانوی رنگی به صورت pdf کامل از شیوا اسفندی

  خلاصه رمان:   شایلی احتشام، جاسوس سازمانی مستقلِ که ماموریت داره خودش و به دوقلوهای شمس نزدیک کنه. اون سال ها به همراه برادرش برای این ماموریت زحمت کشیده ولی درست زمانی که دستور نزدیک شدنش، و شروع فاز دوم مأموریتش صادر میشه، جسد برادرش و کنار رودخونه فشم پیدا میکنن‌. حالا اون جدا از کار و دستور، یه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بید بی مجنون به صورت pdf کامل از الناز بوذرجمهری

    خلاصه رمان: سید آرمین راد بازیگر و مدل معروف فرانسوی بعد از دوسال دوری به همراه دوست عکاسش بیخبر از خانواده وارد ایران میشه و وارد جمع خانواده‌‌ش میشه که برای تحویل سال نو دور هم جمع شدن ….خانواده ای که خیلی‌هاشون امیدی با آینده روشن آرمین نداشتن و …آرمین برگشته تا زندگی و آینده شو اینجا بسازه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان طالع دریا

    خلاصه رمان:     من دنیزم اتفاقات زیادی و پشت سر گذاشتم برای اینکه خودمو نکشم زندگیمو وقف نجات دادن زندگی دیگران کردم همه چیز می تونست آروم باشه… مثل دریا… اما زندگیم طوفانی شد…بازم مثل دریا سرنوشتم هم معنی اسممه مجبورم برای شروع دوباره…یکی از بیمارارو نجات بدم… روانشو درمان کنم بیماری که دچار بیماریه خطرناکیه که

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
16 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
...
...
2 سال قبل

مهسا جون خوشحالم که خوب شدی
خیلی ممنونم بابت رمان عالیه که دارین

ثنا
ثنا
2 سال قبل

مرسیی از قلم تون

ثنا
ثنا
2 سال قبل
پاسخ به  mahsanori

😘

پناه
پناه
2 سال قبل

این جهان باتو خوش است ان جهان با تو خوش است این جهان بی من مباش وان جهان بی من مرو 💖💖

مرسی مهسا جون 😍

ثنا
ثنا
2 سال قبل
پاسخ به  پناه

چه زیبااااا ماشالله به قلم تون

پناه
پناه
2 سال قبل
پاسخ به  ثنا

فدات ♥

ثنا
ثنا
2 سال قبل
پاسخ به  پناه

😘

m.t.s_86_91
m.t.s_86_91
2 سال قبل

سلام ببخشید میشه لطفاً بگید چطوری میتونم توی اکانت خودم داستان بزارم میشه لطفاً توضیح بدید

سپیده
سپیده
2 سال قبل
پاسخ به  m.t.s_86_91

سلام
فعلا رمان قبول نمیکنن چه خودت بزاری چه ادمین
ولی حالا اگر قبول کنن هم باید به ادمین بگی ک تو رو ادمین کنه تا بتونی رمانت رو توی سایت قرار بدی

Nahar
Nahar
2 سال قبل

مهسا خانم عزیزم خوبی؟♥️ . عالییی هست رمانت.♥️✨

کیمی
کیمی
2 سال قبل

خب بقیش 🙄😂

دسته‌ها
16
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x