رمان نغمه دل پارت11 - رمان دونی

رمان نغمه دل پارت11

_بله اقا؟

_لطفا دیگه بهم نگو اقا

_پس چی بگم؟

_بگو محمد علی یا علی فرقی نداره

_ولی من اینطوری راحتترم

_من ناراحتم پس نگو

_چشم

_الانم بیا بشین دیگه همش کار داری

_چشم اقا یعنی باشه محمد علی اقا

این ساده بودنش بدجوری به دلم مینشست

اگر یک ذره زهره این رفتارا رو باهام داشت مطمئنا هیچوقت از خونه فراری نبودم

ازم فاصله میگرفت و این اذیتم میکرد

برای همین خودم بهش نزدیک شدم و فاصله رو کم کردم

مطمئنم اگر دستم دور کمرش نبود افتاده بود

حالا که قرار بود امروز برم و تا دو هفته دیگه نیام باید از این فرصت استفاده کنم

……………..

(راوی)

روزها میگذشت و علی بیشتر وابسته مائده میشد و مائده هم همینطور و هردو ترس از دست دادن هم

(محمد علی)

امروز به قدری فشار روم بود که حس میکردم دیگه توانایی برای گوش دادن غر غر های همیشگی زهره رو هم ندارم

حرکت کردم سمت ارامشم خونه مائده

(مائده)

در خونه زده شد وقتی دیدم محمد علیه زود باز کردم

توقع نداشتم این موقع شب بیاد اینجا

_سلام خسته نباشید

نگاه خسته ای بهم کرد و گفت:

_سلام

_خوبین؟

سری به طرفین تکون داد:

_سردرد دارم میتونی سرم رو ماساژ بدی؟

هنوزم از لمس این مرد معذب بودم ولی نمیخاستم درد بکشه

تا برسم به اتاق با خودم کلنجار رفتم که درو زدم و وارد شدم

اروم وارد شدم و نشستم روی تخت

اروم سرشو گذاشت روی پام که تمام تنم منقبض شد

_منتظر چی؟

از شوک در اومدم و چند قطرع روغن بنفشه ریختم روی پیشونیش و اروم شروع کردم به ماساژ دادنش

چشماش بسته بود، دستام داشت نابود میشد از اینهمه ماساژ دادن

وقتی دیدم نفساش سنگین شد دست از کار کشیدم و دستم و پیشونیش رو ارون با دستمال پاک کردم

سرمو تکیه دادم به تخت و چشام اروم روی هم افتاد

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.7 / 5. شمارش آرا 10

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان اسمارتیز

    خلاصه رمان:     آریا فروهر برای بچه هاش پرستار میگیره اونم کی دنیز خانم مرادی که تو شیطنت و خراب کاری رو دستش بلند نشده حالا چی میشه این آقا آریا به جای مواظبت از ۳ تا بچه ها باید از ۴ تا مراقبت کنه اونم بلاهایی که دنیز بچه ها سر باباشون میارن که نگم …

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان آسو pdf از نسرین سیفی

  خلاصه رمان :       صدای هلهله و فریاد می آمد.گویی یک نفر عمدا میخواست صدایش را به گوش شخص یا اشخاصی برساند. صدای سرنا و دهل شیشه ها را به لرزه درآورده بود و مردان پای¬کوبان فریاد .شادی سر داده بودند من ترسیده و آشفته میان اتاق نیمه تاریکی روی یک صندلی زهوار دررفته در خودم مچاله

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شاه دل pdf از miss_قرجه لو

    نام رمان:شاه دل نویسنده: miss_قرجه لو   مقدمه: همه چیز از همان جایی شروع شد که خنده هایش مرا کشت..از همان جایی که سردرد هایم تنها در آغوشش تسکین می یافت‌‌..از همان جایی که صدا کردنش بهانه ای بود برای جانم شنیدن..حس زیبا و شیرینی بود..عشق را میگویم،همان عشق افسانه ای..کاری با کسی ندارم از کل دنیا تنها

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سرمای دلچسب
دانلود رمان سرمای دلچسب به صورت pdf کامل از زینب احمدی

    خلاصه رمان سرمای دلچسب :   نیمه شب بود و هوای سرد زمستان و باد استخوان سوز نیمه شب طاقت فرسا بود و برای ونوس از کار افتادن ماشینش هم وضعیت و از اینی که بود بد تر کرده بود به اطراف نگاه کرد میترسید توی این ساعت از شب از ماشینش بیرون بره و اگه کاری انجام

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان از عشق برایم بگو pdf از baran_amad

  خلاصه رمان :   جلد دوم ( جلد اول یکبار نگاهم کن)       نقش ماکان تو این داستان پر رنگ تر باشه و یه جورایی ارشیا و ترنج کم کم می رن تو حاشیه و ماکان و چند شخصیت جدید وارد ماجرا می شن که کلی میشه گفت یجور عشق ماکان رو نشون میده! به این رمان

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ردپای آرامش به صورت pdf کامل از الهام صفری ( الف _ صاد )

  خلاصه رمان:     سوهان را آهسته و با دقت روی ناخن‌های نیکی حرکت داد و لاک سرمه‌ایش را پاک ‌کرد. نیکی مثل همیشه مشغول پرحرفی بود. موضوع صحبتش هم چیزی جز رابطه‌اش با بابک نبود. امروز از آن روزهایی بود که دلش حسابی پر بود. شاکی و پر اخم داشت غر می‌زد: “بعد از یه سال و خرده‌ای

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
16 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
بانو
بانو
1 سال قبل

پارت جدید لطفاااااا

𝕾𝖚𝖌𝖆𝖗 𝕲𝖊𝖓𝖎𝖚𝖘
𝕾𝖚𝖌𝖆𝖗 𝕲𝖊𝖓𝖎𝖚𝖘
1 سال قبل
پاسخ به  Eda

چشمت بی بلا بزار دیگههه🔪

✞ΛƬΣПΛ✞
1 سال قبل

فعالیتت زیاد شده
بهت فشار نیاد
توهم شدی نویسنده اوای نیاز تو:/
5خط میذاری ینی چی اخه
خرمگس

Yas
Yas
1 سال قبل
پاسخ به  ✞ΛƬΣПΛ✞

آتی بی اعصابیا عزیزم به اعصاب خودت مثلث باش😐
انگار شب سختی داشتی فدات😂

✞ΛƬΣПΛ✞
1 سال قبل
پاسخ به  Yas

دوس دارم همش بهش گیر بدم نمیدونم چرا خخخخ

Yas
Yas
1 سال قبل
پاسخ به  ✞ΛƬΣПΛ✞

طفلک ادا دیوار کوتاه تراز ادا گیر نیوردی؟😂

✞ΛƬΣПΛ✞
1 سال قبل
پاسخ به  Yas

اخه تو نمیدونی چقد اتیش میسوزونه پیش شماها مظلومه ب من میرسهه دومتر زبون داره

✞ΛƬΣПΛ✞
1 سال قبل
پاسخ به  Eda

تو دهنت قایمش کردی
نه والا تو منو دیوونه کردی با کارات

𝕾𝖚𝖌𝖆𝖗 𝕲𝖊𝖓𝖎𝖚𝖘
𝕾𝖚𝖌𝖆𝖗 𝕲𝖊𝖓𝖎𝖚𝖘
1 سال قبل
پاسخ به  ✞ΛƬΣПΛ✞

ادا کجا دومتر زبون داره بچم خیلی مظلومه

✞ΛƬΣПΛ✞
1 سال قبل

وایی مهسا تو شاد ببینیش مخ نداشته منو میخوره

𝕾𝖚𝖌𝖆𝖗 𝕲𝖊𝖓𝖎𝖚𝖘
𝕾𝖚𝖌𝖆𝖗 𝕲𝖊𝖓𝖎𝖚𝖘
1 سال قبل
پاسخ به  ✞ΛƬΣПΛ✞

ادا؟نه بابا ادا خیلی بچه خوبیه

Yas
Yas
1 سال قبل

عاشقتم آجی ادا با این همه پارتی که میزاری❤🧡💛💚💙💜🤎💋💋💋💋💋

Yas
Yas
1 سال قبل

آخی😍گلبم اکلیلی شد🙃

دسته‌ها
16
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x