رمان هم دانشگاهی جان پارت۶۸ - رمان دونی

رمان هم دانشگاهی جان پارت۶۸

.

 

 

 

کارت دوست علی رو هم دادیم و رفتیم سمت یه آبمیوه فروشی

چقدر دلم برای شهرم تنگ شده بود

دلم میخواست بغلش کنم اما نمیتونستم

توی شهری که تیکه به تیکشو با فکر به آریا اشک میریختم..

توی این مدت اتفاق های زیادی افتاده بود

مثل عقد ارتین و مائده

هیچوقت یادم نمیره که چقدر روز عقدشون گریه کردم و اشک ریختم..

دستی جلوی صورتم قرار گرفت

علی: کجایی دلوین؟

ده بار صدات زدم

_ ها؟ ببخشید درگیر فکر بودم

+ پیاده شو رسیدیم

سری تکون دادم و از ماشین پیاده شدم

شونه به شونه ی علی وارد آبمیوه فروشی شدم

دو روز دیگه تا عقدمون مونده بود و امروز باید میرفتیم لباس منو از خیاط بگیریم

با اینکه کنار علی بودم دلم عجیب گرفته بود

انگاری میخواست اتفاق بدی بیفته

احساس حقارت داشتم

+ چرا تو فکری دلوین؟

_ ها؟ هیچی داشتم به عقدمون فکر میکردم

با این حرفم لبخندی روی لباش نشست

اما من غم تو دلم نشست با دروغی که گفتم!…

الان آریا چیکار میکرد؟

میدونست من دارم ازدواج میکنم؟

اگه میفهمید چیکار میکرد؟

میومد سراغم؟

جلومو میگرفت؟

میدزدید منو؟

کاش اینقد سرتقی نمی‌کردم..

الان دیگه کاری از دستم بر نمیومد..

+ دلوین خیلی تو فکریااا

میخوای برسونمت خونتون یکم خلوت کنی؟

_ نه خوبم بخدا..مغزم یکمی درگیره..

هنوز اصل کاریو تحویل نگرفتیم بریم خونه؟

دیگه من بیخ ریشت هستم اقای بهداد

میخوای بذاریم خونه که چی؟

همه ی حرفایی که میزدم به اجبار بود..اجبار برای خندوندن مردی که تا پسفردا میشد همدم زندگیم..

 

 

ببخشید بچها اینجا بارون شدیدی گرفته اینترنتا خرابن از کی دارم سعی میکنم پارت بذارم

ببخشید دیگه../

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 0 / 5. شمارش آرا 0

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان دلبر طناز من
دانلود رمان دلبر طناز من به صورت pdf کامل از anahita99

      خلاصه رمان دلبر طناز من :   به نام الهه عشق و زیبایی یک هویت یک اصل و نسب نمی دانم؟ ولی این را میدانم عشق این هارا نمی داند او افسار گسیخته است روزی به دل می اید و کل عقل را دربر میگیرد اما عشق بهتر است؟ یا دوست داشتن؟ تپش قلب یا آرام زدن

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان قصه موج به صورت pdf کامل از خورشید _ شمس

            خلاصه رمان:   موج به اجبار پدربزرگش مجبور است با فریاد، هم بازی بچگی اش ازدواج کند. تا اینکه با دکتر نیک آشنا شده و در ادامه حقایقی را در مورد زندگی همسرش می‌فهمد…     به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان تردستی pdf از الناز محمدی

  خلاصه رمان :   داستان راجع به دختری به نام مریم که به دنبال پس گرفتن آبروی از دست رفته ی پدرش اشتباهی قدم به زندگی محمد میذاره و دقیقا جایی که آرامش به زندگی مریم برمیگرده چیزایی رو میشه که طوفانش گرد و خاک بزرگتری توی زندگی محمد و مریم به راه میندازه… به این رمان امتیاز بدهید

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان هشت متری pdf از شقایق لامعی

  خلاصه رمان: داستان، با ورودِ خانواده‌ای جدید به محله آغاز می‌شود؛ خانواده‌ای که دنیایی از تفاوت‌ها و تضادها را با خود به هشت‌متری آورده‌اند. “ایمان امیری”، یکی از تازه‌واردین است که آیدا از همان برخوردِ اول، برچسب “بی‌اعصاب” رویش می‌زند؛ پسری که نیامده، زندگی اعضای محله‌ و خصوصاً خانواده‌ی آیدا را به چالش می‌کشد و درگیر و دار این

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ریسک به صورت pdf کامل از اکرم حسین زاده

    خلاصه رمان: نگاهش با دقت بیشتری روی کارت‌های در دستش سیر کرد. دور آخر بود و سرنوشت بازی مشخص می‌شد. صدای بلند موزیک فضا را پر کرده بود و هیاهو و سروصدا بیداد می‌کرد. با وجود فضای نیمه‌تاریک آنجا و نورچراغ‌هایی که مدام رنگ عوض می‌کردند، لامپ بالای میز، نور نسبتاً ثابتی برای افراد دور میز فراهم کرده

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ملت عشق pdf از الیف شافاک

  خلاصه رمان: عشق نوعی میلاد است. اگر «پس از عشق» همان انسانی باشیم که «پیش از عشق» بودیم، به این معناست که به قدر کافی دوست نداشته‌ایم. اگر کسی را دوست داشته باشی، با معناترین کاری که می‌توانی به خاطر او انجام بدهی، تغییر کردن است! باید چندان تغییر کنی که تو از تو بودن به در آیی.  

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
9 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
B.Soroush
B.Soroush
2 سال قبل

پارت آخر یکم کم بود
ولی خوب بود مرسی ازت✨❤️

tara rahimi
tara rahimi
2 سال قبل

چطور روت میاد به این بگی ی پارت 😒🤣 قشنگ بود

سپیده
سپیده
2 سال قبل
پاسخ به  tara rahimi

درسته کم بود روزی ۲ پارت میزاره

سپیده
سپیده
2 سال قبل

مثل همیشه عالی😘😘

ادا
ادا
2 سال قبل

دستت دردنکنه دادا فدات
ولی دلوین واقعت گاوه

ثنا
ثنا
2 سال قبل

فدای سرت ممنون از قلمت

غزال
غزال
2 سال قبل

دختره نکبت حالا پشیمون شده خبر مرگش ایشالا بمیری از عشق آریا😐😭

tara rahimi
tara rahimi
2 سال قبل
پاسخ به  غزال

Haق

Maede
Maede
2 سال قبل

مرسی

دسته‌ها
9
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x