رمان پروژه عشق پارت 22 - رمان دونی

رمان پروژه عشق پارت 22

آرسین:چرا موهاتو خشک نکردی

_تقصیر باران بود هی میگفت «آخه الان وقت حمومه؟» منم فقط آبشو گرفتم خو

آرسین:باشه بیا اینجا حالا

(به سمتش رفتم،دستاشو دور شونه هام قفل کرد)

کیان:بد نگذره یه وقت

آرسین:نمگذره تو هواست به خودت باشه،(رو به من)خوب دیگه چ خبر

_هیچی باران میگف اک‌هی کاش مس این رمانا وقتی رفتیم پارک یکی اون وسط متلک بندازه پسرا غیرتی شن بعدش بریزن سرش

کیان:ای جانم خانومی من خیلی اکشن نگره

_خانوم گفتنت ته حلقم خانومش

کیان:پ چ گوهی بخورم من

_اصن گوه نخور

کیان:تاثیر گذار بود

_سرده بینیم یخ کرد

آرسین:وی الان قرمز شده

_نه عشقم بنفش شده متمایل به بادمجونی

آرسین:عه پ خون جریان نمیکنه

_تا جایی ک حس میکنم قلبم میزنه خداروشکر

آرسین:د آخه قربونت برم پس چطوری رنگش بادمجونیه

کیان:د آخه نوکرتم ی شوخی ناقابل کرد ریختی سرش

آرسین:علم فیزیولوژی رو بردی زیر سوال

کیان:عی خدا حوصلم ریخت

_پ مرض داری پیش دوتا کفتر عاشق نیشستی

کیان:تاجایی ک من دید دارم بیشتر شبیه گورخر عاشقید

(آرمین درحالیکه یه دسته شیلا رو گرفته بود و توش هوو همون بخار میکرد عاشقونه قدم برمیداشتن)

شیلا:سلام

ارمین:سلام عشقم

_عوقم گرفت بارو بندیلو

کیان:چجوری جواب شیلارو ت میدی

آرمین:به تو چه

آرسین:سنگین بود

_عشق من کجاس اهورا کجاس

آرمین:کجا باشن مثلا

شیلا:روژین اینقده گفت الهی اهورا بری زیر ترلی اهورا رفت زیر ترلی الان بیمارستانن

کیان:هاااااا

آرسین:درد کر کردی گوشمو

(آرمین کنار کیان روی نیمکت پارک نشست،دست شیلام کشید که افتاد تو بغلش شیلا کمی قل خورد تا روی پای آرمین جا خوش کرد)

_نه‌نه راحت باشید فقط دلم میخواد بریزن سرمون ببرنمون پاسگاه

کیان:کلانتری

_بحرحال

آرسین:حالا چرا ما نشستیم

شیلا:پس بریم چیکار کنیم میخوای یه جعبه شیرینی بخریم اهورا تصادف کرده لابد پارتیم بگیریم

کیان:اهورا رفته زیر ترلی تو به فکر آب شنگولی

آرسین:آب شنگولی ب کمک نیاز داره وگرنه هر نری تولید میکنه

_خیلی خری بخدا

آرسین: منظورتون مشروبه

شیلا:پ ن پ

آرسین: میگم ک اون واسا شما دخترا خوردنی نی

_بعضیا میخورن

آرسین:ن دیگه اونا زن زندگین

_خیلی منحرفی

~~~~~~~~~

_تذریقات بانوان،یا ابرفرض وای چی میگم یا خدا خدایا به امید خودت

روژین:دم در بده بفرما تو چیه وایسادی ذکر میگی

_بیا خانومی جان من بیا سعادت کن این یه قلم امپولو تو بزن

روژین:برو بَ‌بَ

(آرسین با قدمای محکمو استوار خودشو به ما رسوند)

آرسین:روژین خانوم من هستم شما برید پیش اهورا

(روژین سری تکون داد احساس میکردم بغز کرد چیه راه به راه برای اهورای هی آبغوره میگیره میگم برم بزنم از این لتوپار ترش کنم )

آرسین:خانومی

_بنالل

آرسین:اسرا

_ارسینی بیاو آقایی کن تو جای من بزن

(لبخنده یه وری زد ای جانم لبتو بخورم من)

آرسین:بیا برو

_حلالم کن

آرسین:حلالت کردم برو

_بیشعور جای خدانکنه گفتنته

آرسین:واییی اسرا بیا برو

(یه پرستار آقا از کنارمون رد شد لحظه آخر برگشت و یه نگاهی بهمون کرد که کریمی روی یونیفرمش خودنمایی کرد)

کریمی:روی تخت دراز بکشید الان میام

(آرسین چنان به سمتش برگشت گردنش رگ به رگ شد,دستمو روی بازوش گذاشتم و آروم زیر گوشش گفتم)

_خیلی خری بمولا خخخ

(با قدمای لرزون خودمو به اتاق رسوندم پلاستیک دوتا امپولارو روی میز گذاشتم قدم تند کردم پرده رو کنار زدم رو تخت دراز کشیدم یه پنج مینی گذشت پرستاره نیومد منم اعصابم خورد شد با داد گفتم)

_کریمییی الاغغغغ… کریمیییی مگه باتو نیستمممم

(صدای قدمای تند یه نفرو شنیدم کریمی با نفس نفس چشم غره ای بمن رفت)

کریمی:چرا بیمارستانو رو سرتون خراب کردید شاید یه بیمار ضروری بود کارش

(جوابی بهش ندادم به سمت میز رفت امپولارو آماده کرد و به سمت تخت اومد همین که الکلو روش کشید خودمو سفتت کردم)

_وایی توروخدا آروم بزنیا دستت نرمه؟! اگه دستت نرم نیست یکی دیگه بگو بیاد وایییی درد میکنههه نزن نزن

کریمی:من هنوز نزدم که

_پ یه ساعته چیکار می‌کنی بزن دیگه میخوای اجازشو صادر کنم برات

(خودمو سفت کردم که اولی رو زد فک کنم اینقد این تختو چنگ زدم بعداز من دیگه قابل استفاده نباشه بعدیو که زد یه جیغ زدم گینسی)

کریمی:تموم شد دیدید دردی نداشت

_باله باله دردی نداشت

(هق هقای بدون اشکم فضارو گرفته بود دیگه کم‌کم داشت گریم می‌گرفت که قدمایی رو حس کردم بعد چند دقیقه خودشم تشریف فرما شد با یه لبخند که نشونه ته مانده قهقهه‌ش بود بهم خیره شد با چشای پر اشک چشم غره ای بهش رفتم خم شد جای امپولارو بوسید قشنگگگ بدنم مور‌مور شد شلوارمو بالا کشید نگاهی به منی که عینهو خرمالو شده بودم کرد ، از تخت پایین اومدمو دستمو به کمرم گرفتم همینجوری با قدمای کوتاه راه میرفتم ارسینم پشت سرم بود)

_ای الهییی کریمی وقتی اومدم آگهی فوتتو اینجا رو همین تخت چسپونده باشن

آرسین:مگه آگهی فوتم داریم

_پ ن پ

آرسین:جهت اطلاع رسانی هرکس میخواد مس سگ بمیره به این شماره اطلاع بده

_ههه بانمک

آرسین:اسرا بسه

_ببند تو چقدر گفتم پریودم نزنید این لامصبارو

آرسین:باشه عشقم چرا رم می‌کنی تو

_من کی رم کردم اصن قهرم اه چلغوذ،الهیییی کریمی تیکه تیکه شی ،الهی زن گیرت نیاد

(صدای خنده های آرسین می‌شنیدم یدفه دستشو گذاشت رو شونهام منو به خودش چسپوند بوسی رو لپم زد و به سمت ماشینش هدایتم کرد هوا سرد بود برای همین بیشتر خودمو بهش چسپوندم با قدمای آروم به ماشین رسیدیم در سمت منو باز کرد وقتی نشستم دورو بست، ماشین رو دور زدو پشت ریل نشست)

آرسین:بریم بیرون شام بزنیم

_اهوم

(به سمتم متمایل شد احساس کردم میخواد کمربندمو ببنده برای همین واکنشی نشون ندادم ولی گرمیو نرمی رو روی لبام حس کردم بوی عطرش توی بینیم پیچید قلبم تندتر خون رو به رگام میرسوند دستام روی گردنش قفل شد دستش رو روی موهام حس کردم با اشتها شروع به بوسیدن کرد مثال تشنه به آب رسیده خز شده ولی میشه گفت مثل کسی بود که بعد از سالها طعمی رو تونسته بکشه موهاش رو چنگ میزدمو به خودم میفشردمش اصن تنفس کم نیاوردم خدا بینی رو برای اینجور موقع ها سلامت نگهداره )

 

 

 

 

 

«پچه ها جهت دلخوشی نویسنده یه کامنت بزارید…حداقل شما جای شیلارو پر کنید منو مریض کرد دوتا امپولم روش بدن می‌گفت خوب کردم حداقل شما یه دل گرمی بدید دلمون خوش شه😂😂💕»

 

 

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 1

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان حکم نظر بازی pdf از مژگان قاسمی

  خلاصه رمان :       همتا زنی مطلقه و ۲۳ ساله زیبا و دلبر توی دادگاه طلاقش با حاج_مهراد فوق العاده جذاب که سیاستمدارم هست آشنا میشه اما حاجی با دیدنش یاد بزرگ ترین راز زندگی خودش میفته… همین راز اونارو توی یک مسیر ممنوعه قرار میده…     به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان هشت متری pdf از شقایق لامعی

  خلاصه رمان: داستان، با ورودِ خانواده‌ای جدید به محله آغاز می‌شود؛ خانواده‌ای که دنیایی از تفاوت‌ها و تضادها را با خود به هشت‌متری آورده‌اند. “ایمان امیری”، یکی از تازه‌واردین است که آیدا از همان برخوردِ اول، برچسب “بی‌اعصاب” رویش می‌زند؛ پسری که نیامده، زندگی اعضای محله‌ و خصوصاً خانواده‌ی آیدا را به چالش می‌کشد و درگیر و دار این

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان این من بی تو

    خلاصه رمان :     ترمه و مهراب (پسر کوچک حاج فیضی) پنهانی باهم قرار ازدواج گذاشته اند و در تب و تاب عشق هم میسوزند، ناگهان مهراب بدون هیچ توضیحی ترمه را رها کرده و بی خبر میرود! حالا بعد از دوسال که حاج فیضیِ معروف، ترمه را برای پسر بزرگش خواستگاری و مراسم عقد آنها را

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شوهر هیولا جلد دوم به صورت pdf کامل از کیانا بهمن زاد

    #گناهکاران_ابدی ( #جلداول) #شوهر_هیولا ( #جلددوم )       خلاصه  رمان:   من گناهکارم، تو گناهکاری، همه ما به نوبه خود در این گناه، گناهکاریم من بدم، تو بدی، همه ما بد بودیم تا گناهکار باشیم، تا گناهکار بمانیم، تا ابد ‌و کلمات ناقص میمانند چون من جفا دیدم تو کینه به دل گرفتی و او انتقام

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان پیاده رو خلوت خیابان ولیعصر به صورت pdf کامل از بابک سلطانی

        خلاصه رمان:   ماجرا از بازگشت غیرمنتظره‌ی عشق قدیمی یک نویسنده شروع می‌شود. سارا دختری که بعد از ده سال آمده تا به جبران زندگی برباد رفته‌ی یحیی، پرده از رازهای گذشته بردارد و فرصتی دوباره برای عشق ناکام مانده‌ی خود فراهم آورد اما همه چیز به طرز عجیبی بهم گره خورده.   رفتارهای عجیب سارا، حضور

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نیل به صورت pdf کامل از فاطمه خاوریان ( سایه )

    خلاصه رمان:     بهرام نامی در حالی که داره برای آخرین نفساش با سرطان میجنگه به دنبال حلالیت دانیار مشرقی میگرده دانیاری که با ندونم کاری بهرام نامی پدر نیلا عشق و همسر آینده اش پدر و مادرشو از دست داده و بعد نیلا رو هم رونده نیلا که نمی‌خواست پدر و مادرش غم ترک شدن اون

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
40 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Dorsa
Dorsa
2 سال قبل

وای عالیه
فقط کاش اسرا هم یکم کوتاه میومد . خیلی تنده

Barlin
Barlin
3 سال قبل

پارت بعدیو لولو خورد؟🚶

Amir
Amir
3 سال قبل
پاسخ به  Barlin

ا خصوصیات اسرا اینکه یه پارتو ک داد حالا بچرخ تا بچرخیم… با مشتو لگد باید مجبورش کنی

Asi
Asi
3 سال قبل
پاسخ به  Amir

البته بچرخ تا بچرخیم آقا امیر

اسرا
اسرا
2 سال قبل
پاسخ به  Amir

وااااای خدا پوکیدم وقتی اونجوری به دکتر گفت
درست مثل خودمه

iman ghaderi
iman ghaderi
3 سال قبل

واقعاً عالی بود از این بهتر ندیدم ❤️❤️

MmD
MmD
3 سال قبل
پاسخ به  iman ghaderi

آره گل پسر خاهر ما کلا کاراش حرف نداره یکی از بهترین کاراشم همین دک کردن ت بود پسره… استغفرالله

iman ghaderi
iman ghaderi
3 سال قبل
پاسخ به  MmD

ببخشید شما

MmD
MmD
3 سال قبل
پاسخ به  iman ghaderi

فرض کن آرشدش برادرش

iman ghaderi
iman ghaderi
3 سال قبل
پاسخ به  MmD

اسمتو بگو

MmD
MmD
3 سال قبل
پاسخ به  iman ghaderi

گل پسر عادت ندارم همچین آروم بات حرف بزنم بنازم ب سوادتم اسمم معلومه

iman ghaderi
iman ghaderi
3 سال قبل
پاسخ به  MmD

ممد جان گوه خوری زندگی من به تو ربطی نداره

iman ghaderi
iman ghaderi
3 سال قبل
پاسخ به  iman ghaderi

تو شمارتو بگو

Asi
Asi
3 سال قبل
پاسخ به  iman ghaderi

ایمان
بسه
تمومش کنید مس خوش گربه میزنید به سر هم

iman ghaderi
iman ghaderi
3 سال قبل
پاسخ به  Asi

اون شروع کرد من کاریش ندارم

Amir
Amir
3 سال قبل
پاسخ به  iman ghaderi

د آخه زر میزنیا بخاطر
اس ا نبود خارت میکردم حال‌ام ببند نزار سگ شم

Asi
Asi
3 سال قبل
پاسخ به  MmD

ممد ولش کن برا من ک مهم نیس توم برات مهم نباشه

Arsin
Arsin
3 سال قبل

اگه زحمتی نیس بیشتر بنویس 😐

MmD
MmD
3 سال قبل
پاسخ به  Arsin

مسیح فک کنم دلت غرغراشو میخواد ولش کن جون ننت میخوای نازل ش سرمون با 18سال سنت نمیتونی مهارش کنی انگار صدامه😂

Amir
Amir
3 سال قبل
پاسخ به  MmD

صدام چیه انگار ازراعیله، میریزه سرمون ا صدتا پسر دایرلغات فحشاش کاملتره😂😂حالا خوردیم هستشم تف کنیم ما رو ب سیخ نکشه جامعه بشریت صلوات😂😂

Msihhhhhhh😐
Msihhhhhhh😐
3 سال قبل
پاسخ به  Amir

والا هرچی کمتر زر بزنید بهتره، چیه بقول اسرا مس
الاغ عر می‌زنید

Pari
Pari
3 سال قبل
پاسخ به  Msihhhhhhh😐

باز شما سه تا دهن باز کردید، اسرا با آسفالت صافتون میکنه از من گفتن بود

MmD
MmD
3 سال قبل
پاسخ به  Pari

پرپره پرپر شده پرپرت میکنم مارو پیش اسرا پر کنی

Amir
Amir
3 سال قبل
پاسخ به  MmD

چیه هی پر، پر میکنی پرپر تو اون دکو پوزت کم بنال بزار کم واسمون ببره هی پرپر

Asi
Asi
3 سال قبل
پاسخ به  Amir

وای دهنت سرویسسس

Asi
Asi
3 سال قبل
پاسخ به  MmD

چیه هی پر پر
پر تو اون مغز چلاغت

Asi
Asi
3 سال قبل
پاسخ به  Pari

دیدی
نمد چرا خودشونو سرویس میکنن

Asi
Asi
3 سال قبل
پاسخ به  Msihhhhhhh😐

مسیححححححححححح

Asi
Asi
3 سال قبل
پاسخ به  Amir

امیری فوش میخوای عسیسم

Asi
Asi
3 سال قبل
پاسخ به  MmD

توم ک خیلی وقته کتم نخوردی

Asi
Asi
3 سال قبل
پاسخ به  Arsin

زبون دراووردی نیازه کوتاش کنم😂😂

سوگند جون
سوگند جون
3 سال قبل

عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی بود

Asi
Asi
3 سال قبل
پاسخ به  سوگند جون

وایییی فداتشممممممممممم💕⁦♥️⁩

MmD
MmD
3 سال قبل
پاسخ به  Asi

ت چرا اینقد فدای من میشی عشقم نکن عه 😂❤️

Asi
Asi
3 سال قبل
پاسخ به  MmD

ممد بگیرمت تیکه بزرگت زبونته پسره چلاغ عنتر😂

Asi
Asi
3 سال قبل
پاسخ به  MmD

لازم به زکره من جونمو از سر راه نیاووردم قربون به الاغش کنم 😂⁦♥️⁩

Slin
Slin
3 سال قبل

اهم بدگره اریوالله

Asi
Asi
3 سال قبل
پاسخ به  Slin

بجای اینه بگی وای فداتشم بخاطر من شیش تا آمپول داری ،دکتر رو به باد فحش دادی ،ن ا شوخی بگزریم من تا رسیدم خونه هرچی ا دهنم در میومد به دکتره بیچاره نسبت میدادم😂

مسیح گل پسر اکیپ
مسیح گل پسر اکیپ
3 سال قبل
پاسخ به  Asi

ای جان تو سرما خوردی دهنه مارو سرویس کردی هی آخ آوخ نمیدونم مرض داری با دوتا مرض دیگه میری بیرون😂

Asi
Asi
3 سال قبل

مرض😂خو درد میکرد دبه چیکار کنم بعدش همش تقصیره تون دختره بود

دسته‌ها
40
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x