رمان گرگها پارت ۹ - رمان دونی

رمان گرگها پارت ۹

۲۶)

صدای منیره و نگار جون رو میشنیدم که تو آشپزخونه بودن و منیره صبحانه حاضر میکرد.. ولی من نمیتونستم از اتاق برم بیرون.. نمیدونستم الان باید چیکار کنم، به من گفته بود که برم، منو توی خونه ش نمیخواست و من هرگز دوست نداشتم از کسی که حضورمو نمیخواد آویزون بشم..
تصمیم گرفتم برم، من برای بهتر شدن کامیار اینجا بودم نه اینکه بیشتر عصبیش کنم و مزاحمش باشم.. بلند شدم و با ناراحتی شروع به جمع کردن وسایلم کردم..
دلم خیلی پر بود و اشکم هر آن ممکن بود بریزه ولی لبمو گاز میگرفتم و دوست نداشتم گریه کنم..
کتابامو از کتابخونه برداشتم و گذاشتم توی ساک.. در همین حین نگار جون اومد تو اتاق و با دیدن وسایل و کتابا با تعجب نگام کرد..
_چیکار داری میکنی مادر؟
به زور بغضمو فرو دادم و گفتم
_دارم وسایلمو جمع میکنم که برم
دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم و اشکام جاری شد..

_آقا کامیار دیشب گفت برو.. نمیخواد بمونم
چشماش از تعجب گرد شد و اومد جلو بغلم کرد گفت
_تا وقتی خودت نخوای هیچ کس نمیتونه به تو بگه از اینجا بری.. این پسره دیگه شورشو درآورده

بعدشم رفت توی هال و پایین پله ها وایساد و بلند داد زد
_کامیار خان.. بیا ببینم پایین
صدایی از کامیار نیومد.. خبری هم نشد ازش..
_کامیااااار.. میدونم میشنوی.. منو با این پاهای چلاقم نکشون بالا.. بیا پایین سریع
یکم بعد دیدمش که سلانه سلانه از پله ها اومد پایین..
منو اصلا نگاه نکرد و بیحوصله رفت پیش مادرش گفت
_چی شده مامان؟.. نمیزارین یه ساعت راحت باشم.. این بود اون آرامشی که میگفتی تو خونه بیشتر از تیمارستانه؟

_چرا به لیلی گفتی بره؟.. این دختر بخاطر تو زندگیشو ول کرده اومده از جنابعالی پرستاری کنه اونوقت تو هر روز یه فیلم براش بازی میکنی؟.. خجالت نمیکشی؟
به سردی به من نگاه کرد.. مقابل در اتاقم وایساده بودم و منتظر بودم ببینم چی میگه..
_خجالت چرا مادر من؟.. من حال نمیکنم که پرستار داشته باشم، برای این باید خجالت بکشم؟.. بعدشم چرا میگی بخاطر من؟ ایشون کارشون پرستاریه، من نباشم یکی دیگه.. تازه یه بیمار دیگه مسلما خوش اخلاقتره و حقوق بیشتری هم بهش میده

عجب آدم سنگدلی بود این کامیار.. چه راحت چیزایی میگفت که دلمو میتونست بشکنه.. ولی چیزی نگفتم، خوب حق داشت که حق انتخاب داشته باشه..
مادرش با شنیدن حرفاش رفت نزدیکتر بهش و گفت
_لیلی پرستار نیست کامیار.. حقوقی هم از من نمیگیره.. اون فقط بخاطر تو اومده چون معتقده میتونه کمکت کنه.. ولی نمیدونم تو لیاقت این محبت خالصانه شو داری یا نه.. شک دارم

با حرفای مادرش حالت نگاهش عوض شد.. حتی دیدم که آب دهنشو قورت داد و با ناباوری به من نگاه کرد.. سرمو انداختم پایین و رفتم تو اتاقم، دلم نمیخواست بفهمه اینارو ولی دیگه نگار جون عصبانی شده بود و گفته بود..

(دوستان امروز یه پارت دیگه هم میزارم، این پارت اختصاصی بود، بخاطر کوتاه بودنش از راه دور مستفیضم نکنید😁)

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.4 / 5. شمارش آرا 10

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان سودا
دانلود رمان سودا به صورت pdf کامل از ملیسا حبیبی

  ♥️خلاصه رمان: دختری به اسم سودا که عاشق رادمان هم دانشگاهیش میشه اما وقتی با خواهرش آشناش میکنه عاشق هم میشن و رادمان با خواهر سودا ازدواج میکنه سودا برای فراموش کردم رادمان به خارج از کشور میره تا ادامه تحصیل بده و بعد چهارسال برمیگرده اما میبینه هنوزم به رادمان بی حس نیست برای همین تصیمیم میگیره ازدواج

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان کافه ترنج
دانلود رمان کافه ترنج به صورت pdf کامل از مینا کاوند

    خلاصه رمان کافه ترنج :   بخاطر یه رسم و رسوم قدیمی میخواستن منو به عقد پسرعموم دربیارن، واسه همین مجبور شدم پیشنهاد ازدواج برادر دوست صمیمیم رو قبول کنم با اینکه میدونستم بخاطر شرط پدرش میخواد باهام ازدواج کنه ولی چاره ای جز قبول کردنش نداشتم، وقتی عاشق هم شدیم اتفاقایی افتاد که       به

جهت دانلود کلیک کنید
رمان دنیای بعد از تو
دانلود رمان دنیای بعد از تو به صورت pdf کامل از مریم بوذری

    خلاصه رمان دنیای بعد از تو :   _سوگل …پیس  …پیس …سوگل برگشت و  نگاه غرانش رو بهم دوخت از رو نرفتم : _سوال ۳ اخمهای درهمش نشون می داد خبری از رسوندن سوال ۳ نیست … مثل همیشه گدا بود …خاک تو سر خرخونش …. پشت چشم نازک شده اش زیاد دلم شد و زیر لب غریدم

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان همیشگی pdf از ستایش راد

  خلاصه رمان :       در خیالم درد کشیدم و درد را تا جان و تنم چشیدم؛ درد خیانت، درد تنهایی، درد نبودنت. مرغ خیالم را به روزهای خوش فرستادم؛ آنجا که دختری جوان بودم؛ پر از ناز و پر از احساس. آنجایی که با هم عشق را تجربه کردیم و قول ماندن دادیم. من خیالم؛ دختری که

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان آغوش آتش جلد دوم

    خلاصه رمان :         آهیر با سن کَمِش بزرگه محله است.. در شب عروسیش، عروسش مرجان رو میدزدن و توی پارک روبروی خونه اش، جلوی چشم آهیر میکشنش.. آهیر توی محل میمونه تا دلیل کشته شدن مرجان و قاتل اونو پیدا کنه.. آهیر که یه اسم کُردیه به معنای آتش، در ظاهر آهنگری میکنه ولی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان قرار ما پشت شالیزار
دانلود رمان قرار ما پشت شالیزار به صورت pdf کامل از فرناز نخعی

    خلاصه رمان قرار ما پشت شالیزار :   تابان دخت با ناپدید شدن مادر و نامزدش متوجه میشه نامزدش بصورت غیابی طلاقش داده و در این بین عموش و برادر بزرگترش که قیم اون هستند تابان را مجبور به ازدواج با بهادر پسر عموش میکنند چند روز قبل از ازدواج تابان با پیدا کردن نامه ای رمزالود از

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
321 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
♥.♥.♥
♥.♥.♥
4 سال قبل

خیلی وقته دیگه بارون نزده
رنگ عشق به اين خيابون نزده
خيلي وقته ابري پرپر نشده
دل آسمون سبکتر نشده
مه سرد رو تن پنجره ها
مثل بغض توي سينه منه
ابر چشمام پر اشکه اي خدا
وقتشه دوباره بارون بزنه
خيلي وقته که دلم براي تو تنگ شده
قلبم از دوري تو بدجوري دلتنگ شده
بعد تو هيچ چيزي دوست داشتني نيست
کوه غصه از دلم رفتني نيست
حرف عشق تو رو من با کي بگم
همه حرفا که آخه گفتني نيست
خيلي وقته که دلم براي تو تنگ شده
قلبم از دوری تو بدددددددجوری دلتنگ شده….

New Maral
4 سال قبل
پاسخ به  ♥.♥.♥

خوش به حال شوهرتون که خانوم لطیفی مثل شما داره

Artamis
Artamis
4 سال قبل
پاسخ به  New Maral

ددقیقا ریحان خیلی خوبه…

من دوسش دارم…

New Maral
4 سال قبل
پاسخ به  Artamis

خودتم خوبی عشخم تازه تایید کننده هم هستی

Artamis
Artamis
4 سال قبل
پاسخ به  New Maral

فدات عشخممممم …

اره تایید کننده هستم..

😂

Artamis
Artamis
4 سال قبل
پاسخ به  New Maral

مارال بیا …

پارت ۱۰ .

New Maral
4 سال قبل

خانومم بیا رمان گرگ ها پارت ۱۰

Artamis
Artamis
4 سال قبل
پاسخ به  New Maral

عشقم من درصفحه تاییدم هرجا باشین باهاتونم😂😂

New Maral
4 سال قبل
پاسخ به  Artamis

عشخم چ کارایی هایی داری😂

Artamis
Artamis
4 سال قبل
پاسخ به  New Maral

اره اره😂😂😂

New Maral
4 سال قبل

استادای گرامی میشه شعر بگین
استاد مهرناز برو تو رینگ استاد تیرداد رو ی کتک مفصل بزن

Artamis
Artamis
4 سال قبل
پاسخ به  New Maral

اعههههه توهم هستی خوووو…..

New Maral
4 سال قبل
پاسخ به  Artamis

پس چی فکر کردی
رفتم زن سابقمو طلاق دادم اومدم

Artamis
Artamis
4 سال قبل
پاسخ به  New Maral

تو زن داشتی نهلتیی…

نه زن داشتی…

تو به من دروغ گفتی😂😂

New Maral
4 سال قبل
پاسخ به  Artamis

پ ن پ تا این سن مجرد بودم
به خاطر تو ردش کردم

Artamis
Artamis
4 سال قبل
پاسخ به  New Maral

مرسی تو خیلی خوبی!

😂😂😂😂

New Maral
4 سال قبل
پاسخ به  Artamis

میدونم همه میگن😎

Artamis
Artamis
4 سال قبل
پاسخ به  New Maral

اوه مای ننه😂😂

Tirdad
Tirdad
4 سال قبل
پاسخ به  New Maral

کتک؟ اونم من هه شوخی باحالی بود

New Maral
4 سال قبل
پاسخ به  Tirdad

آره از مهرناز میخوری باور کن خیلی خروس جنگیه

New Maral
4 سال قبل

سلام تیرداد امشب چی داری برامون

Tirdad
Tirdad
4 سال قبل
پاسخ به  New Maral

سلام خوبی؟
بستگی داره چی توی فکرت باشه😂

New Maral
4 سال قبل
پاسخ به  Tirdad

خوبم
شعر داداش😶

Tirdad
Tirdad
4 سال قبل
پاسخ به  New Maral

بذار همه برن بخوابن بعد الان وقتش نی

New Maral
4 سال قبل
پاسخ به  Tirdad

فکر نکنم امشب کسی بیاد
اینجوری بگی تا صبح نمیخوابن😂

Tirdad
Tirdad
4 سال قبل
پاسخ به  New Maral

اوکیه

Tirdad
Tirdad
4 سال قبل

سلام خوبی؟

Tirdad
Tirdad
4 سال قبل
پاسخ به  Tirdad

منم اوکیم

Tirdad
Tirdad
4 سال قبل
پاسخ به  Tirdad

بیرونم الان

New Maral
4 سال قبل

۱۲ شد دیگه کجایین

New Maral
4 سال قبل
پاسخ به  New Maral

ای بابا

New Maral
4 سال قبل

میگم کسی از محمدمهدی خبر نداره؟؟؟؟ نکنه بره پی نامزدبازی دعای منو یادش بره، من روش حساب کردم

New Maral
4 سال قبل
پاسخ به  New Maral

آهان کاش بیاد ی خبری بده

Nikan
Nikan
4 سال قبل

مهررری جونمم

Nikan
Nikan
4 سال قبل
پاسخ به  Nikan

دیشب حالم گرفته بود گریه داشتم گریه ام نیومد تنها چززی که به ذهنم اومد بر دل نشسته بوود
رفتم اون پارتای جدایی خوندم یه دلل سیرر گریه کردم😂😂😂
دمت گرم خیلییی دوستت دارم اونقدرر زیاد که اگه بفهمیاااا سرت گیج میره

Nikan
Nikan
4 سال قبل

سلااام مارالیی
چطورری عشقم؟؟؟
عییی بابا گیر دادین به استخررااا
بابا تا بود این دوتا تو سر کله ی هم میزدن بعددد اون پسره اسمش چی بود رقیب و دشمن ارشام بود بعد با اون رفتن تو اون ویلاهه بعد یسری بدبختی اونجا کشیدننن بعدم رفتن تو اون روستاهه بعد ازدواج کردن بعدم ارشام خبرش اومد تا پنج سال دلارام با خیال این زندگی کرد بعدم که این یارو ارتامو دید که همون ارشام بود بعد قلبش به داستان رفت بعد هم یسری بدبختی دیگه بعدم بچه دار شدن
نهههه شما الان استخرشوو به من نشون بدین

New Maral
4 سال قبل
پاسخ به  Nikan

سلام بر نیکای هنرمند
بابا ی شب دختره لباس ناجور میپوشه بعد آرشامم تو استخره بعد پیرمرده میگه منو تحریک کنین بعد آرشام و دختره داغ میکنن بعد آخرش آرشام دختره رو میبره زیر آب …..
دوستان ببخشید😁

Nikan
Nikan
4 سال قبل
پاسخ به  New Maral

صحیحح😊من یه بار دیگه میخونم حتما

New Maral
4 سال قبل
پاسخ به  New Maral

مهرناز اینایی که اینجان خودشون استادن

New Maral
4 سال قبل
پاسخ به  New Maral

چشم دیگه حواسمو جمع میکنم
مهرناز میخوای پاکش کن چون میخواستم نیکا ببینه که دید

Tirdad
Tirdad
4 سال قبل
پاسخ به  New Maral

من حال می کنم باش بذار بمونه

New Maral
4 سال قبل
پاسخ به  Tirdad

داداش واقعا مرسی احساس ی بچه خطاکار رو داشتم

Tirdad
Tirdad
4 سال قبل
پاسخ به  New Maral

خخ چرا خطاکار اوکیه بابا چیز خاصی نی که

Tirdad
Tirdad
4 سال قبل
پاسخ به  Tirdad

اره یکی تو خبر نداری یکی محمد خان قاجار 🤣

New Maral
4 سال قبل
پاسخ به  Tirdad

اوکیه داداش

Tirdad
Tirdad
4 سال قبل
پاسخ به  Tirdad

اره با توام خواستم شوخی کنم بات یخت باز شه زود تر بریم توی رینگ 🤣

Tirdad
Tirdad
4 سال قبل
پاسخ به  Tirdad

روی تو ریپ زدم با تو بودم دیگه خانم نویسنده

New Maral
4 سال قبل
پاسخ به  Tirdad

میدونم مهرناز تو جنبت بالاست به خاطر فیلتر و اینا میگم فردا ادمین شاکی نشه

New Maral
4 سال قبل
پاسخ به  Nikan

نیکا تو رمان سانسور شده خوندی
راستی نیکا ی بار همه ی هنراتو بنویس: تیراندازی، خطاطی،نقاشی،آشپزی،پیانو،زبانم که میخونی، تدریس هم میکنی…
راستی خوب شد زدی تو دهن اون …

Nikan
Nikan
4 سال قبل
پاسخ به  New Maral

ای بابا ادمو خجالت زده میکنی مارالی
تیراندازی یه زمانی کیک بوکسینگ اون تو دهنی ام از اتار همین کیک بوکسینگه
خطاطی به صورت حرفه اییی نه ولی اره یه کمی
نقاشی خودکار رنگ روغن آبرنگ مداد رنگی ام کار کردم😁آشپزیو از مادربزرگم یاد گرفتم در حد کوفته تبریزی و قورمه سبزی همیین بیشتر نه چون این دوتارو خیلی دوس داشتم😁
پیانو هم هیی یه دینگ دینگی میکنم زبانم که اگه خدا بخواد تا سال دیگه ایلتس بگیرم (اینو برام دعا کنید چون یه کم سست اراده تشریف دارم)تدریسم فقط آبرنگ و خودکار و با یههه نفر رنگ روغن
بعلههه😁😁

New Maral
4 سال قبل
پاسخ به  Nikan

من بزرگترین هنرم غذا خوردنه و خوابیدن البته درس هم میخونم وسطش
چشم دعا میکنم آیلتس هم بگیری

New Maral
4 سال قبل
پاسخ به  New Maral

چقدر من تو سایت از خودم تعریف میکنم😂

Maede
Maede
4 سال قبل

آسمان شبهاى پاييز،
حسابش با همه ى شب ها فرق دارد..
“شب بخير”ها!
بغض میشوند در آسمان..
بوى خاک باران خورده ى اول صبح
حكايت از همين دارد!

#علي_قاضي_نظام
شبتون آرومِ آروم 💙💫
خوش باشید☺

New Maral
4 سال قبل
پاسخ به  Maede

والا شبای ما فیلم اکشنه

New Maral
4 سال قبل
پاسخ به  Maede

گاهی هم تراژدی
تنها چیزی که نیس آروم و خوبه

Maede
Maede
4 سال قبل

‏شازده کوچولو :
آدما دنیاشون چقدر جمعیّت داره ؟
روباه :
بعضیا هفت میلیارد
بعضیا یه نفر!

Maede
Maede
4 سال قبل
پاسخ به  Maede

💙💙

New Maral
4 سال قبل
پاسخ به  Maede

مال من زیر ۱۰ نفر

♥.♥.♥
♥.♥.♥
4 سال قبل

مائده گلی دعا واستجابت که پیش شماست که توشهر نور هستین…
.
چشم من همیشه دعاتون میکنم.این چند روز همش نذری پزون داشتیم.بیاد تک تکتون بودم و هستم همیشه…اتفاقا بقول دوستان دعام همیشه اجابت میشه خخخ

Maede
Maede
4 سال قبل
پاسخ به  ♥.♥.♥

اووو خوشبحالت انشالله برا منم دعا کردی اجابت بشه!😉💙

New Maral
4 سال قبل
پاسخ به  ♥.♥.♥

آقا برا منم دعا کنین

Go1naz
Go1naz
4 سال قبل

مهرناز تصمیم گرفتم دیگ شبا پیام ندم فقط پیاما رو بخونم🤐

Go1naz
Go1naz
4 سال قبل
پاسخ به  Go1naz

میشه بیشتر توضیح بدی؟

Go1naz
Go1naz
4 سال قبل
پاسخ به  Go1naz

بستگی به آدمش داره..خودتم میدونی🤗🙃

New Maral
4 سال قبل
پاسخ به  Go1naz

چطوری خروس😂

Go1naz
Go1naz
4 سال قبل
پاسخ به  New Maral

چطوری پلنگ؟😂

New Maral
4 سال قبل
پاسخ به  Go1naz

گلناز من مرغم اونم کارخونه ای 😂😂😂

Go1naz
Go1naz
4 سال قبل
پاسخ به  New Maral

اوکی حواسم نبود..چطوری مرغ؟

New Maral
4 سال قبل
پاسخ به  Go1naz

خوبم😊

♥.♥.♥
♥.♥.♥
4 سال قبل

ناز جانم گفتی امشبم پارت میزاری دوباره مرسی قشنگم…نشدم عیب نداره.خودتو خسته نکن بزار برا فردا یه پارت حساااابی بنویس♥
.
.
راستی میتونی راهنمایی کنی من چرا نمیتونم ثبت ناممو کامل کنم همش میگه مجاز نیستید….پرو فایل را بروز رسانی کنید!!!

Meli
Meli
4 سال قبل

اونی که می خواد مومو بخورتش بیا شمارشو بهت بدم 😂😂

____
____
4 سال قبل

پارت بعدی کو؟
این پارت حدودا عصر گذاشته شده
فقط همین؟!!
از خواب بیدار شدم وسایلم و جمع کردم دعوا شد؟!

____
____
4 سال قبل
پاسخ به  ____

ممنون 😕

Maahad
Maahad
4 سال قبل

مرسیییی مهرناااز جووونمم❤❤

New Maral
4 سال قبل

آخر شب دوباره میام

pouryaaaaaa
pouryaaaaaa
4 سال قبل

اقا شبتون خوچچچچچچچچچچچچچکل و با کلی خواب های عاشقونه و فرنچ کیسی با کسی که دوسش دارین.
شب بخیر را نباید تایپ کرد
شب را باید زل زد در چشمانش
دستی کشید لای موهایش
و هرم نفس هایش
و آن وقت گفت:
شــــــــب بخیـــــر!!

Go1naz
Go1naz
4 سال قبل
پاسخ به  pouryaaaaaa

منم سواله برام..هرچند هر کاری یه اولین باری داره..ولی منم موندم😐

New Maral
4 سال قبل
پاسخ به  pouryaaaaaa

خیلی خوب بود خوشم اومد

New Maral
4 سال قبل

سلاااااااااااام
چطورین جذابای لعنتی
نسترن تو چطوری
رمان گناهکار استخر داره اونم چ استخریییییییی
استاد مهرناز ی دنیا شرمنده که همراهی نکردم ولی در عوض با مامانم تا ۴ صبح درد و دل کردیم

pouryaaaaaa
pouryaaaaaa
4 سال قبل
پاسخ به  New Maral

چطوری استاد آپارکات؟؟

New Maral
4 سال قبل
پاسخ به  New Maral

آره مهرناز جون خیلی آروم شدم😊
نه دیگه پایه شبم با استاد تیرداد بریم ستاره بازی🤩
استخرش خیلی داغ بود😁

دسته‌ها
321
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x