رمان گلادیاتور پارت 115 - رمان دونی

 

یزدان اگر جان هم می کند نمی توانست بعد از دیدن اشک لیز خورده بر روی گونه گندم ، همان استقامت اولیه را از خود نشان دهد ………… لقب فرشته مرگ را یدک می کشید ، قلبش از سنگ شده بود و در دلش دیگر خبری از رحم و شفقت نبود ……….. اما با این وجود ، انگار همان قلب سنگ شده اش جانِ دیدن اشک های گندم را نداشت .

آرام تر شده نسبت به ثانیه های قبل دستانش را بالا آورد و روی شانه های او گذاشت :

ـ با پایین اومدنت ، اول از همه به خودت بد کردی ……… بعدش هم به من و کار و کاسبیم .

ـ کا …… کارت ؟ من که با کارت ، کاری نداشتم .

یزدان نفس عمیق و صدا داری کشید و دست از روی شانه های او برداشت و عقب کشید :

ـ مستقیما آره ، اما تو با پایین اومدنت ، غیر مستقیم معامله من و بهم زدی ……… اون فرهاد لاشخور ، چیزایی که من می خواستم ازش بخرم و چندین برابر گرون کرد ……….. فقط هم در صورتی قیمت و پایین می یاره که من تو رو بهش بدم .

ـ مثلا ……. مثلا چقدر گرون کرد ؟

ـ در حد بیست سی میلیارد  .

گندم دستی روی گونه های نم برداشته اش کشید با چشمانی گشاد شده از حیرت  اویی که به سمت تختش راه افتاده بود تا تیشرتش را بپوشد را دنبال کرد .

ـ بیست سی میلیارد ؟ مگه ……. مگه اونا …….. چی بودن ؟

یزدان تیشرت رکابی اش را پوشید و لبه تختش نشست و به اویی که بلا تکلیف میان اطاقش ایستاده بود نگاه کرد .

ـ دو تا شمعدونی .

گندم سمتش رفت و در فاصله کمی مقابلش ایستاد .

ـ دوتا شمعدونی ، اونم بیست سی میلیارد ؟ ………… مگه جنسشون چیه ؟ نکنه می خواد بهت بندازه …………. مگه از الماسه ؟

ـ عتیقن ……….. قدمت چند صد ساله دارن .

ـ  چقدر قیمت داده ؟

ـ جفتش روی هم نود میلیارد تومن .

ـ چی ؟ …….. نود میلیارد ؟ یعنی تو نود میلیارد تومن داری که بتونی بابت دو تا دونه شمعدونی بدی ؟

ـ به لطف دست گل تو نه دیگه ………… در حال حاضر این مقدار پول تو حسابم ندارم . این مرتیکه می دونست که من چندین ساله که دنبال اون شمعدونی ها هستم ، بخاطر همین مبلغ و تا این حد بالا برده که من در قبال گرفتن شمعدونی ها مجبور شم تو رو بهش بدم .

گندم کنارش نشست و نگاهی به چشمان جدی او که به زمین زیر پایش خیره شده بود ، انداخت :

ـ حالا ……. می خوای چی کار کنی ؟

ـ من تعریف این شمعدونی ها رو چندین ساله که دارم می شنوم . خیلی ها دنبالشن که به دستش بیارن . اما فعلا مجبورم بی خیالش بشم ………. در حال حاضر چنین پولی تو حسابم ندارم .

ـ نکنه اون شمعدونی های چهارصد ساله رو میگی ؟

یزدان نگاه خیره اش را از زمین بلند کرد و سمت او برگرداند .

ـ آره . تو از کجا می دونی ؟

ـ وقتی کنارت نشسته بودم ، اون مرده اومد به اون پیرمرده گفت شنیدم .

ـ کدوم مرده ؟ وقتی ما داشتیم درباره شمعدونی ها صحبت می کردیم که تو اونجا نبودی .

ـ چرا بودم ………… اون مرده که اومد به زبون ایتالیایی به اون پیرمرده درباره شمعدونی ها و یه مردی به اسم خشایار گزارش داد ، شنیدم .

ابروان یزدان اندکی درهم رفت و کاملا به سمت گندم چرخید :

ـ مگه تو ایتالیایی بلدی ؟

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 2.7 / 5. شمارش آرا 3

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان درجه دو

    خلاصه رمان :       سیما جوان، بازیگر سینما که علی رغم تلاش‌های زیادش برای پیشرفت همچنان یه بازیگر درجه ۲ باقی مونده. ولی ناامید نمی‌شه و به تلاشش ادامه می‌ده تا وقتی که با پیشنهاد عجیب غریبی مواجه می‌شه که می‌تونه آینده‌اش و تغییر بده. در مقابل پسرداییش فرحان، که تو حرفه خودش موفقه و نور

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان طالع آغشته به خون به صورت pdf کامل از مهلا حامدی

            خلاصه رمان :   بهش میگن گورکن یه قاتل زنجیره‌ای حرفه‌ای که هیچ ردی از خودش به جا نمیزاره… تشنه به خون و زخم دیدست… رحم و مروت تو وجود تاریکش یعنی افسانه… چشمان سیاه نافذش و هیکل تومندش همچون گرگی درندست… حالا چی میشه؟ اگه یه دختر هر چند ناخواسته تو کارش سرک

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان طرار pdf از فاطمه غفرانی

  خلاصه رمان:         رمان طرار روایت‌گر دختر تخس، حاضر جواب و جیب بریه که رویای بزرگی داره. فریسای داستان ما، به طور اتفاقی با کیاشا آژمان، پسر مغرور و شیطونی که صاحب رستوران‌های زنجیره‌ای آژمان هم هست آشنا میشه و این شروع یک قصه اس… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان عشق ممنوعه pdf از زهرا قلنده

  خلاصه رمان:   این رمان در مورد پسری به اسم سپهراد که بعد ۸سال به ایران برمی گرده از وقتی برگشته خاطر خواهای زیادی داشته اما به هیچ‌کدوم توجهی نمیکنه.اما یه روز تو مهمونی عروسی بی نهایت جذب خواهرش رزا میشه که… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه

جهت دانلود کلیک کنید
رمان کویر عشق

  دانلود رمان کویر عشق خلاصه رمان کویر عشق : بهار که به تازگی پروانه‌ی وکالتشو بعد از چند سال کار آموزی کنار وکیل بنامی گرفته و دفتری برای خودش تهیه کرده خیلی مشتاقه آقای نوید رو که شُهره‌ی خاصی در بین وکلا داره رو از نزدیک ببینه و از تجربیاتش استفاده کنه … بالاخره میبینه ولی نه اونطورکه میخواسته

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
6 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
mehr58
mehr58
2 سال قبل

ای جان چه عالی شد

S.Sh
S.Sh
2 سال قبل

نمیدونم چرا این پارتو خوندم خندم گرفت😂😂😂
تیکه شمع دونی خندم گرفت😂

علوی
علوی
2 سال قبل

کسایی که از روی علاقه می‌رن زبان یاد می‌گیرند، تا جایی که می‌دونم اولویت‌های اولشون انگلیسی، فرانسه، ترکی استامبولی، آلمانی، عربی، روسی و بعد از اینا ایتالیایی، اسپانیولی، چینی ماندارین و کره‌ایه
حالا یه دختر گل‌فروش سر چهارراه، که چند سال هم کلفتی و ظرف‌شوری کرده چرا باید از بین این همه بره آخر لیست و ایتالیایی بلد باشه، الله اعلم!!

آخرین ویرایش 2 سال قبل توسط علوی
Mahsa
Mahsa
2 سال قبل
پاسخ به  علوی

پارت بعد میگه واسه یه ایتالیایی کار میکرده مجبور شده یاد بگیره😂😂

Mahsa
Mahsa
2 سال قبل

نمیدونه نوت بوک چیه بعد ایتالیایی بلده جالب نیست ایا؟؟😂

Bahareh
Bahareh
2 سال قبل
پاسخ به  Mahsa

🤣 🤣 🤣

دسته‌ها
6
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x