هم دانشگاهی جان پارت ۵۴ - رمان دونی

هم دانشگاهی جان پارت ۵۴

.

 

 

 

توی سکوت با آهنگ رانندگی میکردم

همیشه این موقع پیام‌ آریا رو خونده بودم

اما امروز هنوز نفرستاده

اتفاقی برایش نیفتاده باشه

درسته دیگه همه چی تموم شده اس

اما حس انسان دوستیه

آدمی رو که من پنج سال توی قلبم نگه داشتم‌ رو نمیتونم یهویی بیرون بندازمش

مثل همون ضرب المثلی که میگه کوه کوه میاد..مو مو میره

منم همینطورم

من حتی اگه به خودم سختی هم بدم دیگه نمیتونم فراموشش کنم.

یه چیزی ازش پس ذهنم میمونه.

از یه طرف نگران آریا بودم..از یه طرف دلتنگ محبوبه و رامتین میشدم..

تا بوده همین بوده.. همیشه جدایی من از اون اگر اون دلتنگ میشد میتونست به اتاق من سر بزنه

اما من کاری از دستم بر نمیومد تو شهر غریب

صدای ضربه ی دست محبوبه که به رون پام زد از تو فکر بیرون کشیدم: چته تو فکری؟

_چیزی نیست

من همیشه سر کارایی که دوسشون دارم سکوت میکنم.

محبوبه: نگران نباش دلوین..

اصلا نگران نباش..

خدا داره تو رو امتحان می‌کنه،سعی کن از این امتحان سربلند بیرون بیای

من نمیگم تقصیر خودته که جریان آریا اونطوری شد

اما تو فقط بهش گفتی برو و به دلیل هاش گوش ندادی خواهر من

گوش ندادی و الان که نیاز به گوش دادن داری که دیگه نیست

صدای رامتین مانع این شد که بیشتر به حرفهای محبوبه فکر کنم.

شاید درست می‌گفت

همه ی قاضی های جهان هم حتی از ادماشون دلیل و توجیه می‌خوان و من نذاشتم چیزی بگه..

 

( آریا)

تو کوچه خیابونای شهر میگشتم..گاهی با ماشین و گاهی ام با پای پیاده..

تک تک جاهایی رو که دلوین اونجا بوده رو رفتم تا حس کنم که بازم هست

تقصیر خودمه که کاری انجام ندادم

رامتین راست و درست می‌گفت

یه دختر بچه ی ۱۵,۱۶ ساله که نمیتونه بیاد از تو خواستگاری کنه.

من باید پا پیش میذاشتم که نذاشتم

از زمانی که دلوین گفته بود می‌خوام رو پیشنهاد پسر عموی باباش فکر کنه خون خونمو میخورد

دنبال راه چاره ای میگشتم اما کاری ازم بر نمیومد

اما اون بسته رو فرستادم که برسه به دست دلوین

درست راس ساعت چهار

شاید با دیدن آزمایشایی که دادم یکم کوتاه بیاد

شاید باهام راه بیاد

بدونه چی داشتم اون زمان می‌کشیدم

از بچگی تا حالا به هرچیزی که خواستم رسیدم

الآنم خدا کمک میکنه و میرسم..

راه افتادم سمت خونه

نمیتونستم گوشه ای بشینم و منتظر معجزه باشم

با کلید درو باز کردم و یه راست وارد اتاقم شدم

خونه ای که گوشه به گوشه اش زجر کشیده بودم

ساکمو برداشتم

کیف مدارکمم برداشتم و از اتاق زدم بیرون

صدای مامان از آشپز خونه میومد

+ کجا داری میری مادر؟

_ من دارم میرم تهرون مامان مشخص هم نیست کی برگردم

چیزی نیاز داشتی بهم زنگ بزن

+ عه؟ انقد واجبه؟

صبر کن بابات بیاد ازش خداحافظی کن!

_ از جونمم واجب تره مامان  شما از طرف من خداحافظی کن حالا رضایت میدی به رفتنم مامان؟

+چیکار کنم که یکی یدونه ای.. برو عزیزم خیلی مواظب خودت باش.. خیلی

گونشو بوسی ای کوچیک زدم و از در خونه زدم بیرون و نشستم تو ماشین

ماشینو روشن کردم و حرکت کردم به سمت شهر غریب یار

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 1

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان دودمان
دانلود رمان دودمان قو به صورت pdf کامل از منیر کاظمی

    خلاصه رمان دودمان قو :   #پیشنهاد ویژه داستان در مورد نوا بلاگر معروفی هست که زندگی عاشقانه ش با کسی که دوستش داشته به هم خورده و برای انتقام زن پدر اون آدم شده. در یک سفر کاری متوجه میشه که خانواده ی گمشده ای در یک روستا داره و در عین حال بطور اتفاقی با عشق

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ایست قلبی pdf از مریم چاهی

  خلاصه رمان:     داستان دختری که برای فرار از ازدواج اجباری با پسر عموی دختر بازش مجبور میشه تن به نقشه ی دوستش بده و با آقای دکتری که تا حالا ندیده ازدواج کنه   از طرفی شروین با نقشه ی همسر اولش فاطی مجبور میشه برای درمان خواهرش نقش پزشکی رو بازی کنه که از خارج از

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان انار از الناز پاکپور

    خلاصه رمان :       خزان عکاس جوانی است در استانه سی و یک سالگی که گذشته سختی رو پشت سر گذاشته دختری که در نوجوانی به دلیل جدایی پدر و مادر ماندن و مراقبت از پدرش که جانباز روحی جنگ بوده رو انتخاب کرده و شاهد انتحار پدرش بوده و از پسر عمویی که عاشقانه دوستش

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان زندگی سیگاری pdf از مرجان فریدی

  خلاصه رمان : «جلد اول» «جلد دوم انتقام آبی» دختری از دیار فقر و سادگی که ناخواسته چیزی رو میفهمه که اون و به مرز اسارت و اجبار ها می کشونه. دانسته های اشتباه همراز اون و وارد زندگی دود گرفته و خاکستری پسری می کنه که حتی خدا هم ازش نا امید شده به این رمان امتیاز بدهید

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان رویای انار
دانلود رمان رویای انار به صورت pdf کامل از فاطمه درخشانی

    خلاصه رمان رویای انار :   داستان سرگذشت زندگی یه دختر عمو و پسر عمو هست که خیلی همدیگه رو دوست دارن و با هم قول و قرار ازدواج گذاشتن اما حسادت بقیه مانع رسیدن اون ها بهم میشه ، دختر قصه که تنهاست به اجبار بقیه ، با یه افغانی ازدواج می کنه و به زور از

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ماه صنم از عارفه کشیر

    خلاصه رمان :     داستان دختری به اسم ماه صنم… دختری که درگیر عشق عجیب برادرشِ، ماهان برادر ماه صنم در تلاشِ تا با توران زنی که چندین سال از خودش بزرگ‌تره ازدواج کنه. ماه صنم با این ازدواج به شدت مخالفِ اما بنا به دلایلی تسلیم خواسته‌ی برادرش میشه… روز عقد می‌فهمه تنها مخالف این ازدواج

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
جیران
جیران
2 سال قبل

آریا مگه باباش نمرده بود

دسته‌ها
1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x