.
تو چشمام زل زد
+ اره دلوین..اومده بود دانشکده
اومده بود به پای من افتاده بود که تو رو راضی کنم
انقد این بچه رو اذیت نکن
بخدا قسم
به جون اون نیکایی که خیلی برات عزیزه از بین رفته اریا لاغر شده
صورتشو غم گرفته..دلیل هم که برات اورده که چرا پا پیش نذاشته
دلیل محکم تر از این؟
افتادی رو دنده ی لج بازی
یکم درست فکر کم دلوین
تو میخوای قید عشقی رو که نسبت به اون داری رو بزنی و بری زن یکی شی که دوسش نداری؟
بخدا که حرفت زوره دلوین
خیلی زوره
تو تمام مدتی که با هم دوست بودیم و هستیم تو از هممون عاقل تر بودی و الان شدی بی عقل تر؟
یکم فکر کن تفکر کن.. تامل کن
بخدا که با فکر همه چی درست میشه خواهر من
عصبانی تر از همیشه به چشمای مظلوم مائده که با التماس نگاهم میکرد زل زدم و از بین دندونای کلید شدم گفتم:
_ خواهرمی احترامتو تا آخر عمر هم نگه میدارم اما تو داری چیزی رو ازم میخوای که صد سال دیگه هم بهش تن نمیدم
و این یعنی احترامم رو نگه نمیداری
بهش بگو بره گمشه همون گوری که تا حالا بوده
امشبم قراره زنگ بزنم به محمد علی جواب مثبتمو بهش بگم
بهش بگو دلوین داره ازدواج میکنه بگو که مزاحمم نشه
خواهش میکنم از این به بعد دیگه اسم آریا رو جلوی من نیار باشه مائده؟
بذار حرمتا شکسته نشه
بعدم از روی صندلی پا شدم رفتم تو اتاق و با کلافگی موهامو بالای سرم بستم
مبینا: هووی چته دیوونه مگه مائده چی گفت که اینطوری داری موهاتو میکنی؟
_ هیچی مبینا در مورد آریا بود
مبینا: اوه بگو پس چرا اینهمه بهم ریختی
شالمو رو سرم انداختم و پالتومو گرفتم به دستم و با یه خداحافظی کوتاه از اتاق زدم بیرون و سوییچای ماشینمو برداشتم و از پله ها رفتم پایین بعدم دزدگیر ماشینو زدم و نشستم پشت رل ماشینو روشن کردم و شماره ی محمد علی رو پیدا کردم و زنگ زدم بهش.
پس از سه تا بوق جواب داد:
به این رمان امتیاز بدهید
روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!
میانگین امتیاز 0 / 5. شمارش آرا 0
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
رمان خیلی بچگونه و مسخرست حتما نویسنده کلاس اوله 😐
نه عزیزم😅
پیش دبستانی😂
عزیزم شما نخون نظر منفی هم نده لطفاااا رمان فوق العاده است ، از پارت نویسی ها معلومه نویسنده پشتکار داره و مرتب و منظم پارت میزاره چه طور به خودتون اجازه میدید انقدر راحت قضاوت کنید …
کمر بستید به کشتن دلوین عااا🤣🤣
این دختره چرا انقدر ناز داره خب فهمیدی مشکل آریا چیه باز چی میخوای شاید بشه از این جهت هم به این موضوع نگاه کرد مشکلی که دلوین با آریا تو گذشته داشت فقط پنهان بودن بیماری آریا نباشه و که نویسنده هنوز نخواسته رو کنه البته این فقط یه حدسه
یا ابلفضل چقد خشنین 😂😂😂
خدا لعنتت کنه دلوین الهی بدبخت شی😭😭😭😭حیف آریاااااااا
امیدوارم بدبخت بشه تو زندگیش بدترین بلاها سرش بیاد دختره ی پفیوز نفرت انگیز لوس چندشششش
عه وا😂😂
ایشالله اریا هم بره با یه دختر خوشگل ازدواج کنه
بره گم شه دختره احمق معلوم نیست چرا اینجوری میکنه ولی خدا کنه بره با همون پسره عروسی کنه بعد پشیمون شه ولی اینبار دیگ آریا برنگرده این به غلط کردن بیوفته ولی آریا راضی نشه
یا ابلفضل