هم دانشگاهی جان پارت ۶۵ - رمان دونی

هم دانشگاهی جان پارت ۶۵

.

 

 

 

 

تو چشمام زل زد

+ اره دلوین..اومده بود دانشکده

اومده بود به پای من افتاده بود که تو رو راضی کنم

انقد این بچه رو اذیت نکن

بخدا قسم

به جون اون نیکایی که خیلی برات عزیزه از بین رفته اریا لاغر شده

صورتشو غم گرفته..دلیل هم که برات اورده که چرا پا پیش نذاشته

دلیل محکم تر از این؟

افتادی رو دنده ی لج بازی

یکم درست فکر کم دلوین

تو میخوای قید عشقی رو که نسبت به اون داری رو بزنی و بری زن یکی شی که دوسش نداری؟

بخدا که حرفت زوره دلوین

خیلی زوره

تو تمام مدتی که با هم دوست بودیم و هستیم تو از هممون عاقل تر بودی و الان شدی بی عقل تر؟

یکم فکر کن تفکر کن.. تامل کن

بخدا که با فکر همه چی درست میشه خواهر من

عصبانی تر از همیشه به چشمای مظلوم مائده که با التماس نگاهم میکرد زل زدم و از بین دندونای کلید شدم گفتم:

_ خواهرمی احترامتو تا آخر عمر هم نگه میدارم اما تو داری چیزی رو ازم میخوای که صد سال دیگه هم بهش تن نمیدم

و این یعنی احترامم رو نگه نمیداری

بهش بگو بره گمشه همون گوری که تا حالا بوده

امشبم قراره زنگ بزنم به محمد علی جواب مثبتمو بهش بگم

بهش بگو دلوین داره ازدواج میکنه بگو که مزاحمم نشه

خواهش میکنم از این به بعد دیگه اسم آریا رو جلوی من نیار باشه مائده؟

بذار حرمتا شکسته نشه

بعدم از روی صندلی پا شدم رفتم تو اتاق و با کلافگی موهامو بالای سرم بستم

مبینا: هووی چته دیوونه مگه مائده چی گفت که اینطوری داری موهاتو می‌کنی؟

_ هیچی مبینا در مورد آریا بود

مبینا: اوه بگو پس چرا اینهمه بهم ریختی

شالمو رو سرم انداختم و پالتومو گرفتم به دستم و با یه خداحافظی کوتاه از اتاق زدم بیرون و سوییچای ماشینمو برداشتم و از پله ها رفتم پایین بعدم دزدگیر ماشینو زدم و نشستم پشت رل ماشینو روشن کردم و شماره ی محمد علی رو پیدا کردم و زنگ زدم بهش.

پس از سه تا بوق جواب داد:

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 0 / 5. شمارش آرا 0

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان درجه دو

    خلاصه رمان :       سیما جوان، بازیگر سینما که علی رغم تلاش‌های زیادش برای پیشرفت همچنان یه بازیگر درجه ۲ باقی مونده. ولی ناامید نمی‌شه و به تلاشش ادامه می‌ده تا وقتی که با پیشنهاد عجیب غریبی مواجه می‌شه که می‌تونه آینده‌اش و تغییر بده. در مقابل پسرداییش فرحان، که تو حرفه خودش موفقه و نور

جهت دانلود کلیک کنید
رمان قاصدک زمستان را خبر کرد

  دانلود رمان قاصدک زمستان را خبر کرد خلاصه : باران دختری سرخوش که بخاطر باج گیری و تصرف کلکسیون سکه پسرخاله اش برای مصاحبه از کار آفرین برترسال، مردی یخی و خودخواه به اسم شهاب الدین می ره و این تازه آغاز ماجراست. ازدواجشان با عشق و در نهایت با خیانت باران و نفرت شهاب به پایان می رسه،

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دلیار
دانلود رمان دلیار به صورت pdf کامل از mahsoo

      خلاصه رمان دلیار :   دلیار دختری که پدرش را از دست داده مدتی پیش عموش که پسری را به فرزندی قبول کرده زندگی می کنه پسری زورگو وشکاک ..حالا بین این دو نفر اتفاقاتی میوفته که باعث…   پایان خوش   به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان طور سینا pdf از الهام فتحی

    خلاصه رمان :         گیسو دختری که دو سال سخت و پر از ناراحتی رو گذرونده برای ادامه تحصیل از مشهد به تهران میاد..تا هم از فضای خونه فاصله بگیره و هم به نوعی خود حقیقی خودش و پیدا کنه…وجهی از شخصیتش که به خاطر روز های گذشته ازش فاصله گرفته و شاید حتی کاملا

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان کافه ترنج
دانلود رمان کافه ترنج به صورت pdf کامل از مینا کاوند

    خلاصه رمان کافه ترنج :   بخاطر یه رسم و رسوم قدیمی میخواستن منو به عقد پسرعموم دربیارن، واسه همین مجبور شدم پیشنهاد ازدواج برادر دوست صمیمیم رو قبول کنم با اینکه میدونستم بخاطر شرط پدرش میخواد باهام ازدواج کنه ولی چاره ای جز قبول کردنش نداشتم، وقتی عاشق هم شدیم اتفاقایی افتاد که       به

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان آبان سرد

    خلاصه رمان :   میان تلخی یک حقیقت دست پا میزدم و فریادرسی نبود. دستی نبود مرا از این برهوت بی نام و نشان نجات دهد. کسی نبود محکم توی صورتم بکوبد و مرا از این کابوس تلخ و شوم بیدار کند! چیزی مثل بختک روی سینه ام افتاده بود و انگار کسی با تمام قدرتش دستهایش را

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
11 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کراش آریا
کراش آریا
2 سال قبل

رمان خیلی بچگونه و مسخرست حتما نویسنده کلاس اوله 😐

محدثه
محدثه
2 سال قبل
پاسخ به  کراش آریا

نه عزیزم😅
پیش دبستانی😂

ثنا
ثنا
2 سال قبل
پاسخ به  کراش آریا

عزیزم شما نخون نظر منفی هم نده لطفاااا رمان فوق العاده است ، از پارت نویسی ها معلومه نویسنده پشتکار داره و مرتب و منظم پارت میزاره چه طور به خودتون اجازه میدید انقدر راحت قضاوت کنید …

ayda
2 سال قبل

کمر بستید به کشتن دلوین عااا🤣🤣

آخرین ویرایش 2 سال قبل توسط ayda
برف
برف
2 سال قبل

این دختره چرا انقدر ناز داره خب فهمیدی مشکل آریا چیه باز چی میخوای شاید بشه از این جهت هم به این موضوع نگاه کرد مشکلی که دلوین با آریا تو گذشته داشت فقط پنهان بودن بیماری آریا نباشه و که نویسنده هنوز نخواسته رو کنه البته این فقط یه حدسه

محدثه
محدثه
2 سال قبل

یا ابلفضل چقد خشنین 😂😂😂

غزی
غزی
2 سال قبل

خدا لعنتت کنه دلوین الهی بدبخت شی😭😭😭😭حیف آریاااااااا
امیدوارم بدبخت بشه تو زندگیش بدترین بلاها سرش بیاد دختره ی پفیوز نفرت انگیز لوس چندشششش

mahsa
2 سال قبل
پاسخ به  غزی

عه وا😂😂

سپیده
سپیده
2 سال قبل

ایشالله اریا هم بره با یه دختر خوشگل ازدواج کنه

...
...
2 سال قبل

بره گم شه دختره احمق معلوم نیست چرا اینجوری می‌کنه ولی خدا کنه بره با همون پسره عروسی کنه بعد پشیمون شه ولی اینبار دیگ آریا برنگرده این به غلط کردن بیوفته ولی آریا راضی نشه

mahsa
2 سال قبل

یا ابلفضل

دسته‌ها
11
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x