هم دانشگاهی جان پارت ۸ - رمان دونی

هم دانشگاهی جان پارت ۸

هم دانشگاهی جان

 

 

_ خواهش میکنم،بفرمایید راحت باشید

 

آرتین: راستش چند وقتی هست که من عاشق و دلباخته ی کسی شدم که نمیدونم چطوری بهش بگم و از شما کمک میخوام

 

_ از من؟ چرا من باید به شما کمک کنم؟ به من چه ربطی داره آقای محترم؟ عاشق شدین ‌خودتون‌ برین ما‌ معشوقتون حرف بزنید

 

آرتین: یه لحظه صبر کنین دلوین خانوم

 

_ بهداد هستم

 

آرتین: بله،یه لحظه صبر کنید خانوم بهداد مهلت بدین من صحبت کنم

 

_ بله بفرمایید

 

آرتین: راستش من چند وقتی هست عاشق یکی از اطرافیان شما شدم و طبق گفته های قبلم ‌نمیدونم چطوری به ایشون‌ بفهمونم که دوسشون دارم

 

_ ببینید آقای بهداد جرات دارین بگین عاشق یکی از خواهرای من شدین

 

آرتین: متاسفانه یا شاید خوشبختانه بله درسته،من عاشق مائده خانوم شدم

 

_ حق نداری خواهر منو مائده صدا بزنی ایشون خانم فتاحی هستن

 

آرتین: ببینید خانوم بهداد من اصلا قصد مزاحمت یا چیز دیگه ای برای خانوم فتاحی ندارم من فقط و فقط قصدم تشکیل خانواده و زندگی مشترکه ولا غیر

 

_ خیر آقا نمیشه،لطفا دیگه هم تکرار نکنید شما‌ اگر که مرد بودین با خودش صحبت‌میکردید نه اینکه منو واسطه کنین

 

آرتین: راستش من فرصتی گیر نیاوردم هر موقع هم که خواستم با ایشون صحبت کنم سریع از محوطه ی دانشگاه رفتید خودمم شرعی نمیدونستم که پشت چهارتا خانوم راه بیوفتم و تعقیبشون کنم

 

من هر زمان که شما صحیح بدونید آماده ی خواستگاری از ایشونم

 

_ ببینید آقای رادمهر خواهر من بیکس و کار نیست که شما تو کوچه و خیابون ازش خواستگاری کنین و از اون دسته دخترای لوس و ننر هم نیست که خودشو بچسبونه‌به امثال شما وگرنه کم‌ موقعیت براش پیش نیومده

 

دیگه‌ پس حرفی نمی‌مونه

 

بعدم‌ بلند شدم و کیفمو برداشتم و با کف دست محکم زدم رو میز که همه ی توجها جمع شد به میز ما ولی محل ندادم و خداحافظی کردم و حرکت کردم سمت در خروجی بچها هم پشت سر من راه افتادن

ولی آرتین جلوی در مائده رو گیر آورد و جلوش زانو زد و جلو روش حلقه گرفت و گفت:

می‌دونم جای مناسبی نیست،اما میگم! با من ازدواج میکنی؟

 

مائده مات و مبهوت بود مبینا و یگانه هم از اون کم نداشتن

فقط من بودم که خبرداشتم

 

دست و جیغ و سوت همه بلند شده بود

 

همه منتظر این بودیم که مائده حلقه‌ رو قبول کنه ،،،

 

 

ولی با حرکتی که مائده زد همه تعجب کرده بودن

حتی دیگه جیغ و سوت هم‌نمیزدن

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 1

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان جانان

    خلاصه رمان :     جانان دختریه که در تصادفی در سن 17 سالگی به شدت مجروح می شه و صورتش را از دست می دهد . جانان مادر و برادرش را مقصر این اتفاق می داند . پزشک قانونی جسد سوخته دختری را به برادر بزرگ و مادرش می دهد و آنها فکر می کنند جانان را

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان طلا pdf از خاطره خزایی

  خلاصه رمان:       طلا دکتر معروف و پولداری که دلش گیر لات محل پایین شهری میشه… مردی با غیرت و پهلوون که حساسیتش زبون زد همه اس و سرکشی های طلا…     به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 1 / 5. شمارش آرا

جهت دانلود کلیک کنید
رمان غمزه های کشنده‌ی رنگ ها دقایقی قبل از مرگ
دانلود رمان غمزه های کشنده‌ی رنگ ها دقایقی قبل از مرگ به صورت pdf کامل از گلناز فرخ نیا

  خلاصه رمان غمزه های کشنده‌ی رنگ ها دقایقی قبل از مرگ : من سفید بودم، یک سفیدِ محضِ خالص که چشمم مانده بود به دنباله‌ی رنگین کمان… و فکر می‌کردم چه هیجانی دارد تجربه‌ی ناب رنگ‌های تند و زنده… اما تو سیاه قلم وجودت را چنان عمیق بر صفحه‌ی جانم حک‌ کردی، که دیگر جادوی هیچ رنگی در من

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان فردای بعد از مرگ
دانلود رمان فردای بعد از مرگ به صورت pdf کامل از فریبرز یداللهی

    خلاصه رمان فردای بعد از مرگ :   رمانی درموردیک عشق نافرجام و ازدواجی پرحاشیه !!!   وقتی مادرم مُرد، میخندیدم. میگفتند مادرش مرده و میخندد. من به عالم میخندیدم و عالمیان به ریش من. سِنّم را به یاد ندارم. فقط میدانم که نمیفهمیدم مرگ چیست. شاید آن زمان مرگ برایم حالی به حالی بود. رویاست، جهان را

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نبض خاموش از سرو روحی

    خلاصه رمان :   گندم بیات رزیدنت جراح یکی از بیمارستان های مطرح پایتخت، پزشکی مهربان و خوش قلب است. دکتر آیین ارجمند نیز متخصص اطفال پس از سالها دوری از کشور و شایعات برای خدمت وارد بیمارستان میشود. این دو پزشک جوان در شروع دلداگی و زندگی مشترک با مشکلات عجیب و غریبی دست و پنجه نرم

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان از هم گسیخته

    خلاصه رمان:     داستان زندگی “رها “ ست که به خاطر حادثه ای از همه دنیا بریده حتی از عشقش،ازصمیمی ترین دوستاش ، از همه چیزایی که دوست داشت و رویاشو‌در سر می پروروند ، از زندگی‌و از خودش… اما کم کم اتفاقاتی از گذشته روشن می شه و همه چیز در مسیر جدید و تازه ای

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
7 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
kkk
kkk
2 سال قبل

چه زیباااااا،میخواممممممم😫😫😫💔

هیچکس
هیچکس
2 سال قبل

یه چک جانانه ای زده ها
حال کردم اورین به مائده

Maede.f
Maede.f
2 سال قبل

خیلی خوب بود ، تو خماریش موندم ، منتظر پارت بعدیت هستم ❤️🌈✌🏻

ثنا
ثنا
2 سال قبل

عالییییی بقیه لش بقیه اشششش

e_xiu_om
2 سال قبل

نه نه نههههه جانه من دیگه خیلی یهوییه 😱من دیگه طاقت ندارم😂

سپیده
سپیده
2 سال قبل

موندم تو خماریش😴

دسته‌ها
7
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x