هم دانشگاهی جان پارت 48 - رمان دونی

هم دانشگاهی جان پارت 48

.

 

 

 

+…..؟!

رامتین:قربانت تو خوبی؟

خوشی؟

+…..؟!

رامتین: عصری پرواز داریم..دیگه داریم میایم

+…..؟!

رامتین: خوبه الان..بهتره..اما بالاخره اثراتش هست

میدونستم داره راجب من می‌پرسه

+…………..؟!

رامتین: نه

 

.

 

 

 

+…..؟!

رامتین:قربانت تو خوبی؟

خوشی؟

+…..؟!

رامتین: عصری پرواز داریم..دیگه داریم میایم

+…..؟!

رامتین: خوبه الان..بهتره..اما بالاخره اثراتش هست

میدونستم داره راجب من می‌پرسه

+…………..؟!

رامتین: نه بیداره..نمیخواد جواب بده..دیگه نمیخواد صداتو بشنوه..

به گفته ی خودش میخواد رو پیشنهاد ازدواج پسر عموی باباش فکر کنه..

+………..؟!

رامتین:آریا اون تقصیری نداره.. اون یه دختر بچه بود..هنوزم بچه اس فقط ۱۹ سالشه

میخواستی بیاد ازت خواستگاری کنه؟

اونو مقصر ندون آریا الان هم حالش داره بهتر میشه.. خواهشاً معرفت داشته باش اذیتش نکن

+………….؟!

رامتین: باشه یه لحظه وایسا.

میخواست چیکار کنه؟

گوشی رو از دم گوشش آورد پایین و گذاشت رو اسپیک

 

.

 

 

 

+…..؟!

رامتین:قربانت تو خوبی؟

خوشی؟

+…..؟!

رامتین: عصری پرواز داریم..دیگه داریم میایم

+…..؟!

رامتین: خوبه الان..بهتره..اما بالاخره اثراتش هست

میدونستم داره راجب من می‌پرسه

+…………..؟!

رامتین: نه بیداره..نمیخواد جواب بده..دیگه نمیخواد صداتو بشنوه..

به گفته ی خودش میخواد رو پیشنهاد ازدواج پسر عموی باباش فکر کنه..

+………..؟!

رامتین:آریا اون تقصیری نداره.. اون یه دختر بچه بود..هنوزم بچه اس فقط ۱۹ سالشه

میخواستی بیاد ازت خواستگاری کنه؟

اونو مقصر ندون آریا الان هم حالش داره بهتر میشه.. خواهشاً معرفت داشته باش اذیتش نکن

+………….؟!

رامتین: باشه یه لحظه وایسا.

میخواست چیکار کنه؟

گوشی رو از دم گوشش آورد پایین و گذاشت رو اسپیکر

رامتین: گذاشتم داداش.. حرفتو میتونی بزنی!

آریا: باشه

بعدم با صدای گرفته اما بلندی با غرش گفت:

تو جرات نداری رو پیشنهاد اون یارو فکر کنی دلوین

اگر میخوای اینکارو بکنی اول تو‌ رو میکشم بعدم تو رو

باشه من مقصرم

اصلا تقصیر کار منممممم

همه کار مننننن

اما تو حق نداری رو پیشنهاد کس دیگه ای فکر کنییی جز من

که اگر فکر کنی اول تو رو میکشم بعدم تو رو

از من گفتن بود

از الان تا عید هم فرصت داری فکر هاتو بکنی و جواب مثبتت رو اعلام کنی

وگرنه از یه راه دیگه پیش میرم

رامتین عصبی شده بود نه کم خیلیییی زیاد

شک‌ ندارم اگه آریا اینجا بود خفش میکرد

با صدای بلندی داد زد

: تووووووو حق نداااااارییییی دلوینوووو تهدید کنییی

فهمیدیییییی یا نههههه؟

تو اگه مرد بودی این حرفارو نمیزدیییی

شنیییدییی؟؟

رو من بیشتر از خواهر زناش غیرت داشت

چون با من مثل خواهرش برخورد میکرد و منم مثل برادرم

به آریا مهلت حرف زدن نداد و گوشی رو قطع کرد

محبوبه: آروم باش رامتین..آروم.. اون هیچ غلطی نمیتونه بکنه…ینی عشقش اجازه نمیده که سر دلوین بلایی بیاره..

نفس عمیق بکش

اریا محلی به محبوبه نداد و چرخید سمت من

و با لحنی که سعی می‌کرد کنترلش کنه گفت:

ببین دلوین..دیگه حق نداری به این مرتیکه فکر کنی

هر کاری دلت خواست بکن

هرکی هم هر حرفی زد به من بگو تا دمار از روزگارشون در بیارم

با لبخندی ملیح به رامتین نگاه میکردم

چقدر این مرد غیرت داشت و ما به بازیش گرفته بودیم

چند تا نفس عمیق گرفتم و بهش نگاه کردم و با صدایی آروم گفتم چشم

رامتین: چشمت بی بلا

بعدم ماشینو با جیغ لاستیکا به حرکت در آورد و زد تو دل جاده..

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 1

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان دامینیک pdf، مترجم marya mkh

  خلاصه رمان :     جذابیت دامینیک همه دخترهای اطرافش رو تحت تاثیر قرار می‌ده، اما برونا نه تنها ازش خوشش نمیاد که با تمام وجود ازش متنفره! و همین انگیزه‌ای میشه برای دامینیک تا با و شیطنت‌ها و گذشتن از خط‌قرمزها توجهشو جلب کنه تا جایی که… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان به تماشای دود
دانلود رمان به تماشای دود به صورت pdf کامل از منیر کاظمی

    خلاصه رمان به تماشای دود :   پیمان دایی غیرتی و بی اعصابی که فقط دو سه سال از خواهر‌زاده‌ش بزرگتره. معتقده سر و گوش این خواهرزاده زیادی می‌جنبه و حسابی مراقبشه. هر روز و هر جا حرفی بشنوه یه دعوای حسابی راه می‌ندازه غافل از اینکه لیلا خانم با رفیق فابریک این دایی عصبی سَر و سِر

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دریچه pdf از هانیه وطن خواه

خلاصه رمان :       داستان درباره زندگی محياست دختری كه در گذشته همراه با ماهور پسرداييش مرتكب خطايی جبران ناپذير ميشن كه در اين بين ماهور مجازات ميشه با از دست دادن عشقش. حالا بعد از سال ها اين دو ميخوان جدای از نگاه سنگينی كه هميشه گريبان گيرشون بوده زندگيشون رو بسازن..     به این رمان

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان به من نگو ببعی

  خلاصه رمان :           استاد شهرزاد فرهمند، که بعد از سالها تلاش و درس خوندن و جهشی زدن های پی در پی ؛ در سن ۲۵ سالگی موفق به کسب ارشد دامپزشکی شده. با ورود به دانشگاه جدیدی برای تدریس و آشنا شدنش با دانشجوی تخس و شیطونش به اسم رادمان ملکی اتفاقاتی براش میوفته

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شوهر آهو خانم

  خلاصه رمان :           شوهر آهو خانم نام رمانی اثر علی محمد افغانی است . مضمون اساسی این رمان توصیف وضع اندوه بار زنان ایرانی و نکوهش از آئین چند همسری است. در این رمان مناسبات خانوادگی و ضوابط احساسی و عاطفی مرتبط بدان بازنمایی شده است. این کتاب جایزه بهترین رمان سال را از

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شاپرک تنها

    خلاصه رمان:             روشنا بعد از ده سال عاشقی روز عروسیش با آرمین بدون داماد به خونه پدری برمیگرده در اوج غم و ناراحتی متوجه غیبت خواهرش میشه و آه از نهادش بلند میشه. به هم خوردن عروسیش موجب میشه، رازهایی از گذشته برملا شه رازهایی که تاوانش را روشنا با تموم مظلومیت

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
3 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ثنا
ثنا
2 سال قبل

خیلی عالی کاش اریا دلوین به رباید خیلی اون طوری خفن میشه

سپیده
سپیده
2 سال قبل

لطفا رمانت رو ویرایش کن
اشتباه نوشتی😇

ثنا
ثنا
2 سال قبل
پاسخ به  سپیده

اره کمی جابه جا شدن انگار و چند بار پارت نوشته ها تکرار شدن

دسته‌ها
3
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x