" پنچ پر" پارت 2 - رمان دونی

 

+خوب چقد دیر کلاساتون تموم شد بیاین بریم من دیگه حوصله دانشگاه رو ندارم

 

سوگند:چته بابا الان اومدیم بزار بریم بوفه یه چیزی بخوریم

 

+سوگند میدونی دیشب درست نخوابیدم سرم خیلی درد میکنه توام هی روش راهپیمایی نکن

 

آسا:نگاه هی داریم حرمت حالتو نگه میداریم ماشینم که خراب کردی چیزی بهت نگفتیم پس مث آدم بشین سر جات

 

اسما:نکنه شب میخوای بری پیست مسابقه بدی؟!!!!

فری پاتو بزاری از خونه بیرون دیگه حق نداری بیای خونه

یعنی چی هر شب پیست…

همش بیرونی تو این چاله میدون

صبح میای خونه

لباساتم که بوی دود میده

داری از حد خودت بیشتر میری یکم خودتو پیدا کن تا بیشتر از این گم نشی

 

+شریفی برام مسابقه درست کرده میخوام برام مسابقه

میدونن که فقط با مسابقه حالم خوب میشه

 

فاطمه:گور بابای شریفی همش اون تقصیر اونه

یعنی چی حالت با مسابقه خوب میشه اگه خدایی نکرده بلایی سرت بیاد چی؟!!!

 

+جهنم فاطی اصن به شما ربطی نداره پس هی درگیر من نشین

الانم نمیایی خونه خودم میرم

عصری بیاد برم دنبال اون یارو

میخوام‌ کارامو شروع کنم

 

آسا:صبر کن مام میایم

محکم با دستام سرمو فشار میدادم تا این سردرد لعنتیم خوب بشه

دخترام بخاطر سردردم هیچی نمیگفتن…

 

عصر باید میرفتم دنبال کارای این پسره راد

 

+بچه ها من چیزی نمیخورم سیرم

فقط عصر بیدارم کنین

 

اسما: باشه عزیزم برو بخواب ولی کاش یه چیزی بخوری..‌‌.

 

با جیغ و داد فاطی بیدار شدم خدا نگم چیکارش کنه صدا که نیس آژیر خطره

 

+فاطی بسه جون خودت بیدار شدم…

میتونستی یه در بزنی یا تکون بدی این صدای ناهنجار چیه؟!

 

فاطمه: تازه دلتم بخواد بیا برو

نزدیک ده بار در زدم

 

+ باشه مرسی حالا بیا برو میخوام لباس عوض کنم

 

فاطمه: عمراااااا میخوام بینمت چیه محرمیم؛ دخترم هستیم

 

+مسخره بازی در نیار

محرم چیه؟

بیا برو بیرون

من دوست ندارم

خودت میدونی رو کمرم همش جای زخمه

دوست ندارم کسس ببینتش

چرا چشماتو لوچ کردی؟!

 

فاطمه: فری پنجه طلا میشه بغلت کنم؟!

 

+ فاطی الان میخوای بهم ترحم کنی؟! دلت سوخته؟! ناراحت شدی برام؟!

 

فاطمه: نه نه بخدا اصن ترحم نیست دلم خواست بغلت کنم همین…

اگه دوست نداری باشه

 

فهمیدم فاطی ناراحت شده ولی اونم حق داره خواهرمه تقصیر اون نیست من دیگه عاطفه ای ندارم کلن دوست ندارم کسی بهم ترحم کنه

 

+ فاطی ناراحت نشو میدونی من یکم بهم ریخته ام بزار من کارمو انجام بدم خودمو درست میکنم

 

فاطی یه باشه ای گفت و رفت منم آماده شدم از خونه زدم بیرون

خونه ای که یه پیرمرد و پیر زن بهمون دادن تو بهترین جای شهره خونه ی قشنگیه دل بازه خوبیش اینه دخترا بهش میرسه به کمک من نیاز ندارن

 

تو فکر کارام بودم که گوشیم زنگ خورد آدرس پسرشو بهم شریفی داد

پس پسرش یه شرکت داره اونم شرکت آرایش بهداشتی تو دانشگاه ماهم درس میخونه و هم رشته ای منم هستم پس تو یه کلاسیم

کار خدارو ببین پسرش بیخ گوشمه

 

پس فردا باید حتما برم دانشگاه

 

باید اینو به دخترا بگم وای خدا این بهترین خبریه که گرفتم شبم باید برم پیست مسابقه

 

 

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 2.5 / 5. شمارش آرا 2

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان اغیار pdf از هانی

  خلاصه رمان :     نازلی ۲۱ ساله با اندوهی از غم به مردی ده سال از خود بزرگتر پناه میبرد، به سید محمد علی که….   به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 1 تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بچه پروهای شهر از کیانا بهمن زاده

    خلاصه رمان :       خب خب خب…ما اینجا چی داریم؟…یه دختر زبون دراز با یه پسر زبون درازتر از خودش…یه محیط کلکلی با ماجراهای پیشبینی نشده و فان وایسا ببینم الان میخوایی نصف رمانو تحت عنوان “خلاصه رمان” لو بدم؟چرا خودت نمیخونی؟آره خودت بخون پشیمون نمیشی توی این رمان خنده هست تعجب هست گریه زاری فکر

جهت دانلود کلیک کنید
رمان تابو
رمان تابو

دانلود رمان تابو خلاصه : من نه اسم دارم نه خانواده، تنها کسی که دارم، پدرمه. یک پدر که برام همه کار کرده، مهربونه، دلرحمه، دوست داشتنیه، من این پدر رو دوست دارم، اون بهم اسم داد، بهم شخصیت داد، اون بهم حس انتقام داد. من این پدر رو می‌خوام بکشم، من پاییز عزیزنظامم که قصد قتل پدر کردم. این

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان مهره اعتماد

    خلاصه رمان :     هدی همت کارش با همه دخترای این سرزمین فرق داره، اون یه نصاب داربست حرفه ایه که با پسر عموش یه شرکت ساختمانی دارن به نام داربست همت ! هدی تمام سعی‌اش رو داره میکنه تا از سایه نحس گذشته ای که مادر و پدرش رو ازش گرفته بیرون بیاد و به گذشته

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دردم pdf از سرو روحی

    خلاصه رمان :         در مورد دختری به نام نیاز می باشد که دانشجوی رشته ی معماری است که سختی های زیادیو برای رسیدن به عشقش می کشه اما این عشق دوام زیادی ندارد محمد کسری همسر نیاز که مردی شکاک است مدام در جستجوی کاری های نیاز است تا اینکه… به این رمان امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سر گشته
دانلود رمان سر گشته به صورت pdf کامل از عاطفه محمودی فرد

    خلاصه رمان سر گشته :   شیدا، برای ساختن زندگی که تلخی های آن کمتر به دلش نیش بزند، هفت سال می جنگد و تلاش می کند و درست زمانی که ناامیدی در دلش ریشه می دواند، یک تصادف، در عین تاریکی، دریچه ای برای تابیدن نور به زندگی اش می‌شود     به این رمان امتیاز بدهید

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
5 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
رویا
رویا
2 سال قبل

عالی بود پارت بعدی رو کی میزارید؟

KAYLA
KAYLA
2 سال قبل

فقط یه سوال فرشته جان
چطوری رمانتو تو سایت گذاشتی ؟؟ ممنون میشم راهنمایی کنی
منم نویسندم ولی نمیدونم رمانمو چطوری به اشتراک بزارم ؟؟؟ 🙂 ✨

آخرین ویرایش 2 سال قبل توسط KAYLA
KAYLA
KAYLA
2 سال قبل
پاسخ به  fershteh mohmadi

ممنون عزیزم ♥️✨

KAYLA
KAYLA
2 سال قبل

قشنگه احسنت
قلمت عالیه 👏 👏 👏 ✌️ 😍

آخرین ویرایش 2 سال قبل توسط KAYLA
دسته‌ها
5
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x