تو ماهِ شبِ چهاردَهی در شبِ تارم ♥️🌜
به این رمان امتیاز بدهید
روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!
میانگین امتیاز 0 / 5. شمارش آرا 0
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
تو ماهِ شبِ چهاردَهی در شبِ تارم ♥️🌜
به این رمان امتیاز بدهید
روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!
میانگین امتیاز 0 / 5. شمارش آرا 0
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
خلاصه رمان بردل نشسته نفس، دختر زیبایی که بخاطر ترسِ از دست دادن و جدایی، از عشق و دلبسته شدن میترسه و مهراد، مهندس جذاب و مغروری که اعتقادی به عاشق شدن نداره.. ولی با دیدن هم دچار یک عشق بزرگ و اساطیری میشن که تو این زمونه نظیرش دیده نمیشه… رمان بر دل نشسته یک عاشقانه ی لطیف و
#گناهکاران_ابدی ( #جلداول) #شوهر_هیولا ( #جلددوم ) خلاصه رمان: من گناهکارم، تو گناهکاری، همه ما به نوبه خود در این گناه، گناهکاریم من بدم، تو بدی، همه ما بد بودیم تا گناهکار باشیم، تا گناهکار بمانیم، تا ابد و کلمات ناقص میمانند چون من جفا دیدم تو کینه به دل گرفتی و او انتقام
خلاصه رمان: دو فصل آبان آبان زند… دختره هفده سالهای که به طریقی خون بس یک مرد متاهل میشه! مردی جذاب که دلبسته همسرشه اما مجبور میشه آبان و عقد کنه! به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 4.4 /
خلاصه: پریناز دختری زیبا، در مسیر تنهایی و بیکسی، مجبور به تنفروشی میشود. روزگار پریناز را بر سر راه تاجری معروف و اصیلزاده از تبار قاجار میگذارد، فرهاد جهانبخش. مردی با ظاهری مقبول و تمایلاتی عجیب که.. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 3.5 / 5.
دانلود رمان سد سکوت خلاصه : تنها بودم ، دور از خانواده ؛ در یک حادثه غریبه ای جلوی چشمانم برای نجاتم به جان کندن افتاد اما رهایم نکرد، از او میترسیدم. از آن هیکل تنومندی که قدرت نجاتمان از دست چند نفر را داشت ولی به اجبار به او نزدیک شدم تا لطفش را جبران کنم …
خلاصه رمان: با دندوناش لبمو فشار میده … لب پایینیم رو .. اونو می ِکشه و من کشیده شدنش رو ، هم می بینم ، هم حس می کنم … دردم میاد … اما می خندم… با مشت به کتفش می کوبم .. وقتی دندوناش رو شل میکنه ، لبام به حالت عادی برمی گردن و
لا حول ولا قوه الا بالله هوففففففف
بترکه چشم حسود و بخیل بترکه
😂😂😂
چرا 😂
رحی گف قل هوالله بخونم تا چشم نخورین انقد پشتکار دارین چت روم پر میکنین😂😂
ایول، 😂😂😂
صحیح😂😂😌
فاطی نامرد ،نو ک اومد ب بازار کهنه میشه دل آزار 😂 😂 😂
🙋🏻♀️
😝😝😝😝😝😝
دستت درد نکنه عزیزم… زحمت کشیدی
ایشالا عروسیت خودم تنها تنها برقصم برات، 😅
ایشالا😂❤
خب بقیش واسه بعد😂
جهانی در تو پیدا شد
درونم فارغ از حاشا و الا شد
هوای عشق شیدا شد
هویدا شد
دریدم خیمه ی تن را
نهادم بر زمین من را
منِ وامانده در سودای من گم شد
چه غوغایی…
منِ صد پاره ی شیدا
شدم هم وزن یکتایی
شدن را باور کردن
به هر رویا سفر کردن
نمیدانم…
چه گویم با تو از ان حال شیدایی
نشستن های پی در پی
درون پیله های سخت تنهایی
نیاسودم نفرسودم
به بال خویش پیمودم
در این راه دراز و سخت و طوفانی
سکوت درد و تسکین را
کجا بودی رحی 😥
منو دس تنها گذاشتی… هق هق 😭
خواب بودم ندا جونم ببشید🥺