عشق همین است
همین که یک ذره از تو ❣
میشود تمام من
به این رمان امتیاز بدهید
روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!
میانگین امتیاز 0 / 5. شمارش آرا 0
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
عشق همین است
همین که یک ذره از تو ❣
میشود تمام من
به این رمان امتیاز بدهید
روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!
میانگین امتیاز 0 / 5. شمارش آرا 0
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
خلاصه رمان : نیاز دختری خود ساخته و جوونیه که اگر چه سختی زیادی رو در گذشته مبهمش تجربه کرده.اما هیچ وقت خمنشده. در همنشکسته! تنها بد شده و با بدی زندگی می کنه. کل زندگیش بر پایه دروغ ساخته شده و با گول زدن و گناه و هرچه که نادرسته احساس خوبی داره. اما
خلاصه رمان سر گشته : شیدا، برای ساختن زندگی که تلخی های آن کمتر به دلش نیش بزند، هفت سال می جنگد و تلاش می کند و درست زمانی که ناامیدی در دلش ریشه می دواند، یک تصادف، در عین تاریکی، دریچه ای برای تابیدن نور به زندگی اش میشود به این رمان امتیاز بدهید
خلاصه رمان : رفتن مرصاد همان و شکستن باورها و قلب ترمه همان. تار و پودش را از هم گسسته می دید. آوارهای تاریک روی سرش سنگینی می کردند. “هیچ” در دست نداشت. هنوز نه پدرش او را بخشیده و نه درسش تمام شده که مستقل شود. نازخاتون چشم از رفتن پسرش گرفت و به
خلاصه رمان : آوا دختری است که برای ازدواج نکردن با پسر عموی خود با او و خانواده خود لجبازی میکند و وارد یک بازی میشود که سرنوشت او را رقم میزند و او با….پایان خوش. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین
خلاصه رمان : گندم بیات رزیدنت جراح یکی از بیمارستان های مطرح پایتخت، پزشکی مهربان و خوش قلب است. دکتر آیین ارجمند نیز متخصص اطفال پس از سالها دوری از کشور و شایعات برای خدمت وارد بیمارستان میشود. این دو پزشک جوان در شروع دلداگی و زندگی مشترک با مشکلات عجیب و غریبی دست و پنجه نرم
خلاصه رمان ماهی دو اقیانوس : یک ماه از وقایع جلد اول گذشته و عمران که با حقایق تلخ و کوبندهای در مورد تولد و هویت و گذشتهاش مواجه شده، با خشم غیرقابل کنترل، خودش رو گوشهای پنهان کرده و «عشق» رو مقصر همهی مصیبتهای خودش و بقیه میبینه. با سر رسیدن مردی که مرکز همهی اتفاقاته،
1k اینم پر شد 😂
۹
۸
۷
۶
خجالت خجالت ابرانی بی غیرت غیرت به خرج ده در این سایت بیا و سخن بگو نه که خودتو بزن بخواب 🤣🤣
بههه سلام بر شما احوال شما 🤣
جمله ی بالا هم هرکی نوشته خیلی قشنگگگگ دمش گرم
ببخشید نویسنده رمان ازدواج اجباری اینجا هست ؟!
نه عزیزم… نیست.
حیففف
سلام به همه دوستان اهل قلم
سلام ثنا جونم
خوش اومدی
مرسی عزیزم خیلی ممنونم که دعوتم کردیدی
امیدوارم بهت خوش بگذره…
بچه ها خیلی باحالن…
مرسیییی
آره عزيزم راحت باش…
اینجا چون من از همه بزرگترم بهم میگن مامان…
انقدم شوخی و سر ب سر هم میذارن…حالا با بچه ها آشنا میشی..
همو میشناسین؟
خب اگه اینطوره منم بشناسین النام الی صدام میزنن
منننن تو رو میشناسم بیا منو شوهرم بده قشنگ یادت رفتا🤣🤣
ندای بیشعور کجایی😂
نیستیا مشکوکی😂
چی چیو مشکوکم…
از صبح دارم غر میشنوم بخدا
بیا ب دادم برس
منو از دست این گودزیلا نجات بده
توووو ندایی اخ ننه ممدقلی به فدای یه تار موهای کچلت حالت چطوره🤣
هزارو صد و اندی ساله همه عالم دنبال مهدی اند
غصه سربازو نخور آقا
سربازات هزارو چهارصدی اند
تورو به ابلفض حالمو بهم نزن🤢
عهد میبندم که میمونم پای کار این نظام
کاشکی مثل حاج قاسم من به چشم تو بیام
مثل بهجت و مثل سربازای گمنام خادمت بشم
عهد میبندم روزی لازمت بشم
عهد میبندم حاج قاسمت بشم
عهد میبندم
نبین کمه سنم با همین دستای کوچیکم همش دعات میکنم
نبین کمه سنم بأبی انت و أمی همه رو فدات میکنم
نبین کمه سنم تو فقط صدام بزن ببین چیکار برات میکنم
نبین قدم کوچیکه پاش بیفته من برات قیام میکنم
نبین قدم کوچیکه مثل میرزا کوچک کارو تموم میکنم
علی بن مهزیارت میشم
با همین قد کوچیکم خودم سردارت میشم